آذربایجان، ریسپوبلیکة ساویتی سوسیالیستی آذربایجان (ازیربیدجن ساویت ساتسیلیست ریسپوبلیکسы). 28 آوریل 1920 تشکیل شده است. در قسم جنوب شرقی-زکوکزیه واقع گردیده است. در شمال با رسفسر (رسّ داغستان) ، در شمال غرب با رسّ گرجیچتان، در جنوب شمال با رسّ ارمنستان و ترکیه، در جنوب با ایران همسرحد میباشد. آن را از شمال بهر کسپیی احاطه کرده است. مساحت 86، 6 هزار کیلومتر2. اهالیاش 6202 هزار نفر (1981). پایتختش شهر باکو. به هیت رسّ آذربایجان رسّ نختس. و ولایت اوطانامی قراباغ کوهی داخلند. ریسپوبلیکه به 61 ریان چودا شده، 63 شهر و 122 پتش دارد.
ساخت دولتی. رسّ، آذربایجان دولت سوسیالیستی عمومیخلقی، به هیت اتّفاق ریسپوبلیکههای ساویتی سوسیالیستی داخل است. کانستیتوسیة جاریش را سیسّیة 7-ام غیرینوبتی ساویت عالی رسّ آذربایجان 21 آوریل 1978 قبول کرده است. آرگن عالی حاکمیت دولتی_-ساویت عالی ریسپوبلیکه، که به مهلت 4 سال انتخاب میشود. در دورة بین سیسّیههای ساویت عالی آرگن عالی خاکیمیّت دولتی-پریزیدیوم ساویته عالی رسّ آذربایجان میباشد. ساویت عالی خوکومت ریسپوبلیکه-ساویت وزیران را تشکیل میدیخد. آرگنهای محلی خاکیمیت-ساویتهای دیپوتتهای خلقی میباشند. سیستم سودی: سود عالی و سودخای خلقی ریانی.
طبیعت. قسم زیاد تیرّیتاریة آذربایجان در بین قسمهای جنوب شرقی سیستیمة کوهی کوکز کلان و خرد، اینچنین کالخوزهای تالش واقع گردیده است.
ساهیلهای ب. اهر کسپیی چندان کج و کلیب نیستند. تول خطّ ساحل 800 کیلومتر میباشد. قد-قد ساحل نیمجزیرههای کلان آبشاران، سره، دماغة کوره؛ خلیجهای قلّة قیزیلاغاچ) ، باکو؛ جزیرههای جلایی و ارتیام واقع گردیدهاند. تقریباً نصف تیرّیتاریة آذربایجان را کوهها اشغال کردهاند. در بین قسمهای جنوب و شرقی کوکز کلان در شمال و کوکز خرد در جنوب پستی کوره جایگیر شده است. در جنوب شمال کوههای تالش، در جنوب پستخمی ارکس میانه تول کشیده است، که آن را قطارکوههای ایاسدزار و زنگیزور احاطه کردهاند.
نوقتة بلندترین کوه کوکز کلان (قوه بازاردیوزیو، 4480 متر) میباشد. ثروتهای زیرزمینی: نیفت، گاز، معدن آخن و پالیمیتلّ، الونیت، مالیبدین، نمکسنگ، مصالح گوناگون بناکاری و غیره. اقلیمش اساساً سوبتراپیکی. تیرّیتاریة آذربایجان به یکچند منطقة اقلیمی چودا کردن ممکن. حرارت میانة سالانه از 14°سیلسیه در پستخمیها تا 0°سیلسیه و در ریانهای کوهی از این هم پستتر است. حرارت مییانة ژوئیه در ریانهای پستخمی 25-27° سیلسیه، در بلندکوخ 5° سیلسیه. تابستان پستخمیها خشک. بارشات سالانه در ناحیههای نزد بهر و پستخمیها 200-300 ملّیمیتر؛ در پستی لنگران 1200-1400 ملّیمیتر؛ در نشیب جنوب کوکز کلان تا 1300 ملّیمیتر.
در ریسپوبلیکه قریب 1250 دریا خست، کلانترین آن-کوره و شاخابش ارکی. 250 کول دارد، کولهای کلانش: خاجیکبول و بویوکشار.
در ریسپوبلیکه 4100 نوع نباتات میروید. در دشتهای خشک، نیمبییابان و در مرغزارهای بلندکوه نباتات بیشتر. نشیبیهای کوهها را جنگل درختان پهنبرگ فرا گرفته است؛ 11% تیرّیتاریة ریسپوبلیکه را جنگلزار تشکیل میکند. عالم خیواناتش بایی و گوناگون. در ریسپوبلیکه خزندهها و خایندهها، غزال، کبک، قاز، مرغابی، تذرو، در ریانخای کوهی گراز، خرس، بز کوخی و غیره وامیخورند. بهر کسپیی و دریای کوره از ماهی بایی. در آذربایجان یکچند ممنوعگاخ، از آن جمله، زکتل، کیزیلاغاچ و غیره هست.
اهالی. اهالی اساسی ریسپوبلیکه آذریها بوده، اینچنین روسها، ارمه-نیها و نمایندگان دیگر خلقها زندگی میکنند. زیچی میانة اهالی در 1 کیلومتر 65، 7 نفر. اهالی در نیمجزیرة آبشاران، در منطقة هوالی باکو، اینچنین در همواری و موضعهای نزدیکوه بیشتر جایی گرفته است. شهرهای کلان: باکو، کراوآباد. در دورة حاکمیت ساویتی شهرهای سومگیت، منگیچور، بیرملی، دشکیسن و دیگر بنیاد شدند.
