رشدیه (عربی) جریان فلسفییست، که نمایندگانش تعلیمات به متریالیزم مایل متفکّر عصر 12 عرب اندلوسی ابن رشد را (1126-1198) تکمیل و انکشاف دادهاند. رشدیه ابدلیت عالم، قانونیّت طبیعی رویی دادن حادثهها، فناپذیری نفس فردی، به امر ضرورت تابع بودن افعال آدم و به دانستن اشیا و حادثههای جزئی قادر نبودن خدا را اعتراف میکند. پیروان رشدیه به واسطة نظریة دوگینگی حقیقت علم را از ایمان و فلسفه را از الهیات جدا کرده، برای از تأثیر دین و الهیات رهانیدن علم و فلسفه سعی نمودهاند. توفیل این کوششها تمایل ضدیلاهیات رشدیه با تعبیر ف. اینگیلس همان «آزادفکری زندهدلانه»، که از عربها به خلقهای رمانی گذشته، متریالیزم عصر 18-را تییار کرده بود (ک. مرکس، ف. اینگیلس. اثرهای منتخب، ج. 2 دوشنبه، 1905، ص. 60) ‘، پرقوّت rapدید.
با تأثیر غایوی ابن رشد جریان رشدیة لاتینی تشکّل یافت، که آن در پیوستگی با عنعنههای محلی اروپایی سیستم خاصة متریالیستی را به میان آورد. رشدیه از همه پیشتر به انیویرسیتیت پریج راه یافته، ادیالوژی به الهیات رسمی مخالف را تشکّل داد. نمایندة برجستة رشدیه سیگیر بربنتی (وفاتش 1282) بود، که تعلیمات او را از موقع مذهب کتالیکی البیرت بزرگ (1193-1280) و فامة اکوینی (وفاتش 1274) رد کردهاند. آخرین نمایندة pوشدیة انیویرسیتیت پریج جن جندین (وفاتش 1328) بود.
در ژرمنیه رشدیه در عقاید عرفانی ایکهرت میستیر ظاهر شده است. در اتلیه غایههای ابن رشد اوّل در انیویرسیتیت بالانیه پهن شد. تدیای پرمی و انجیلا د’ریتسا رشدیان مشهور انیویرسیتیت پالانیه بودند، که فعّالیّتشان در ابتدای عصر 14 جریان یافته است. دیری نگذشته رشدیه به انیویرسیتیت پدویه کوچید، که آن وقت مرکز حیات معنوی تمام اتلیة شمال و شرقی حساب میشد. پالا وینیتا (1368-1428). گزتنای تیینی (1387-1405). الیسّند را اکیلّین (وفاتش 1520). مرکا انتانیا دزیمره (1550-1031) از زمرة رشدیان پدویه بودند. سبب نفوذ بردوام (تا آخر عصر 17) آن بوده است، که از عصر 15 cap کرده وهای نسبت به دین موقع بیطرفانه و حتّی سازشکارانه را اشگرل کرده، به ادیالوژی حکمران چندان خطری نمیآورده است.
د .: رینه ا پ. ، اویرّااس ا ا پیرّانام، کییف، 1902؛ لیی گ. ، آچیرک استاری سریدنیویکاواگا متریالیزمه، م. ، 1962؛ سگه لیی و ا. و، ، ابن-رشد (اویرّااس) ، م. ، 1973؛ ر ا ب ا ن آ و ا چ
و. ل. ، اب رشد ا تردیتسی اویرّایزمه، م. ، 1074.
ن. قلمتاو.
Инчунин кобед
سفارت
سفارت، نمایندگی، کار و عمل سفیر، که از طرف دولتی به پایتخت دولت دیگر میرود. …