معلومات آخرین
Home / مختلف / اپتیمیزم و پیسّیمیزم

اپتیمیزم و پیسّیمیزم

آپتیمیزم و پیسّیمیزم (از لاتینی optimus-بهترین و pes-simus-بدترین) ، دو مناسبت ضد همدیگر به رفت حادثه‌ها؛ آپتیمیزم باوری به آیندة نیک، امکان طنطنة نیکی بر بدی، عدالت بر بیدالگیست، پیسّیمیزم-انجام بد حادثه‌ها، روح‌افتادگی، ناباوری به طنطنة نیکی بر بدیست. در تاریخ فلسفه جهان‌بینی آپتیمیستی را بسیار متفکّران ترغیب نموده‌اند (افلاطون، اریست و، ایپیکور-در قدیم، گ. لیی­بنیس-در دورة نو).

به عقیدة لییبنیس، عالم نقد از همه عالم نسیه بهتر است. آپتیمیزم مطلق لییبنیس نهایت بدی، بدبختی، قشّناقی حیات را حق می‌برآورد. پیسّیمیزم را فیلسوفان ارتجاعی ا. شاپینگوار و ه. گرتمن، شاعر اتلیوی جکاما لیاپرد اساسناک می‌نمودند.

پیسّیمیزم برای صنفهای میرنده از جمله برجو­زیة یورتیجایی حاضره خاص است. حدّ افراطی آپتیمیزم و پیسّیمیزم را نمایندگان می‌لیاریزم (لاتیتنی melior-بهتر) برطرف کردن خواستند. به عقیدة آنها، بدی ناگزیر است، امّا با یاری سعی آدمی عالم را بهتر ساختن ممکن است. آنها تکامل فردی و معارف‌پروری را عامل اساسی به کردن عالم می‌دانستند.

جهانبینی مارکسیستی با تعلیماتهای ایده‌آلیستی و می‌تفیزکّی آپتیمیزم و پیسّیمیزم عمومیتی ندارد. مارکسیزم ماهیتاً آپتیمیستی بوده، به پراگریسّ بی‌اندازة جمعیت و امکانیّتهای آدم باور دارد.

چونان، که ولاديمير ا. لیچ لنین گفته است: «… عالم انسان را قانع نمی‌گرداند و انسان قرار می‌دهد، که با عمل خود آن را تغییر دهد» (اثرها، جلد 38، صحیفة 215). در علم مارکسیستی مفهوم پراگریسّ جمعیّتی بالاروی تاریخی حیات جمعیّتی، فعالیّت حیاتی آدمان و انکشاف آن را افاده می‌کند. نظریة مارکسیستی بر خلاف تعلیمات ایده‌آلیستی فعالیّت روالوتسیانی عامّه را اساس پراگریسّ جمعیت می‌داند.

Инчунин кобед

سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی

سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی (سال تولد و وفات نامعلوم) ، لغت‌نویس فارس-تاجیک (عصر 15). در …