اچیرک تاریخی. آدم در تیرّیتاریة حاضرة آذربایجان در دورة پلیالیت مسکن شده بود. در عصر 9 تا میلاد در این جا اوّلی دولتی منه تشکیل شد. تقریباً در سالهای 70-ام عصر 7 تا میلاد منه به هیت دولتی ماد داخل شد. در میانة عصر 6 تا میلاد خاکیمیت در ماد به دست سلالة قدیمی هخامنشیان گوزشت. آخر ا. سر 4 تا میلاد لشکر اسکن-در مکدونی دولة هخامنشیان را تارمار کرد و در تیرّیتاریة آذربایجان حاضره دولت عطراپتینه تشکیل شد. در ابتدای میلاد در این جا دولت البنیه (نگرید البنیة کوکز) وجود داشت. در میانة عصر 3 قسم آذربایجان را ساسانیان ضبط کرده دولت پراقتدار ایران را تشکیل نمودند.
سرهای 3-5 در آذربایجان مناسبتهای فئودالی اساساً پرّه تشکّل یافت. ابتدای عصر 8 به استیلای عرب دچار شده دین اسلام نیز در آذربایجان ز همین دوره پهن شدن شریفت. در میانة عصر 11 به آذربایجان قبیلههای ترک (آغوزها و دیگر) ، که به آنها سلالة سلجوقیان سرور بود، هجوم کردند. در این دوره زبان آذری و در اساس آن خلق آذر تشکّل مییابد.
در عصر 13 در سرزمین از طرف مغولها ضبط شدة آذربایجان و مملکتهای همسایه دولت هلاکویان تشکیل شد. آخر عصر 14 تیمور به آذربایجان هجوم کرد. آخر عصر 14-ابتدای عصر 15 دولت شیروانشاهیان به اوج تpقّی رسید؛ عصر 15 دولتهای نو ~ قراقویونل و و آقکویونل و برپا شدند. علاقة تجارتی و اقتصادی و دیپلماتی با دولت روسیه مستحکمتر شد. برابر در ابتدای عصر 16 تشکیل شدن دولت صفویان حیات خواجگی و مدنی مملکت خیلی پیش رفت. امّا در عهد عبّاس i (حکمرانی 1587-1629) منصب و وظیفههای بلند اساساً به دست فارسها گذشت. پایتخت از قزوین به درونتر ایران-به اصفهان کوچانده شد.
ازربایجان به یکی از گوشه و کنارهای دولت ایران تبدل یافت. در ابتدای عصر 18 مبارزة بین ایران و توکیه برای آذربایجان از نو قوّت گرفت، که آن نه تنخا به اقتصادیات و مدنیّت مملکت تهدید میکرد، بلکه در این نزاع هلاک شدن مردم بسیار نیز یقین بود. باز یکی از سببهای قه-فامانی آذربایجان پراکندگی فئودالیه آن بود، مثلاً، در نیمة دوّم عصر 18 در تیرّیتاریة آذربایجان 15 خوانی وجود داشت. منفعتهای اقتصادی و مدنی مملکت با منفعتهای روسیه پادشاهی، که برای وسیع نمودن نفوذ خود در شرق میکوشید، موافق بودند، بنا بر آن آذربایجان با راسسیه خیلی نزدیک شد. این پراسیسّ، که آلهای 1803-05 با اختیاراً به روسیه همراه شدن خانیقای قراباغ و شیاکین cap شده بود، سال 1828 به آخر رسید. به روسیه همراه شدن آذربایجان شمالی دگرگونی مهمّی بود در حیات خلق آذر. سال 1883 از تبیلیس تا باکو راه آهن گذرانیده شد، که آن برای آذربایجان اهمیت کلان داشت، استخراج نیفت مملکت از 26 هزار تُن سال 1872 در سال 1901 به 11 میلیون تُن رسید، که آن قریب 50% نیفت جهانی را تشکیل میداد.
دیگر ساحههای صناعت نیز ترقّی کرد. ترکیب اجت-مایی تغییر یافت، صنفهای نو-برجوزیه و پرولتاریت به وجود آمدند. آخر سالهای 90 در باکو اوّلین کروجاکهای سوسیال دموکراتی، 1901 گروه «اسکره» و کامیتیت سوسیال-دموکرات باکو برپا شد. در نیمة دوّم عصر 19-ابتدای عصر 20 در آذربایجان انتیلّیگینسیة دموکراتی (ا. صابر، گ. زردابی، ا. ن. نریماناو و دیگر) تشکّل یافت. برای تشکّل ملّت آذر شرایط تاریخی به وجود آمد. مبارزة روالوتسیانی پرولتاریت باکو سالهای 1903-04 و خصوصاً در دورة روالوتسیة 1905-07 وسعت یافت. سالهای 1913-14 در باکو کارپرتایهای عمومی برپا شد. به موباریزة روالوتسیانی محنتکشان آذربایجان و تمام زکوکزیه هادیمان برجستة پرتیة بلشویکان م. ا. عزیزبیکاو، پ. ا. جپریدزی، ل. ب. کرسین ، ن. ن. نریماناو، گ. ک. آرجانیکیدزی، س. س. سپندرین، ا. و. استالین، ا. ت. فیالیتاو، س. گ. شومین، س. م. ایفیندییف و دیگر راهبری کردند.
پرتیه همچون ترغیبکنندة ایدههای انتیرنسیانلیزم پرولتاری برآمد کرده، ملّتچیان برجوزی: پاناسلامیستها، دشنکها، مساواتچیان (پرتیة «مساوات» سال 1911 برپا شد) ، اسیرخا و منشویکان را فاش میکرد. بعد روالوتسیة فوریه 1917 در باکو دوهاکیمییتی: از یک طرف، کامیتیت اجرائیة تشکیلاتهای جمعیّتی-آرگن برجوزیه و پامیشیکان صناعت نیفت، آرگن محلی حکومت موقتی، از طرف دیگر ساویت دیپوتتهای کارگران برقرار گردید.
