طرز (عربی-طور، طریقه، اسلوب) ، کتگوری گرمّتیکی فعل، که مناسبت به فاعل و مفعول (سوبژکت و ابژکت) داشتة عمل را افاده میکند. خیلهای طرز، افاده و واسطههای گرمّتیکی آن در زبانها گوناگونند. در زبان تاجیکی دو طرز-فاعلی و مفعولی وجود دارد. گذرنده و مانده بودن فعلهای زبان تاجیکی به افادة طرز علاقهمند است. در طرز فاعلی عملی افاده میشود، که آن به ابژکت بیواسطه روانه شده است (سنگین مکتوب را نوشته بود). طرز مفعولی عملی را میفهماند، که ابژکت آن مبتدای جمله است (میوهها چیده شدند). این طرز با فعلهای گذرنده و فعل یاریدهندة «شدن» افاده میشود. شکل طرز مفعولی ابژکت بیواسطه گرفته نمیتواند. سوبژکت عمل عادتاً همچون پرکنندة بواسطه میآید (مکتوب از طرف سنگین نوشته شده بود). فعل یاریدهندة «شدن» واسطة گرمّتیکی این طرز میباشد. حتّی در فعلهای ترکیبی نامی هم گاها فعلهای یاریدهنده طرز فعل را تعیین میکنند. فعلهای یاریدهندة «کردن» یا «نمودن» طرز فاعلی را میفهمانند (اجرا کردن، اجرا نمودن) ؛ فعلهای یاریدهندة «شدن»، «گشتن»، «یافتن» افادهگر طرز مفعولی فعل میباشند (اجرا شدن، برطرف گردیدن، قبول یافتن). طرزهای فعل به سینتکسیس و ترکیبهای فعال و نافعال جمله رابطة قوی دارند. د. تاجییف.