ابلولّتیف جامی (سال تولد و وفاتش نامعلوم) ، شاعر تاجیک (عصر 16). در زادگاهش شهری تحصیل نموده، به کمال رسیده است. از اولاد احمد جامی بود. بنا به معلومات سرچشمهها ابلولّتیف جامی از علوم متداول زمان-ادبیات، فقه، انشا، زبان عربی و غیره بهرهمند گردیده، در محیط خود شهرت زیادی داشته است. برای تکمیل تحصیل به کشورهای شرق سفر کرده، با اهل علم و ادب همصحبت شده است. در یک بیتش میگوید:
در سفر گشتن و این بیسر و سامانی ما،
بدر جمعیّت دلخواست پریشانی ما.
موافیق معلومات تذکرهنگار عصر 16 خواجه حسن نثاری بخارایی («موزکّیر-ال-احباب») ابدولّتیف جامی به ترکی نیز شعر میگفته است. ابدولّتیف جامی با نگاشتههای خود در ادبیات تاجیک عصر 16 مقام بلند دارد. رباعی زیرین از است:
خورشید نمال دوست تابان شده است،
الم ز فروغ او گلستان شده است.
هر ذرّه، که در کون و مکان میبینی،
ز پرتو روی دوست رخشان شده است.