نایبر 1917 ساویت باکو حاکمیت را به دست خود گرفت. در حیات اقتصادی و مدنی آذربایجان اساس دگرگونسازیهای سوسیالیستی گذاشته شد. امّا در زیر فشار انتیروینتهای انگلیه، بعد ژرمنیه و ترکیه 31 ژوئیة 1918 حاکمیت ساویتی در آذربایجان موقتاً شکست خرد. 26 نفر کمیسران باکو وحشیانه پرّانده شدند. برای تشکیل یاری به محنتکشان آذربایجان و تمام زکوکزیه 16 ژانویه 1919 در نزد کمیسریته خلقی ملّت دایر به کارهای مسلمانان زکوکزیه شعبة مخصوص تأسیس یافت. کم رکپ (ب) و سکخ رسفسر با تشکیلات پرتیوی باکو، که در پنهانکاری عمل میکرد، علاقة زیچ داشت.
بیگاخی 27 آوریل در باکو شورش به عمل آمده حاکمیت برجوه-زی-پامیشیکی مساواتچیان سرنگون کرده شد. تمام حاکمیت به اختیار کامیتیت روالوتسیانی آذربایجان گذشت، که آن آذربایجان را ریسپوبلیکة ساویتی سوسیالیستی اعلان کرد. 19 مهای 1921 در سعیزد i ساویتهای آذربایجان اوّلین کانستیتوسیة رسّ آذربایجان کبول کرده شد. از 12 مرته 1922 آذربایجان به فیدیرسیة زکوکزیه (زسفسر) ، از 5 دسامبر 1936 بیواسطه به هیت ا.ج.ش.س. داخل میباشد. در هیت آذربایجان ولایت اوطانامی قراباغ کوهی (1923) و رسّ نخچ. (1924) تعسیس یافتند.
14 مرته 1937 کانستیتوسیة نو رسّ آذربایجان قبول کرده شد. در دورة ازنوبرقرارشوی خواجگی خلق و اندوستریکنانی سوسیالیستی حکومت ساویتی کوشش مینمود، که سرعت بلند ترقّیات صناعت و افزایش مبلغگذاری را در ریسپوبلیکههای اتّفاقی تأمین نماید. مارت 1931 نیفتچیان باکو پلن پنجسالة 1-را در ظرف 2، 5 سال اجرا کردند. صناعت نیفت آذربایجان 31 مارت 1932 با آردین لنین مکافاتانیده شد. سال 1940 استحصال نیفت نسبت به 1913 قریب 3 مراتبه، استحصال مقسولات صناعتی 6 مراتبه اف-زود، 99% خواجگیهای دهقانان کالّیکتیوانیده شدند، پراگرمّة عظیم کارهای ارّیگسیانییبه انجام رسید.
در برابر زیاد شدن استحصال پخته در ریسپوبلیکه چایپروری نیز cap شد. سیاست ملّی لنینی، دستگیری دوستانة تمام خلق ساویتی در کار در آذربایجان به عمل برآوردو روالوتسییی مدنی-محو بیسوادی، تییار کردن کدرهایه بلنداختصاص ملّی صنف کارگر و انتیلّیگینسیة خلقی، برپا نمودن مکتبهای عالی، مؤسسههای علمی و مدنی و معرفت یاری کلان رساند. اندوستریکنانی سوسیالیستی، کالّیکتیوانی خواجگی قشلاق و روالوتسیة مدنی سیمای مملکت در گذشته قفاماندرا’ به کلّی تغییر داد.
در آذربایجان جمعیّت سوسیالیستی اساساً بنیاد کرده شد. در دورة جنگ بزرگ وطنی (1941-45) خلق آذربایجان در برابر تمام خلقهای اتّفاق ساویتی به حفظ وطن سوسیالیستی برخاست. در دورة جنگ زیاده از 100 نفر جنگاوران ریسپوبلیکه، که 40 نفر آنها آذری میباشند. قهرمان اتّفاق ساویتی شدند. در دورة جنگ هزاران محنتکشان برای محنت شایسته سزاوار آردین و مدالهای حکومتی گردیدند. بعد جنگ خلق آذر در قطار همة محنتکشان مملکت به محنت آسایشته، به ساختمان جمعیّت سوسیالیستی و کمونیستی کمر بست. حجم محصولات عمومی صناعت آذربایجان سال 1968 نظر به 1940 4، 8 مراتبه افزود. رسّ آذربایجان با سه آردین لنین (1945، 1964، 1980) ، آردین روالوتسیة اکتبر (1970) و آردین دوستی خلقها (1972) مکافاتانیده شده است.
پرتیة ک آ. م م و ن ن ا س ت ی، کُمسومول، اتّفاقهای کسبه پک آذربایجان قسم ترکیبی کپسّ میباشد. اوّلین کروجاکهای روالوتسیانی کارگران سالهای 90، اوّلین کروجاکهای مارکسیستی سال 1898 در باکو تشکیل شودند. بهار 1901 اوّلین کامیتیت سوسیال-دموکرات باکو تأسیس یافت. مارت 1903 در تبیلیس سعیزد 1-ام تشکیلاتهای سوسیال-دموکرات کوکز برگزار گردیده، اتّفاق کوکزی رسدرپ-را تشکیل نمود. در دورة اوج حرکت روالوتسیانی تشکیلاتهای بلشویکی ریسپوبلیکه در صف پیش عامّة کارگر و دهقان بودند.
سال 1915 در باکو مجلس بلشویکان کوکز دعوت کرده شد و در آن بیورای کوکزی رسدرپ انتخاب گردید. در دورة جنگ گرجدنی تشکیلات رکپ (ب) باکو، تشکیلاتهای کمونیستی «همت* و «عدالت* عمل میکردند. 11-12 فوریه 1920 در باکو سعیزد i غیریلیگلی تشکیلاتهای کمونیستی آذربایجان شده گذشت، سعیزد تشکیلاتهای کمونیستی را به پرتیة کمونیستان (بلشویکان) آذربایجان-پک آذربایجان-(ب) متّحد نمود. بعد غلبة حاکمیت ساویتی در آذربایجان پرتیة کمونیستی ریسپوبلیکه به مبارزة محنتکشان در کار از نو برقرار کردن خادگی خلق و برپا نمودن اقتصادیات و مدنیّت ساتسیلیستی راهبری مینمود.
