موشّه (ار. -آراسته، زینّت داده شده) ، 1) شعریست به شکل رباعی، قصیده، غزل و غ. ، که اگر کلمههای اوّل و میانة مصرع یا ابیات آن جمع کرده شود، نام شخصی از آن میبرآید. مس .: معشوقه دلم به تیر اندوه ببست، هیران شدم و کسی نمیگیرد دست. میسکین …
مفصلمویلیهی محمّد
مویلیهی محمّد (1868، قاهره-1930) ، نویسندة عرب (مصر). پسر ابراهیم مویلیهی. در کالج اعیان و اشراف «ال-انجل» تحصیل کرده است. چندی در اتلیه و پریج زندگی کرده، در نشر گ. «عروت-ال-وسکا» به جمالالدّین افغانی و ج. «مصباح-اش-شرق» به پدرش یاری داده است. در استامبول «رسالت-ال-غفران» ابوالعلای مهارّی را نشر کرد. …
مفصلمویلیهی ابراهیم
مویلیهی یبراهیم (1845، حاضره-1905) ، ادیب و پوبلیتسیست عرب (مصر). از عایلة تاجر. چون ادیب و پوبلیتسیست انساندوست با آچیرک و مقالهها در بارة اوضاع سیاسی و اجتماعی وطنش برآمد کرده، همراه معارفپرور دیگر مصری محمّد عثمان جلال گزیتة هفتینة «نزهت-ال-افکار» را تأسیس داده است. به شرایط طاقتفرسای سیاسی و …
مفصل«مباحثات»
«مباحثات» (ار.-جمع مباحثه) ، رسالة ابن سینا. که مسئلههای گوناگون فلسفی را در بر میگیرد. «مباحثات» ترتیب و نظام مویینی نداشته، مجموع سؤالهایست، که اکثر آنها را شاگرد ابن سینا بهمنیار ابن مرزبان، یک قسمش را ابومنصور پان زیله و دیگران ترتیب دادهاند. ابن سینا به مسئلههای مختلف فلسفی، از …
مفصلموبد
موبد، موبد (در متنهای زبان فارسی میانپهلوی در شکل mgwpt-مگوپت وامیخورد و از دو جزء ترکیب یافته است: مگ-مyغ و پت-سردار، پیشوا) ، روحانی، عالم و دانشمند زردشتیه. موبدان طبقة دارای دولت ساسانیان به شمار میرفتند. اجرای شرط و آیینهای زردشتیه، به جا آوردن ستایش و نیایش، آوردن قربانیها و …
مفصلموتّرخان
موتّرخان (نیمة دوّم عصر 19-ابتدای عصر 20، خجند) ، شاعرة ذوالسانین. خواهر معظّمخان. راجع به حیات معطرخان معلومات کم است. دورة جوانی و سالهای آخر حیات معطرخان در ش. خجند گذشته است. بنا به بعضی معلومات او در جیزّخ، سمرقند و پیسکینت نیز استقامت کرده است. بیشتر اشعار معطرخان به …
مفصلموبارک
موبارک (تخلّ .؛ نامش مبارکقدم عبدالله؛ 1843، دیهه یمگ، حاضره ریان اشکاشیم وبک-1902، همان جا) ، شاعر تاجیک. در دیوان اشعارش خود را مبارک وخنی نام میآرد. از عایلة دهقان کمبغل. مبارک آثار بدیعی زیادی داشته است، امّا تا امروز یازده اثرش دسترس گردیده است: دیوان اشعار، «داستان تفسیر آیت …
مفصلموبالیغه
موبالیغه، موبالغه (ار. -زیاد نشان دادن) ، از صنعتهای بدیعی معنویست، که هم در ادبیات کلاسیکی و هم در ادبیات ساویتی تاجیک بسیار استفاده میشود. شاعر یا ناصر در مدحت یا مذمّت چندان مبالغه نماید، که از حدّ اعتدال بگذرد و اثبات آن از محالات باشد و این بر سه …
مفصل«موبرقع»
«موبرقع» (ار. -برقعدار، پردهدار، پنهانشده) ، یکی از شعبههای «دوازدهمقام». با آهنگ مخصوص اجرا میشده است. بنا به معلومات دستخطهای قدیم موبرقع صوتی میباشد، که پردههای آن از «هوسینی» بالاتر و از «عجم» پایانتر موقع داشته است. موبرقع در موسیقی امروزه عمل ندارد. عبدالرحمان جامی در «رسالة موسیقی» نغمههای موبرقع …
مفصلمورّبات
مورّبات کلمههای عربی شده) ، کلمههای اقتباسی خارجی در ترکیب لغوی زبان ادبی عربی. پراتسیسّ اقتباس چنین کلمهها در زبان عربی پیش از اسلام cap شده، تا امروز ادامه دارد. قسم عمدة معربات را کلمههای فارسی-تاجیکی تشکیل داده، در برابر آن از زبانهای یونانی، لاتینی، انگلیسی، فرنسوی، ترکی، اتلیوی و …
مفصل