تبرستان، یکی از ولایتهای تاریخی ایران است. اصطلاح تبرستان از نام تپور (خلقیتن غیریارانی، که در عهد قدیم در نزدیکیهای ساحل جنوبی بهر کسپیی میزیست) برمیآید. فارسها آن را تپورستان، بعد با تأثیر زبان عربی تبرستان نامیدند. تبریستاندر آخر دورة حکمرانی اشکانیان ولایت علیحدهای شده، در زمان ساسانیای نیز همچون ولایت علیحده باقی ماند. شاهان ساسانی به این ولایت نمایندگان خود را حاکم تعیین میکردند، که آنها را سپهبد مینامیدند. منصب سپهبدی یکعمری بوده، از نسل به نسل میگذشت. سپهبدها از اهالی خراج جمع کرده، به مرکز میفرستادند.
تبرستان ناحیههای بین مضافاتهاپ رهای، کمیش، بهر کسپیی، دیلم و گیلان را در بر میگرفت.
ز میانههای عصر 7 سر کرده تبریستانمراتیبهای چند به هجوم عربها دچار شد. ولی دشواریهای طبیعی (جنگلهای انبوه، باتلاقها، راههای مشکلگذر کوهی) و یکدلی و دلیری مردمیتبرستان باعث سالهای زیاد این سرزمین را استیلا کرده نتوانستن عربها گردید. خلیفة امویان مواویه (حکمرانی 661-680) با سرداری مسقله ابن هوبیره به تبرستان لشکر بیستهزاره فرستاد. تبرستان عصر 8 به تصرّف عربها افتاد. در عصر 9 به هیت دولت طاهریان داخل شد. سال 900 تبرستان تابع سمانیان گردید. در سال 914 اهالی تبرستان با سرداری امام شیعه حسن ابن علی اتروش به مقابل سامانیان شورش برداشت. به این شورش مردم دیلم و گیلان، که از سیاست سامانیان ناراضی بودند، همراه شدند. در نتیجه حسن غالب آمده، مستقلیت به دست آورد. سال 927 در تبریستانهاکیمیت به دست مردویچ ابن زیار گذشت. بعد کُشته شدن مردویچ برادران علی، حسن و احمد، که در لشکر مردویچ خذمت مکردند، در تبرستان به سلالة بویهیان (آل بویه) اساس گذاشتند. سال 945 احمد پایتخت خلافت شهر بغداد را ضبط نمود. در عصر 11 تبرستان و گرگان را سلجوقیان ضبط کردند.
در بعضی ناحیههای دستنارس تبرستان یکی از سلالههای قدیمترین محلی-پادوسپنیان، که هنوز از دورة ساسانیان در آن جایها حکمرانی میکردند، توانستند حاکمیت خود را تا عصر 16 (تا زمان صفوییای در ایران) نگاه دارند. شاه عبّاس 1 صفوی به سلالة پادوسپنیان خاتمه گذاشته، تبریستان را که از عصر 13 مازندران نام گرفته بود به ایران همراه کرد.
بینا به معلومبت مورخان و جغرافیدانهای عربیزبان در تبرستان عصرهای 9-10 شهرهای آمول، ساریه، ناتل، شالوس، کلار، رویان، میله، برج، ایولهومّ، مامتیر، تمیسه، بود، هری و غیره وجود داشتند. مرکة تبرستان تا استیلای عرب شهر ساریه بود. والیهای عرب آمول را پایتخت خود قرار دادند، ولی سپهبدها در ساریه ماندند. آمول به یکی از مرکزهای کلان هنرمندی و مدنیت تبدل یافت. در عهد طاهریان ساریه مرکز تبرستان قرار گرفت.
در تبرستان کرمکداری و شاهیبافی نهایت ترقّی کرده بود. از تبرستان به کشورهای همسایه متاعهای ابریشمی، رویمالهای پختگی و پشمی میبردند. در عصای 9-10 در تبرستان علم و مدنیت خیلی انکشاف یافت. نمایندگان این سرزمین در سرچشمهها با نسبههای طبری وامولیمشهور گردید. غ. غایباو.