در دورة جنگ بزرگ وطنی کمونیستان ریسپوبلیکه برای سفربر نمودن تمام قوّة محنتکشان بر ضد دشمن خذمت کلان کردند. پس از جنگ و حالا پرتیة کمونیستی آذربایجان در صف پیش محنتکشان ریسپوبلیکه بوده، بهر برپا نمودنّ بزة مادّی-تکنیکی کاممونیزم، ساختمان جمعیّت کامّونیستی مبارزه میبرد.
1 ژانویه 1982 در صفهای آن 324456 اعضا و 15316 نامزد به اعضاگی پرتیه بود. در ریسپوبلیکه 9220 تشکیلات ابتدایی پرتیوی عمل میکند.
یتّیفاق لنینی کاممونیستی جوانان آ ز ا ر ب آ ی ج آ ن-قسم ترکیبی ولکسم میباشد. آگوست 1917 کامیتیت رسدرپ (ب) باکو تشکیلات کارگر-جوانان و دانشجویان-تهکرسی کُمسومول ریسپوبلیکه را تشکیل کرد. اتّفاق انتیرنسیانلی کارگرجوانان باکو، که ژانویه 1918 تأسیس یافت، در مبارزه بهر مستحکم نمودن حاکمیت ساویتی رل کلان بازید.
ماه سپتامبر 1919 در باکو کنفرانس 1-ام غیریلیگلی زکوکزی تشکیلاتهای کمونیستی جوانان آذربایجان ، ارمنستان، گرجستان برپا شد؛ کانفیرینسیه تشکیلاتهای کمونیستی جوانان را به تشکیلات ولایتی زکوکزییگی اتّفاق کامّونیستی جوانان عمومیراسّیه متّحد نمود. سال 1920 سعیزد 1-ام اتّفاق جوانان آذربایجان در بارة تشکیل شدن اتّفاق لنینی کامّونیستی جوانان آذربایجان قرار قبول کرد.
در سعیزد 5-ام کُمسومول ریسپوبلیکه ژوئن 1924 (نام اتّفاق لینینی کمونیستی جوانان را) لکسم آذربایجان گرفت. سال 1977 لکسم ریسپوبلیکه با آردین روالوتسیام آکتیبر مکافاتانیده شد. 1 ژانویه 1982 کُمسومول در صفهای خود 1097 362 اعضا داشت.
ت ت ا ف آ ق ه آ ا کسبة آذربایجان-قسم ترکیبی اتّفاقهای کسبة ا.ج.ش.س. میباشند. سال 1905 تأسیس یافتهاند، هنوز در آخر سال 1906 تشکیلاتهای آنها قریب به 20 رسیده، تقریباً 13 ههازار اعضا را متّحد میکردند. 30 ژوئن 1920 کنفرانس 4 اتّفاقهای کسبة عمومیباک و برپا شد، که در آن ساویت اتّفاقهای کسبة آذربایجان تأسیس یافت. 1 ژانویه 1982 اتّفاقهای کسبة ریسپوبلیکه 2 میلیون 271 هزار اعضا داشت.
خواجگی خلق. آذربایجان ریسپوبلیکة اندوستریلی بوده خواجگی قشلاق مترقّی دارد. صناعت پراقتدار نیفت، استاهسال محصولات نیفت، صناعت گاز، شیمی، ماشینسازی آذربایجان در ادقتیسادیات ا.ج.ش.س. موقع مهم را اشغال میکنند. صناعت سبک، بافندگی، ویناکشی، کانسیرو اهمیت عمومیاتّفاقی دارند.
در خواجگی قشلاق ریسپوبلیکه پختهکاری، آبچهکاری، باغداری، تاکداری، کرمکپروری، تماکوکاری، چایپروری، چارواداری چراگاهی بیشتر وسعت یافتهاید. سال 1975 حجم عمومی محصولات صناعتی نظر به 1913 49 مراتبه افزود. صناعت قوّة الکتریک نیز سال تا سال ترقّی میکند، سال 1981 14، 6 ملّیرد کیلووات ساعت قوّة الکتر استحصال کرده شد. در صناعت ماشینسازی در قطار استحصال تجهیزات برای صناعت نیفت صناعت الکتروتیخنیکی، اسبابسازی موقع مهم دارد.
در دورة حاکمیت ساویتی در باکو زواد الکتروماشین، زواد ماشین کیشلین، پادشیپنیک، در کراوآباد و باکو زوادهای اسبابسازی و رادیو، در منگیچور و دیگر شهرها کارخانههای ماشینسازی الکتروتیخنیکی و غیره ساخته شدند. در باکو، ستیپنکیارت، نخچوان استحصال مصنوعات الکتروتیخنیکی روزگار ترقّی کرده است. ریانهان نو صناعتی: کراوآباد-دشکیسن، منگیچور-اولخ و دیگر به وجود آمدند. در برابر باکو سومگیت به یکی از کلانترین مرکزهای صناعت نیفت و خیمیه، شیمی و متالورگیة ریسپوبلیکه تبدل یافت. کامبینت نیفت و شیمی سومگیت در اساس صناعت نیفت و گاز محلی کار میکند. در اقتصادیات آذربایجان صناعت سبک و خوراکواری، که شهر کراوآباد مرکز اساسی آن میباشد، اهمیت کلان خواجگی دارد.
