تخلّص (عربی-خلاص شدن) ، 1) در علم بدیعی کلاسیکی تاجیک جزء قصیدة مدحیه، نام دیگر گریز. 2) نام علاوگی مخصوص شاعر در شعر، که تدریجاً با آن نام مشهور میگردد. مثلاً، رودکی، فردوسی، دقیقی، فرّخی، سعدی، حافظ. جامی نه غیره نام حقیقی آنها نبوده، بلکه تخلّص شاعری آنهاست. انتخاب تخلّص قانونیّت خاص ندارد. بعضیها نام زادگاه (مثلاً، رودکی، جامی) ، بعضیها کلمههای دلخواه (انوری، عینی) ، بعضیها نام حاکم (سعدی) ، بعضیها نام یا فمیلیة خود را (لایق، انصاری، مستان) تخلّص انتخاب نمودهاند. تخلّص بیشتر در آخر غزل میآید:
روزی که فلک خواند مرا نام هلالی،
میخواست، که من مایل ابروی تو باشم.
بعزی شاعران در قصیده قطعه و حتّی در رباعی نیز آن را ذکر کردهاند. عنعنة تخلّصگذاری در نظم ساویتن تاجیک نیز دوام دارد (لاهوتی، پیرو، دهاتی، باقی ،. لایق، فرحت و دیگران). و. طایراو.
Инчунин кобед
سرخانه
سرخانه، قسم اوّل سرود، که به اندازة یک بیت متن سرود اجرا میشود. بعضاً سرخط …