زیست شناسی

تب، هومّا، تبریز، تبیازه در طبّ، در نتیجة به مرکز تنظیم حرارت تأثیر نمودن عاملهای گوناگون: سرایت میکروارگنیزمهای کسلی‌آور، زخم، نابودشوی بافته‌ها و غیره بلند شدن حرارت بدن را گویند. تب بیماری مستقل نیست. ولی بعضی بیمارنها را حالا هم «تب» می‌نامند (مثلاً، تب قو (q) ، تب زرد، تب …

سوختگی، از تأثیر حرارت بلند، مادّه‌های شیمیایی (کیسلاته‌های کالسیگگرنیده، عشقارها، جریان الکتر و شعاع‌افکنی یونیزاننده علّت یافتل پوست، پرده‌های لعابی و بافتهاست. در ا.ج.ش.س. سوختگی را به 4 درجه جدا می‌کنند: سوختگی درجة 1-م-سرخ شدن و ورم کردن جای سوختگی؛ درجی2-یو م-آبله کردن جای سوختگی؛ درجة 3-یوم-نیکراز پوست (نابود شدن …

سوختنی، سیاهزخم، آتشی، که بیماری سرایتی شدید هیوانات و آدم را گویند، که آن را یک نوع قلمچمیکراب (وsilusnthrasis) به وجود می‌آرد. آدم اcاسن هنگام نگاه و بین هیوانات خانگی، استعمال شیر، گوشت، استفادة پشم و پوست چاروا، اینچنین از خاک و آب میکربدار سرایت می‌یابد. عادتاً پوست، بعضاً روده، …

سوخ، نیگ. پیاز.

سوتگولها، رستنیهای سوتگول، یک گروه رستنیهای یکپلّه را گویند، که به اکثر آنهاسوتگول خاص است. نگرید نیز رستنیهای گلدار.

سوسنیها، نگرید سوسنیها.

سوسن، سمسم، نگرید. سوسن.  

سولک، داغ زردچه‌ای است، که در کشت غلّه‌دانه افتد؛ زردچة رستنی هم گویند.

تبلغ و، تبالغ و، تبولغه، تبولغون، تولغ و (spireae) ، جنس بتّه‌ای است از عایلة نسترنیها. از 30 سم تا 1، 5 م قد می‌کشد. برگش میده (درازی‌اش 5-30 مّ، برش 2-14 مّ) ، دندانه‌دار یا بی‌دندانه. گلش دوجنسه، سفید، میده (داشمیترش 5-10 مّ)؛ من-ژوئیه می‌شکفد. در دنیا 100 نمود …

سوزانک، نیگ. سوزاک.