سال 1975 محصولات عمومی خواجگی قشلاق نظر به 1940 3، 5 مراتبه افزود. در اختیار خواجگی قیشلاج ریسپوبلیکه 30، 8 هزار تراکتور بود؛ خواجگی قشلاق 4، 1 میلیون گه زمین (47، 1% تمام تیرّیتاریه) داشت. در نتیجة کار زیاد ارّیگسیانی زمین آبی به 1263، 9 هزار هکتار رسید. سال 1982 ریسپوبلیکه به مقدار 1150، 5 هزار تُن غلّه، 1015، 1 هزار تُن پخته، 1707، 3 هزار تُن انگور، 849، 5 هزار تُن سبزهوات، 193 خهزار تُن میوه، 123، 9 هزار تُن کرتاشکه، 26 هزار تُن چایی 5، 267 تُن پیلّه استحصال کرد. چارواداری هم یکی از ساحههای اساسی خواجگی قشلاق به شمار میرود. سال 1980 در ریسپوبلیکه (به حساب هزار cap) 18073 گاو، 5313، 4 گوسفند و بز و 191، 4 خوک بود. سال 1981 ریسپوبلیکه به وطن 146، 3 هزار تُن گوشت، 835، 9 هزار تُن شیر، 770، 7 میلیون دانه تخم سپارید.
سال 1981 در ریسپوبلیکه 735 ساوخاز، 601 کالخوز، 161 کارخانة بینیخاجگی، 40 اتّحادیة استحصالی اگراسناتی و خواجگی قشلاق وجود داشت. س. 1981
ریسپوبلیکه به دولت 1150، 5 هزار تُن غلّه سپارید. پلن فروش غلّه را به دولت همة ریانهای ریسپوبلیکه اجرا کردند. پختهکاران و تاکپروران ریسپوبلیکه به موفقیّتهای کلان نایل گردیدند. پلن مقرّرشدة خرید همة نمودهای محصولات چارواداری برزیاد اجرا گردید. در همة ریانهای آذربایجان تاکداری و باغداری ترقّی کرده است. زیاده از 70%کالخازها با کرمکپروری مشغولند. طول راه آهن 1850 کیلومتر، درازی راه اتومبیلگرد 22 هزار کیلومتر (1975). باکو-بندر اساسی بخریست. نقلیات هوایی ترقّی کرده است. نیفتیپراوادیه باکو-بتوم، علی-بیرملی-باکو، گزاپراواد قراداغ-آکستفه و غیره موجودند. از سال 1962 بین باکو و کرسناوادسک پرام بحری کار میکند.
نگهداری تندوروستی. سال 1974 به 1 خهزار نفر اهالی 25، 4 تولد، 6، 5 فوت. (سال 1913 25، 5 نفر) راست آمد. آذربایجان از جهت شمارة کهن-سالان در ا.ج.ش.س. در جای 1-م میایستد. سال 1975 در ریسپوبلیکه 748 مؤسسة طبابتی دارای 54، 8 هزار کت بود؛ 16، 5 هزار دُختُر، 46، 5 هزار کارمند میانة طبّ به اهالی خذمت میرساندند. انستیتوت طبّی و 17 مکتب میانة طبّی ریسپوبلیکه برای ساحة نگهداری تندرستی کدر تییار میکنند. 14 انستیتوت و انستیتوت ‘تیبّی تدقیقات علمی دایر به مسئلههای طبّ تدقیقات علمی میگذرانند. در ریسپوبلیکه کورارتدای نفتلن، ناتیس و و غیره مش-هورند. سال 1974 در آذربایجان 54 سنتاریه، 10 خانة استراحتی، 361 لگیر پیانیری بود.
سال 1975 در مؤسسههای تامکتبی 127 هزار کودک تربیه مییافت. سال تحصیل 1975/76 در 4618 مکتب معلومات عمومی گوناگون 1656 هزار طلبه، در 125 مکتب کسبهای تکنیکی 63، 3 هزار طلبه، در 78 مکتب میانة مخصوص 72، 3 هزار تلبه و در 17 مکتب عالی 99، 0 هزار استودینت میخواند. مکتبهای عادی کلانترین: انیویرسیتیت آذربایچان، انستیتوت نیفت و شیمی، انستیتوت طبّی آذربایهان، کانسیروتاریه. سال 1975 در آذربایجان 3479 کتابخانة عامّوی، 2806 کلوب، 41 موزیی بود.
در آذربایجان اوّلین دانشهای علمی خیلی بروقت تشکّل یافتهاند. سال 1259 منجّم و متیمتیک فارس-تاجیک نصیرالدّین طوسی در آذربایجان رصدخانة مراغه را برپا کرد. این رصدخانه به آکادمی شباهت داشته بیرون از حدود آذربایجان شهرت پیدا کرده بود. از اثرهای نسیرالدّین طوسی جدول استرانامی «زیچ ایلخانی»، که از جدول تیخا برگی 300 سال پیش است، مقام مخصوصی دارد.
در عصر 14 در تبریز «دارالشفا» به وجود آمد، که آن از مرکز علم و مکتب عالی عبارت بود. در عصر 8 به واسطة ترجمههای عربی مردم آذربایجان با فلسفة یونان شناس شدند. در آذربایجان بهمنیار (عصر 11) ، که نمایندة برجستة مشّایه بود، کوشش میکرد فلسفة ارسطو و دین اسلام را یکجایه آموزد. نمایندة برجستة تصوّف محمود شبوستری (آخر عصر 13-اوّل و. 14) بود.
اجادیات شاعر و متفکّر بزرگ نظامی گنجوی (عصر 12) یکی از کامیابیهای عالی تفکر عصرهای میانة آذربایجان میباشد. غایههای اجتماعی پیشقدم در رسالههای گوناگونّ نصیرالدّین طوسی، در اثرهای مورخ فضلولخواه رشالدّین (عصرهای 13-14) ، شاعران متفکّر نسیمی (عصر 15) ، فضولی (عصر 16) انعکاس یافتهاند. بعد به روسیه همراه شدن آذربایجان رابطههای آن با علم و مدنیّت روس و جهان باز هم انکشاف یافت. «گلستان ارم» ا. باقیخاناو یکی از شاهاثرهای تاریخین آذربایجان شمالی و داغستان میباشد.
