ریوالیوتسیة ایران (1978-79) ، روالوتسیة خلقی ضدیمپیریلیستی و ضد مطلقیت، که در نتیجة تیز و تندشوی ضدیتهای اجتماعی و اقتصادی در مملکت، تله و تاراج گردیدن بایگری ملّی از طرف امپریالیستان خارجی، سیاست داخلی ارتجاعی و میلیتریستی شاه به عمل آمده است. دایرههای حکمران مملکت با سردارن شاه بایگری مملکت-را غارت کرده، با شتتهای متّحدة امریکا اتّفاق حربی بستند، به بلوک سینتا داخل شده، به مسلّحشوی مملکت مبلغ زیاد صرف میکردند. دخالت شتتهای متّحدة امریکا به کارهای داخلی و دیگر ساحههای حیات اقتصادی و اجتماعی ایران باعث بد شدن وضعیت اقتصادی ایران و تابع کاپیتال خارجی شدن آن گردید. قرض دولتی از دولتهای خارجه میافزود (اوّل سال 1978-5 ملّیرد دلار). در عرفة روالوتسیه نرخ مالهای سیرمصرف 150% بلند شده، نرخ منزلگاه نصف معاش کارگران را تشکیل میکرد. ماناپالیههای خارجه موقع برجوزیة ملّی را سست نمود، که در نتیجة آن مالهای ایران با مالهای شرکتهای خارجی رقابت کرده نه-توانسته، صاحبان کارخانههای خرد و میانه خانهخراب میشدند.
سیاست ارتجاعی شاه، ویران کرده شدن قانونهای دولتی، محدودی آزادیهای دموکراتی، وسعت فعالیّت پلیسیة مخفی سیاسی-«سازمان امنیت و اطّلاعات کشور» (سوک) ، دزدی، هنّاتی، رشوهخوری عالیمنصبان دولتی باعث قهر و غضب عامّة وسیع گردید.
قانون اساسی (1908-07) به روحانیان حقوق داد، که از بالای آر-گنهای قانونگذار شورای نظارت تشکیل نمایند. بر خلاف این قانون شاه میکوشید فعالیّت روحانیان را زیر نظارت گرفته، آن را محدود کند، خود آنها را باشد، همچون واسطة پایدار گردانیدن موقع خودش استفاده برد. در نتیجه روحانیای از سیاست شاه ناراضی شده، در وضعیت بالاروی حرکت روالوتسیانی، تحت سروری آیتالله خمینی به قوّة سیاسی تبدل یافتند. خمینی را تشکیلات دیگر مخالف شاه «جبهة ملّی» (با راهبری کریم سنجابی) دستگیری کرد. حزب تودة ایران اوّلین شده مسئلة سرنگون ساختن مطلقیّت را به میان گوزشت. این شعار را تشکیلات «سازمان مجاهددین خلق» و دستههای مسلّح «چیریکهای فدایی خلق» دستگیری نمودند. در ابتدای روالوتسیة ایران تشکیلات «حزب جمهوری اسلامی» تأسیس یافت، که به آن پیروان خمینی داخل میشدند. در شهرهای قُم و تبریز 8-9 ژانویه نمایشهای بیارهزارنفرة استودینتان و روحانیان به عمل آمده، به زودی تمام مملکت را فرا گرفتند، که آنها از آغاز روالوتسیة ایران درک میدادند. نمایشها تا تیرهماه 1978 شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، آبا-دان و دیگر مرکزهای مأموری را فرا گرفت، که در آنها هزارها هنرمندان، کارگران، ضیائیان، تاجران، خذمتچیان (نمایندگان برجوزیة خرد و میانه) ، مزدوران، دهقانان خانهخرابشده، بی-نوایان و دیگران اشتراک داشتند. آنها بهتر کردن شرایط اقتصادی، رعایه نمودن قانون اساسی، جاری کردن آزادیهای دموکراتی، خاتمه دادن به خودسری و رشوهخوری عملداران دولتی حمایه منفعتهای ملّی را طلب میکردند. بین نمایشگران و ارمیه زد و خورد سر شد. مراسم دفن شهیدان اوّلین به نمایش عمومیخلقی مبدّل گشت. روحانیان در بازار و مسجدها مردم را به سرنگون ساختن ترتیبات شاه دعوت میکردند. بهار و تابستان 1978 قهر و غضبی عامّه باز هم افزود. حکومتداران ایران به مقابل حرکتهای خلقی اسلحه به کار بردند. از جمله، 9 آگوست 1978 گماشتگان شاه در کیناتاتر «ریکس ”-ا شهر آبادان هنگام نمایش فیلم درها را بسته بنا را آتش زدند، که در نتیجه زیاده از 500 نفر تماشابین هلاک شد. جواباً به این واقعة حزنانگیز در تمام شهرها نمایشهای اعتراضی به عمل آمدند. 27 آگوست حکومت جمشید آموزگار مجبور شد استسعفا دهد. حکومت نو شریف امامی با امید نجات سلطنت اعلان کرد، که منبعد به مجلس و نمایشها، تشکیل پرتیه و تشکیلاتهای «قانونی» اجازت داده، معاش خذمتچیان، زیاد و عالیمنصبان رشوهخور جزا داده خواهند شد. 4 سپتامبر 1978 حزب تودة ایران شعارهای کانکریتی جاری کردن آزادیهای دموکراتی، اوف عمومی به محبوسان سیاسی، بیکار نمودن همة قانونهای ضد-خلقی و واجگون نمودن سلتنه-ت پهلویان و غیره را به میان گذاشت. 7 سپتامبر در 12 شهر حالت حربی اعلان شد، که ای باعث باز هم اوج گرفتن نمایش و کارپرتایها گردید.
18 دسامبر 1978 در نتیجة کارپرتایی کارگران استحصال نیفت قطع گردید. نمایشهای اعتراضی ارمیّه را نیز فرا گرفته، در یک قطار شهرها عسکران به طرف خلق گذشتند. نمایشهای ضد حکومتی وسعت یافته، تا 8 ژانویه 1979 تمام مملکت را فرا گرفت. اشتراکچیان نمایش بااصرار طلب میکردند، که شاه فوراً از تخت دست کشیده، ایران را ترک کند. 13 ژانویه با تکلیف خمینی «شورای انقلاب اسلامی» تأسیس یافت، که به ذمّة آن تییاری تشکیل حکومت نو و اعلان کردن ریسپوب-لیکة اسلامنی گذاشته شد. در مملکت برتری قوّههای خلق برعلا حس کرده میشد. شاه مجبور شد با بهانة «استراحت»
16 ژانویه ایران را ترک نماید. قوّههای روالوتسیانی مبارزه را به مقابل گماشتگان شاه و امپریالیزم شتتهای متّحدة امریکا دوام دادند. در نتیجة مبارزة مسلّح 10-11 فوریه 1979 روالوتسیة ایران غلبه کرد. قصر شاه، مؤسسههای دولتی، رادیو، تلویزیون اشغال کرده شدند. حکومت شاپور بختیار و پارلمنت پراکنده شده، حکومت موقتی تشکیل یافت.
30-31 مارت 1979 جمهوری اسلامی ایران اعلان کرده شد. روالوتسیة ایران مطلقیّت را سرنگون ساخته، به موقع امپریالیزم (پیش از همه شتتهای متّحدة امریکا) ، برجوزیة کامپردار ضربه زده، برای ترقّیات منبعدة اقتصادی و سیاسی ایران راخ گشاد. ت. محییالدیناف.