ترچومة حال، 1) یک جنر نثر بدیعی را گویند، که به یادداشت قرابت دارد. اگر کسی ترجمة حالش را خودش نویسد، اوتابیاگرفیه، اگر یگان شخص ترجمة حال کس دیگر را نویسد، بیاگرفیه مینامند. ترجمة حال در اساس مهمترین لحظههای حیاتل خادمان مشهور علم و مدنیت ترتیب یافته، با رویدادهایی اجتماعی زمان علاقهمند میشود. ترجمة حال شخصایی بزرگ تاریخاً یکرنگ نیست. در دورههای قدیم در یونان، ریم، ختایی، هندوستای ترجمة حال با خیالات و یادداشتها پیوند مییافت. در عصرهای میانه در اوراپه ترجمة حال خصوصیت دینی پیدا کرد. در دورة احیا در ترجمة حال فردیّت شخصان تاریخی روشن نمودار شد. در دورة معارفپروری و بعدتر ترجمة حال روح حیاتی و تنقیدی گرفت.
ترجومة حال شکلهای گوناگون دارد: آکادمی، عامّوی، بدیعی، اخلاقی و غیره. ترجمة حال سرمدان بزرگ علم و ادبیات، شخصان تاریخی خلق تاجیک در تذکره و رسالهها، لغت و فرهنگها، اثرهای تاریخی، یادداشتها، خاطرهها، اثرهای بدیعی، در میراث علمی و ادبی خود عالمان، ادیبان، صنعتکاران، مورخای و غیره به نظر مرسد، که مثال روشن این «رسالة سرگذشت» ابن سینا، آثار طبری، خواندمیر، محمّد عوفی، نظامی عروضی، دولتشاه سمرقندی، جامی، اتاالله هوسینی، کاشفی، ناصر خسرو، سعدی، واصفی و دیگران میباشد. نمونههای ترجمة حال ساخته را در چندین قصّهها عاید به اولیاها و در «ابوموسلیمنامه»، «توزوکات تیموری» برین اثرها دیدن ممکن است. در ادبیات ساویتی تاجیک تقریباً همة شکلهای ترجمة حال مشاهده میشود. «مختصر ترجمة حال خود» س. عینی، «سرگذشت من» ا. لاهوتی اثرهای ترجمة حالی به شمار میروند. اثرهای صنعت، ادبیات، تاریخ و غیره بعضاً. خصوصیت ترجمیهالی دارند. شاعران و نویسندگان در اثرهای غیریترجومیهالی نیز بعضی عنصرهای ترجمة حال را جایی میدهتد، که با اصطلاح اوتابیاگرفیزم نام برده میشوند؛ 2) بیان مختصر خرانالاگی و حجّتی واقعات زین دگی را نیز ترجمة حال میگویند.
س. تبراف.