زیست شناسی

میتمارفاز (از یون. metamorphosis-دگرگون‌شویی، تبدلیابی) ، 1. دگرگون‌شوی شکل و ساخت ارگانیزم هیوانات در دورة انکشاف بعدیجنینی. می‌تمارفاز در پراتسیسّ انکشاف اندیویدولی ارگانیزم-آنتاگینیز عادتاً هنگام سخت تغییر یافتن شرایط و طرز زندگی (مس. ، در وقت از آب به خشکی برآمدن و یا از حیات مستقلانه به پرزیتیزم گذشتن و …

میتگینیز (از می‌ته… و… گینیز) ، با بانوبت عوضشوی دو نسل را (افزایش یکی با راه جنسی و دیگرش تنها با راه غیریجینسی) گویند، که به بعضی رودکاواکها، کرم و خاردداران درجة پست خاص است. می‌تگنیز یکی از شکلهای بدل نسل می‌باشد.

میریستیم (از یون. meristos-تقسیمشونده) ، بافتة هوجیره آفر، چنان بافتة رستنی را گویند، که قابلیّت تقسیم و آفرینش هوجیره‌های نو را مدّت مدید تأمین می‌کند. بعضی هوجیره‌ها در آوان ایمبریانی انکشاف بازداشته می‌شوند و ضمن تقسیمشوی سبزش منتظم رستنی را تأمین می‌نمایند. دیگر هوجیره‌های می‌ریستیمه باشند، تدریجاً دیفّیرینتسیتسیه شده، بافته‌های …

میمبرنه‌های بیولوگی، پرده‌های نهایت تُنُکی را گویند، که سطح هوجیره‌های گوناگون، ذره‌های صبحوجیروی، اینچنین کانالی و حبابچه‌های پراتاپلزمه را می‌پوشند. غفسی ممبرنههای بیولوگی تقریباً 100 ا است. ممبرنههای بیولوگی در نتیجة پلیمریزتسی سفیده‌ها و لپایدها حاصل می‌شوند. تشکّل ساخت ممبرنههای بیولوگی به خاصیت فونکتسیانلی آنها علاقه‌مند است. فونکتسیة ممبرنههای بیولوگی …

میله‌نامه (از یو. melas، mela-bos-سیاه و oma-پسایند نام آماسها) ، می‌لنابلستامه، یا مایی بدذاتیست، که از هوجیره‌های می‌لنینحاصل‌کننده عبارت است. عاملهای پیدایش می‌له‌نامه جراحت و حاصل‌شوی گارمانها (خصوصاً در دورة به بلاغترسی) می‌باشند. می‌له‌نامه بیشتر در پوست و بعضاً در پردة شبکیة چشم، پردة نری مغز cap و حرام‌مغز، با­لای …

میلناز (یون. melanosis-سیاهشوی، از melano-سیاه، می‌شوم) ، می‌شوم) می‌لناپتیه در عضو و بافته‌ها حاصل‌شوی و از ده زیاد تقسیمشوی پیگمینت قهوه‌رنگ سیاختاب یا سیاه را (از گروه می‌لنینها) گویند، که در پوست، پردة شبکوی چشم، پردة مغز cap موجود است. می‌لناز مادرزادی و غیریمادرزادی می‌شود. به نمود اوّل می‌لناز مادرزادی …

مییاز (از یون. meiosis-کمشوی) ، تقسیمشوی تخفیفی، یکی از تیپهای میتاز، که در نتیجة آن مقدار دیپلایدی خراماسامه‌ها تا مقدار گپلایدی کم می‌شوند. می‌یاز در نسلهای آینده بازداری مجموع دیپلای­دی خراماسام­ها و کامبینتسیة نو انفارمتسیة ارسی را تأمین می‌کند. می‌یاز هیوانات را عالم نیمیس آ. گیرتویگ (1890) ، می‌یاز رستنیها …

میزافیتها (از می‌زا… و یون. phyton-رستنی) ، رستنیخای را گوویند، که در صورت در خاک موجود بودن آب کافی می‌سبزند. آنها در بین کسیرافیتها (نیگ. کسیرافیشا) و گیگرافیتها موقع مابینی را اشغال می‌کنند. می‌زافیتها بیشتر در منطقه‌های معتدل، بیشه‌زار تراپیکی و سوبتراپیکی می‌رویند. به می‌زافیتهای عرض معتدل درختهای خزان‌ریز، بتّه، …

میدوزه‌ها، نسل جنسی اساساً رودکاواکهای بحری. از پالیپها (نسل غیریجینسی) با راه موغچبندی به وجود می‌آیند. مدزه‌ها به ستسیفایدها (ریشدخانها، ستسیفامیدوزه‌ها، اوریلیه) و بسیاری گیدراندها (غیر از گیدره و بعضی لیپتالیدها) خوابند. مدزه‌ها عادتاً شکل، چتر یا زنگوله (دیمیترشان از یکچند مّ تا 2، 3 م) داشته، از مادّة غلیظ …

مارفاگینیز (از یون. morphe-نمود، شکل و… گینیز) ، مارفاگینیه (در بیولوگیه) ، پیدایش و انکشاف عضو، سیستمه و قسمهای دیگر بدن هم در وقت انکشاف فردی (آنتاگینیز) و هم در وقت تکامل تاریخی یا ایوالیوتسیانی (فیلاگینیز)-ا ارگانیزمها. آموزش مارفاگینیز یکی از پروبلمهای اساسی مارفالوژی» نباتات، هیوانات و آدم می‌باشد.