موتفکّیر بزرگ عصر 19 م. ف. آخونداف سیستم فلسفة متیریلیستی شرق نزدیک را خیلی صحیح تفسیر کرده است. در ابتدای عصر 20 عاید به تاریخ هزربایجان و پروبلمهای زمانوی اثرهای مارکسیستی تألیف گردیدند. در سالهای اوّل حاکمیت ساویتی انیویرسیتیت دولتی آذربایجان یکی از منبعهای علم و معرفت گردید.
ماه نوامبر 1923 جمعیّت تدقیقات و آموزش آذربایجان تشکیل کرده شد، که در اساس آن سال 1929 انستیتوت تدقیقات علمی آذربایجان به وجود آمدن انستیتوت سال 1935 به فیلیل آذربایجانی اف ا.ج.ش.س. تبدل داده شد. تدقیقات علمی اساساً به آموختن پروبلمهای نیفت آذربایجان بخشیده شد. در سالهای 30 در سا-هة شیمی هم تدبیرهای زیادی اندیشیده شدند.
تدقیقاتهای بیالاگی اساساً ذخیرههای نباتات و هیوانات ریسپوبلیکه را مویین میکردند. در خود همین سالها اثرهای ک. مرکس، ف. اینگیلس، و. ا: لنین و اثرهای هادیمان نمایان پرتیة کمونیستی به زبان آذربایجانی ترجمه شدند. عاید به تعریخ فلسفة دورة قدیم و عصرهای میانة آذربایجان اثرهای ا. آ. مکاویلسکیی، ا. زکویف، ف. قاسمزاده و دیگر نشر گردیدند.
سال 1945 اف pcx آذربایجان تشکیل شد. کشفیات ذخیرههای نیفت و معدن، غیریمعدنی و استحصال مصالح سینتیتیکی اهمیت کلان پیدا مینماید. علم شیمی، فیزیکه، استرانامیه ترقّی میکند. کارهای بسیارسالة عالمان آذربایجان عاید به آموختن نباتات ریسپوبلیکه در اثر 8-جلدة «نباتات آذربایجان» (1950-61) گرد آورده شده است.
سیلیکسیانیران آذربایجان نوعهای نو پخته و دیگر زراعت خواجگی قشلاق را کشف کردند. در ساحة فلسفه کارهای زیادی برده میشوند. (ش. ممیداف، ج. احمدلی، 3. آروجی و دیگر). سالهای 1958-63 کتاب سهجلدة «تاریخ آذربایجان» از چاپ برآمد. علمهای اقتصادیات و خوقوقشناسی باموفقیت پیش رفته ایستادهاند (ا. س. سومبتزاده، ج. ا. کریماو و دیگر) مؤسسة علمی اساسی ریسپوبلیکه-آکادمی فنهای رسّ آذربایجان سال 1982 در آکادمی فنهای 51 اکهدیمیک و 69 اعضا-کارّ. اسپاندینت کار میکرد.
متبوات، رادیو، تسلیویزیان. س. آل 1975 در آذربایجان 117 گزیته و 123 جرنل، از آن جمله 71 نشریه به زبان آذربایجانی از چاپ میبرآمد. اگینتی تلگرافی آذربایجان سال 1920 و سال 1972 آذرینفارم تأسیس یافتند. پلتة کتابهای ریسپوبلیکوی از سال 1925 کار میکند. رادیو آذربایجان سال 1926 به کار درآمد. سال 1956 مرکز تلویزیون باکو به کار شروع کرد. برنامههای رادیو و تلویزیون به زبانهای آذربایجانی، روسی و ارمنی برده میشوند.
ادبیات. اثرهای بخشیده به محنت، مراسم و معیشت، اثرهای افسانوی و عشقی و تاریخی و قهرمانی ایپیکی (داستانها و دیگر نمود ایجادیات دهانی خلق) در تول قرنها تشکّل یافتهاند. در فلکلور داستانهای «گوراوغلی»، «عاشق-غریب»، «شاه اسماعیل» و غیره موقع مهم دارند. از عصرهای 16-17 cap کرده شعرهای حافظان خلقی نوشته گرفته میشدند. در عصرهای 11-12 در ادبیات آذربایجان در برابر زبان عربی و فارسی زبان آذربایجانی مقام خود را پیدا کرد (داستان «کتاب دده کورقود»). ایجادیات نظامی گنجوی، که اگر چه شاعر آثار خود را به فارسی نوشته است، نقطة عالیترین نظم آذربایجانی عصر 12 میباشد.
یمامالدّین نسیمی اوّلین دیوان کلان خود را به زبان آذربایجانی ترتیب داد. تشکّل پُرّة زبان ادبی آهاربایجانی عصر 16 به نام محمّد فضولی علاقهمند است. میرزا فتحعلی آخونداف در بین نویسندگان عصر 19 جای نمایان را اشغال مینماید. سال 1906 جرنل هجوی «ملّا نصرالدین»، که شاعر نوآور ا. صابراو تشکیل کرده بود، چاپ میشد. صمد ورغون، سولیمان رستم، رسول رضا، م. ابراهیماو سرآمدان ادبیات ساویتی آذربایجان میباشند، که اثرهایشان به تاجیکی ترجمه شدهاند.
سال 1932 اتّفاق نویسندگان آذربایجان تشکیل شد. رمانهای «آبشاران» (1947-50) و «خرسنگهای سیاه» (1959) م. هوسیین از کارنمایهای نیفتچیان باکو نقل مینمایند. رمانهای «سچلی>-ا (1940-48) س. رگیماو، «گلشن» (1949) ا. ولییف و دیگر به دیهه ساویتی و به موفقیّتهای ساختمان ساتسیلیستی آن بخشیده شدهاند.
