جغرافیا

شهرِ سبز، شهر، مرکز ر-ن شهرِ سبزویل. قشقدریای رسّ ازب. در وادی کتاب و شهرِ سبز، در نزدیک ست. ر. آ. کتاب جایگیر شده است. 3-دهای پخته، کانسیرو و ف-کة مصنوعات بدیعی دارد. شهرِ سبزیکی از شهرهای قدیمترین آسیای میانه است. اوّلها با نام کیش مشهور بود. از نیمة دوّم …

شهرینو، ناحیة تابع مرکز. در حدود ک-ز به نام و. ا. لنین. . اهالی‌اش 4970 نف. (1986). ناحیه 3 مکتب میانه، 5 کنتابخانه، کلوب، 2 کیناتیتر، کسل‌خانه، شعبة علاقه، کامب-ا نانپزی و تسیخ لیماند دارد. ساحه‌های خواجگی‌اش پخته‌کاری، غلّه‌کاری، باغ و تاکداری و چارواداریست.

شهرینو، دمنة دورة kyشانیان، که در ساحل راست د. قرتاغ، در نزدیکی پاس. شهرینو p-ن تورسون‌زادة رسّ تاج. واقعست. س. 1946 قسم شیم. شرقی آن را گوروه کافرنیهانی ایکسپیدیتسیة آرشیالوگی سغد و تاجیک و س. 1955 گوروه در حصار بودة آن تدقیق نموده است. قسم زیاد شهرینو در زیر کشتزار …

شهر، محل کلان اهالی‌نشینیست، که ساکنان آن در ساحه‌های صناعت، سودا، خذمت‌رسانی، اداره‌کنی، علم و مدنیت کار می‌کنند. شهرهo عادتاً مرکز مأموری و مدنی ریانهای اطراف خود می‌باشند. به شهر. زیچی اهالی و بناها (بیشتر بناهای سیرآشیانه) خاص است. عاملهای اساسی به کتگوری شهرها داخل نمودن محلهای اهالی‌نشین چنینند: شمارة …

شفتالوباغ، دیهه‌ای است در س. د فرخار p-ن فرخار، ویل. کولاب. در حدود ک-ز «راه لنین». از دیهه تا ریان 7 کم. اهالی‌اش 890 نف. (1986). ساحه‌های اساسی خواجگی‌اش پخته‌کاری، چارواداری، سبزه‌وات‌کاری و باغداری.

شرشره، شرّه، شاره، آبشار، از زینة بلند مجرا به پایان ریختن آب دریا را گویند. آبی را، که از چندین زینة به هم نزدیک می‌فراید، قطارشرشره می‌نامند. اگر آب از زینة پست مایل فراید، آن را آبغلت می‌گویند. شرشره‌ها در نتیجة درة کوهها را بند کردن کوهپاره یا در ناحیه‌های …

شنخه‌ای، کلانترین شهر، مرکز صناعت و بندر بحری در ختایی، در ساحل د. خویپ و، در نزدیکی ب. شرق ختایی. یکجایه با محلهای اطرافش واحد مأموری علی‌حده می‌باشد. اهالی‌اش با اطراف شهر 12 ملن نف. (1982). شنخه‌ای اوزیل مهمّ ر. آ. و راههای اتومبیلگرد، بندر کلان بحری و دریایست. ساحه‌های …

شرق نزدیک، نام شرطی حدودی، که در غرب آسیا و شیم. شرق افریکه واقع گشته است. به هیت آن مصر، سودان، اسرائیل، اردون، سوریه، لُبنان، ترکیه، عراق، عربستان سعودی، ریسپوبلیکة یمن عرب، ریسپوبلیکة خلقی دموکراتی یمن، قوویّت، امارت متّحدة عرب، قتر، امّان، جز-های بهرین در خل. فارس، اینچنین ریسپوبلیکة کیپر …

شرقی دور، نام شرطی مشترک حدود و دولتهایی، که در شرق آسیا واقع گشته‌اند. به شرقی دور کنار شرقی ا.ج.ش.س. (شرق دور ساویتی) ، قسم شرقی ختایی، تمام کاریّه (رخدک و کاریّه جنوبی) ، ژاپن و جز-های فیلیپّین داخلند.

شرقی میان، نام شرطی حدود آسیای غربیست، که بین اوراپه و پاکستان واقع است. گاها در ادبیات انگلیسی و امیریکایی به جای اصطلاح شرق نزدیک می‌آید، ولی بیشتر همة مملکتهای شرق نزدیک را یکجایه با ایران و افغانستان افاده می‌کند. از این رو شرقی  میانه را اکثر وقت علی‌حده نه، …