پانصدباشی (از فارسی-تاجیکی پنجصد و ازبکی باش-cap، سردار) ، سردار پنجصد نفر؛ در خالیهایی آسیای میانه، از جمله در امارت بخارا، درجة عمل، رتبه و منصب حربیست. پانصدباشی به آترید پنجصدنفرة سربازان فرماندهی میکرد. بعضاً به جای پانصدباشی اصطلاح «دستباشی» (سردار دسته) را استفاده میبردند. در هر دسته ده منصبدار حربی، دهباشی (انتیر-آفیتسیر) و 70 نفر سرباز خذمت میکرد. در خانی خوقند پانصدباشی در بین منصب و عنوانها به جای شانزدهم، در بین رتبههای حربی بعد میپگباشی میایستاد. پانصدباشی را عادتاً خان و یا بیک تعیین میکرد. پانصدباشی از یک قطار وهدداریها قسماً یا تماماً آزاد کرده شده، به او هر سال دو مراتبه به مقدار مویین پول، غلّه و لباس میدادند. علوان پانصدباشی بعد غلبة روالوتسیة اکتبر و روالوتسیة خلقی بخارا تماماً از بین رفت.
د .: سیمیاناو ا. ا. ، بوخرسکیی ترکتت آ چینخ ا زننییخ ا آب آبیزنّاستیخ ناسیتیلیی اخ و سریدنیویکاوایی بوخری، ساویتسکایی واستاکاویدیی». ت. 5، م.-ل. ، 1948؛ ترایتسکیه ا. ل. ، واینّایی دیلا ا بوخری و پیروایی پالاوینی 19 ویکه، «تر. ان تدجیکسکایی سّر»، ت. 17، 1953.
یو. بازاراف. .