موزوعهای قهرمانی خلق در سالهای جنگ بزرگ وطنی در رمانهای «در ساحلهای دور» (1954) و غیرة ا. قاسماف و گ. سعیدبییلی انعکاس یافتهاند. سال 1980 رمانهای م. س. اردوبادی «باکوی پنهانکار»، ا. زُهرابّیکاو «آذرستان*، ه. عبّاسزاده «ژنرال» و غیره چاپ شدند. سالهای آخر نثرنویسان اشر، مکسود و رستم ابراهیمبیکاوها و دیگر به عرصة ادبیات قدیم نهادند. تنقید ادبی و ادبیاتشناسی انکشاف مییابد. کتاب 3-جلدة «تاریخ ادبیات آذربایجان» (1957-60) نشر شد. در بارة کلاسیکان آذربایجانی (نیزا-می، فضولی و دیگر) رسالهها تعلیف کرده شدهاند.
معماری و صنعت تصویری. یادگاریهای صنعت آذربایجان تاریخ قدیمی دارند. در کابوستان نقشقای روی خرسنگ یافت شدند. در روی خر-سنگخا منظرههای محنت، معیشت با احساسات بلند کندهکاری شودهاند. این نقشها به هزارههای 8-7 تا میلاد منسوبند. صنعت اثرهای معماری از مصنوعات فولوزی، هیکلهای خرد، ظرفهای سفالین و شیشهگی عبارت بود. خرابههای شهرهای قباله، چراغقلعه (عصر 6) ، کامپلیکس معبد در شهر منگیچور (عصر 7) محفوظ ماندهاند.
یستیلای عرب (عصر 7) و پهنشوی اسلام سبب پیدا شودو انشائات نو (مسجد، منار، مدرسه، مقبره) گردیدند. محدود کردن آفرینش رسمهای مخلوقات زنده به انکشاف صنعت نقّاشی سبب شد. در عصرهای 9-10 مکتبهای رسّامی و معماری نخجوان، شیروان و آبشاران و ساویتر تبریز تشکّل یا^پگند. در ا. 15 در باکو کامپلیکس قصرها (قصر شیروان) و در تبریز مسجند که-بود (1465) ، که با نقش و نگار زیبای خود مشهور است، ساخته شدند.
در مملکتخای اسلامی در نقّاشی مینیاتوری، کلّیگرفیه و نقش و نگار دستنویسها مکتب تبریز جای نمایان را اشغال میکولد. بعد به روسیه همراه؛ شدن آذربایجان تأثیر معماری روس مشاهده میشود. در سالهای 20 اوّلین پاسیالکههای آباد کارگرنشین-«از-نیفت»، پاسیالکة آن نام ممیدییاراف و دیگر کلوب و قصرهای مدنیت ساخته شدند. دایر به ازنوسازی باکو تدبیرها اندیشیده میشوند. در همان دوره در آذربایجان معماران نامی ساویتی-برادران ویسنینها، ا. شوسیف و بعدتر س. ا. ددشیف، ه. ا. قاسمزاده و دیگر کار میکردند. در سالهای 20-30 در صنعت تصویری، اساساً گرفیکه (ا. ا. عظیمزاده، ا. گ. آخونداف و دیگر) ، در سالهای 30-40 هیکلتراشی (پ. و. سبسهای، ف. گ. عبدالرحماناو و دیگر) و نقّاشی (ا. س. سلامزاده، س. ب. بهلولزاده و دیگر) انکشاف یافته بود. آخر سالهای 50 در انکشاف صنعت ساویتی آذربایجان دورة نو آغاز یافت.
ترقّیات کامپلیکسی شهرهای نو (سومگیت، منگیچور و دیگر) ، بنیاد میکروریانها (سلخن و دیگر) ، در ساختمان استفاده نمودن لایحههای یکخِله و اصولهای اندوستریوی، ترتیب دادن لایحة ازنوسازی و وسیعشوی شهرها شایان دقّتند. هیکلتراشان 0. گ. ایلداراف، ت. گ. ممیداف، گرفیکها م. یو. رحمانزاده و دیگر، نقّاشان م. گ. عبداللهاف، ا. س. قاسماف و دیگر سزاوار اعتراف عموم گردیدند.
موسیقی. موسیقی آذربایجانی طول عصرها همچون صنعت فلکلوری بود. نمونههای آهنگهای کلسّیکی به وجود آورده شدند. سرودهای محنت («انوار محنت» و غیره، تاریخی (گوراوغلی) ، لیریکی («تو به محبوبهام مانندی» و غیره) ، مراسمی، طویانه، هجویی («بیا-بیا») و غیره آفریده شدند. اسبابهای موسیقی آذربایجانی: تار، ساز، کمانچه، سورنهای، نقاره و غیره. در عصرهای میانه موغامها، سلسلة پیسههای سازی و آوازی، که متن آنها عادتاً شعرهای شاعران کلاسیکی میباشد، به وچود آمدند.
و. حاجبیکاو در اثرش «اساسهای موسیقی خلقی آذربایجانی» نظریة پردههای موسیقی آذری را مقرّر کرد. در ابتدای عصر 20 ایجاد و. هادیبیکاو به ترقّیات مدنیّت موسیقی زمانوی آذربایجان زمینه فراهم آورد. آپیرة نخستین او «لیلی و مجنون» از روی داستان «لیلی و مجنون» فضولی (1908 نمایش داده شده است) ، که آن به موسیقی خلقی اساس یافته است، به آپیرههای مقامی ابتدا گذاشت. در برابر آپیرهها و. حاجبیکاو 3 مضحکة موسیقی آفریده است، که از آنها «آرشین مالالان» (1913 نمایش داده شده است) معمول و مشهور گردید.
