سعلب، سیلب، 1) جنس گیاههای بسیارسالهای است از عایلة سعلبیها. ریشة لویید ة یکلخت یا پنجهشکل، برگ نیشترشکل، گل عادتاً بنفش یا نافرمان ارغوانی و غوزه دارد. سعلب (قراب 80 نمود) در اوراپه، منطقة معتدل آسیا، افریکة شمالی و غیره بسیار است.
در اتّفاق ریسپوبلیکههای ساویتی سوسیالیستی سایوز ساویتسکیخ ساتسیلیستیچیسکیخ ریسپوبلیک ا.ج.ش.س. 36، از جمله در تاجیکستان 4 نمود سعلب میرو-ید: آ. رزییسمخی-1اگه (شبرزمین تارفزار، مرغزار سیرّوتوبت، ساح-لن دریا و دامه-نکوهن ق-کوههای زرفگپان، حصار و غ .؛ 1000-1500 م از س. ب .) ، آ. شپگا-زه-نیگ. رسم (ساحتسل سیرنم دریا، کول، مرغاار سیرنم، بعضاً در بتّهزار) ، آ. تداه (شبرزمین ق-کوههای حصار و درواز) ، آ. کپاگ-پّ£1په (بلندکوه پامیر غربی و شرقی؛ 2500-4000 م). در طبّ لوندة سعلب س. معمول است. آن را برای طبابت قبضیّت رودة کودکان، اینچنین همچون پازهر استفاده می-برند. در طبّ خلقی داروی «سعلب» را برای طبابت فلج، رگکشی، سنگ جگر و غ. توسنیه میکنند. سعلب س. گل بزیبیست؛ 2) نام دنگر روباش.
د .: اطلس لیکرستوینّыخ رستینیی سایوزه ساویتسکیخ ساتسیلیستیچیسکیخ ریسپوبلیک ا.ج.ش.س.، م. ، 1962؛ فلاره تدجیکسکایی ساویتسکایی ساتسیلیستیچیسکایی ریسپوبلیک ، ت. 2، م.-ل>، 1963. س. یونویاش.