مانتج

مانتج در کینا، پراتسیسّ ایجادی و تکنیکییست در آفریدن فیلم. مانتج خاتمة فیلمافری بوده، هنگام آن صحنه و کدرهایی، که در وقتهای گوناگون (چندین مراتبه) به نوار گرفته شده‌اند، انتخاب و از روی ستسینریه به هم وصل کرده می‌شوند. در این حال مانتج سیستم بدیعی ست، که تناسب و ربط داخلی کدرها، معنا و یگانگی تصویر و آواز و دیگر جزئیات فیلم را در بر می‌گیرد. کدرها از روی خصوصیت و نشانه‌های عمومیشان، یعنی یگانگی زمان و مکان عملیات، طرح‌اندازی میزنستسینه، ریتم حرکت، خصوصیت روشنایی، مضمون مکالمة قهرمانها وصل کرده می‌شوند. مانتج به همة عنصرهای فیلم تأثیر می‌رساند. برجسته، آبرزناک و پرتأثیری عملیات اکرانی به ساخت و اصول مانتج وابسته است. مانتج از روی غایه، مضمون، جنر اثر و همچنین فردیّت ایجادی ریجیسّیار شکلهای گوناگون می‌گیرد. تحوّل تاریخی کینا و بازیافتهای تکنیکی آن:

اواز، رنگ، اکران وسیع، کمیرة حرکتش انیویرسلی و غ. معنا و اصولهای مانتج را دیگر کردند. برای پیشرفت نظریة مانتج اربابان کینای امیریکایی د. و. گریفّیت، ت. انس و کینای ساویتی ل. کولیشاو، د. ویرتاو، و. پوداوکین، س. اییزینشتیین و دیگر حصّة ‌کلان گذاشته‌اند. تعلیمات س. اییزینشتیین عاید به مانتج چونّن متد و اصولهای تفسیر کینیمتاگرفی را، به مثل «مانتج انتیلّیکتولی»، «مانتج ویرتیکلی (مانتج آواز و تصویر) ، «مانتج خرامافانی» (مانتج رنگ و آواز) و غ.-را در بر می‌گیرد، که آن پیشرفت تفکر بدیعی را در صنعت کینای سالهای 20 و 30 انعکاس نموده است (مس. ، موقع رنگ در ساخت مانتجی فیلم و غ .). در صنعت کینا نمودهای گوناگون و راههای زیاد حلّ مانتجی فیلم معلوم است، که مشهورترینشان اینهایند: مانتج په‌ای در په‌ای (6 که مسلسل) ، که متد عادّیترین بوده، عملیات اکرانی در آن از جهت زمان خیلی طولانیست، امّا به توفیل انتخاب کدر و صحنهخها، سیوجیت خیلی موجز و په‌ای در په‌ای درک می‌شود؛ مانتج پرلّیل، اصولیست، که تماشابین را در یک لحظه از یک مکان واقعه به مکان دیگر می‌برد، یعنی انکشاف دو واقعه در داخل یک سیوجیت. این نمود مانتج برای در اکران گشاده دادن نزاع پرشدت امکانیت فراهم می‌آرد و در فیلمهای سرگذشت بیشتر استفاده می‌شود؛ مانتج آفریدگار، با راه انتخاب و مانتج به متریال معنای تماماً نو بخشیدن است، که پیش آن معنا را دارا نبود. و. پوداوکین چنین مثالی می‌آرد: سه کدر اسری-چهرة خندان اکتور، تصویر روالویر و چهرة پُرترس و بیم همان اکتور-په‌ای در په‌ای وصل کرده شود، تماشابین می‌پندارند، که این آدم بزدل است. اگر کدرهای یکم و سوّم را عوض نماییم، پس حرکت اکتور قهرمانی را افاده می‌کند؛ مانتج اسّاتسیتیوی آبرزناک (مانتج قیاسی) ، این اصول مانتج خصوصیت رسّاس داشته، با راه قیاس نمودن کدرهای مضمونشان مختلف آبرز می‌آفرد. مس. ، در کدر آدمی تصویر یافته است، که به فکر فرو رفته است. بعد در اکران منظرة تیره‌ماه با ابرهای سیاه نمودار می‌گردد. از مقایسة این دو کدر روحیة گمنگیز آدم احساس می‌شود؛ مانتج آوازی و تصویری، این نمود مانتج پس از اختراع آواز در کینا به وجود آمده، برای پیوست نمودن تصویر و آواز، که آبرز یگانة بدیعی می‌آفرند، استفاده می‌شود؛ مانتج داخلیکدری، سالهای 40-50 در کینای ساویتی نّتیشار یافته، آن را «عکسبرداری برابر حرکت» نیز می‌گویند. مانتج داخلیکدری هنگام عملیات کمیره به وقوع می‌آید: کمیره از پی ابژکت تصویر حرکت نموده، آن را از دایرة نظر بیرون نمی‌گذارد، به آن نزدیک یا دور شده، عملیات و روحیش را عکسبرداری می‌کند. چنین مانتج مخصوصاً در فیلمهای ریجیسّیار م. کلتازاو و آپیرتار س. اروسیوسکیی («تُرنه‌ها پرواز می‌کنند»، «من-کوبه» و غ .) موقع مهم دارد. در تلویزیون مانتج «لحظگی» مشهور است، که اساس آن را مانتج کینیمتاگرفی تشکیل می‌دهد و هنگام از جای واقعه به طور ریپارتج دادن عملیات استفاده می‌شود. در فیلمهای حجّت-خرانیکوی و علمی-عامّوی مانتج تیمتیکی معمول است، که آن جمع فکت و دلیل، حجّت و متریال واقع را وابسته به مقصد اساسی فیلم به رشته می‌کشد.

د .: کولیشاو ل. ، آسناوы کیناریجیسّورы، م. ، 1941؛ همان معلّ. ، کدر ا مانتج، م. ، 1961: اییزینشتیین س. ، ابر. پراپو، و. و تّ. ، ت. 2، م. ، 1964.

aهpopoو.