بعد در آذربایجان برپا شدن حاکمیت ساویتی کانسیروتاریه (1921) ، تکنیکوم و مکتبهای موسیقی گشاده شدند. ر. م. گلیار آپیرة «شاهصنم» (1927) ، ا. مگامهیف آپیرة «نرگس» (1935) ، و. حاجبیکاو آپیرة «گوراوغلی» (1937) ، ا. بدلبییل نخستین بلیت آذربایجانی را (1940) آفریدند. سرایندگان ش. ممیداوه و بلبل اساسگذار مکتب مهارت سرایندگی ملّی حاضرة آذربایجان بودند. در سالهای جنگ بزرگ وطنی آپیرة «وطن» ق. قرایف و ج. حاجییف (1945) و دیگر اثرها آفریده شدند. سالهای بعد جنگ موسیقی سمفونی خیلی وسعت یافت.
در سالهای آخر در برابر استادان نسل کلان به مانند ق. قرایف (بلیت «با راه رعد غرّان»، 1958) ، ف. امیراف و دیگر موسیقیچیان بامهارت جوان ا. رضایف، م. میرزایف، آ. ذوالفقاراو و دیگر به عرصة صنعت آمدند. در باکو کانسیروتاریة به نام و. حاجبیکاو، تئاتر آپیره و بلیت به کام م. ف. آخونداف، تئاتر مضحکه و موسیقی به نام ش. قرباناو و تئاتر سرود هستند.
تئاتر. ابتدای صنعت تئاتری خلق آذربایجان از رقصهای خلقی قدیمه، از تئاتر لختکی «کیلیم-ارسы» («از پس قالین») آغاز مییابد. در عصرهای میانه تئاتر دینی-میستیریوی پیدا شده بود. تأثیر مدنیّت پیشقدم و مدنیّت خلق روس، که در ابتدای عصر 19 برابر به روسیه پیوستن آذربایجان شمالی پرزور شده بود، برای تشکّل تئاتر کسبی آذربایجان مساعدت کرد. اثرهای درموی سردفتر ادبیات ریلیستی آذربایجان م. ف. آخونداف بایس انکشاف تئاتر ملّی گشتند. سال 1873 در باکو مزقکههای آخونداف «حاجی قه را» («سرگذشت لئیم») و «وزیر خانی لینکارن» نمایش داده شدند، که در آنها خادم نمایان جمعیّتی گ. زردابی و شاگردان او درمتورگان آینده ن. ف. وزیراف، ا. ادیگیزلاو و دیگر اشتراک داشتند.
سال 1920 تئاتر دولتی متّحده تشکیل شد، که حاضر تئاتر به نام م. عزیزبیکاو میباشد. تئاتر دائما به عنعنههای بهتریی ملّی تکیه و به اثرهای کلاسیکی چهانی مراجعت مینماید. در سالهای 20 سپیکتکلهای «عروس آتش»، «سیویل»، «در سال 1905» ج. جبّارلی به صحنه گذاشته شودند. در سالهای 30-40 سپیکتکلهای «ملک» و «سیاوش» هوسیین جاوید، «حیات» م. ابراهیماو، پیسههای «واقف»، «فرهاد و شیرین» و «خانلر» س. ورغون و دیگر نمایش داده شدند. در سالهای جنگ بزرگ وطنی پیسههای «وفا» رسول رضا، «انتقام» 3. خلیل و دیگر، سالهای 50– 60 سپیکتکلهای «خلیج الیچ» ج. مجنونبیکاو، «در ساحلهای دوردست» گ. سهایدبییلی و ا. قاسماف، «النگه» م. خوسیین و دیگر به صحنه گذاشته شدند. ارتستان م. علیاف، س. روحالله، ر. تهماسیب، ب. گ. شیکینسکیه، ا. م. شریفزاده، و. رجب و دیگر در انکشاف صنعت تئاتری ملّی سهم ارزندهای گذاشتند.
کینا. اوّلین فیلم بدیعی کینای آذربایجانی «در عالم نیفت و میلیونها» میباشد، که سال 1916 از روی اثر ا. موسابیکاو و با اشتراک ارتیست برجسته گ. عربلینسکیی (ریجیسّیار ب. ن. سویتلاو) به نوار گرفته شده بود. نخستین فیلم بدیعی ساویتی آذربایجانی-«قصّة قیزقلعه» (1924، ریجیسّیار و. و. بلّیوزیک).
سالهای 20-30 اوّلین کالّیکتیو کارمندان ایجادی کینای آذربایی-جانی تشکّل یافت: ج. جبّارلی، ا. م. شریفزاده، ا. قلییف، م. یو. میخیلاو، س. مرداناو. آنها چندین فیلمها آفریدند: «با نام خدا» (1925) ، «حاجی قه را» (1929) ، «لطیف» (1930) و غیره.
سال 1945 از روی پیسة هجوی موسیقی و. حاجبیکاو «آرشین مالالان» (ریجیسّیار ر. تهماسیب و ن. م. لیشینکا) فیلم گرفته شد. فیلمهای «واخوری” (1956، ریجیسّیار ت. م. تغازاده) ، «دل گشاد او» (1959، ریجیسّیار ا. م. ابراهیماو) ، «آدم لنگر میپرتاید» (1968، ریجیسّیار ا. بابایف) ، «ورطة زرّین» (1980، ریجیسّیار ک. رستمبیکاو) ، «نیک و بد» (1980، ریجیسّیار ن. ممیداف) و غیره به جهتهای گوناگون حیات حاضره بخشیده شدهاند.
خریته در صحیفة 288-289.
دبیات: «ساویتسکیی ازیربیدجن»، مسکو،
1981؛ اریف مسکو، لیتیرتوره ازیربیدجنسکاگا نراده، بک و، 1958؛ فیزیچیسکیه جغرافی ازیربیدجنسکایی سّر، مسکو، 1959؛ استاریه ازیربیدجنه، تام 1-3
بک و، 1958-83؛ آچیرک استاری کامّونیستیچیسکایی پرتی ازیربیدجنه، بک و، 1964؛ رزویتی نوک و ساویتسکام ازیربیدجنی، سبارنیک ستتیی، بک و، 1987-اسکوسّتوا ازیربیدجنه، تام 1-12. بک و، 1949-68.