موخاتب
(عربی-خطابشونده) ، کلمه و عبارهای است، که شخص و یا پریدمیت مراجعتشده را نامبر میکند. به وظیفة مخاطب اسمهای خاص و جنس، جاندار و بیجان، جانشینهای شخصی و دهمه کلمهایی، که به معنای اسم استفاده میشوند، آمده میتوانند. مخاطب با اعضاهای جمله علاقه ندارد و اعضای جمله نیز شده نمیتواند؛ در اوّل، بین و آخر جمله جایی گرفته، با علامتهای کتابتی موافق جدا کرده میشود. مثلاً، خورشید، تو از مکتب کهای آمدی؟ کنی، 3 ا ر ر ا ن ا، نوبت تو. از جایت خیز، ج ا م ش ا د! مخاطب وابسته به موقع خود در جمله، اینچنین مناسبت گوینده به پریدمیت خطابشده انتانسیة دعوتی (با زدة تأکیدی تلفّظ شدن موتاخب) ، انتانسیة توفیلی (پستشوی آواز و سرعت تلفّظ) ، انتانسیة خطابی میگیرد. هنگامی، که با موتاخب ندایی استفاده میشود، آهنگ مراجعت پرقوّت میگردد:
وقت آن است، ایی کلم، بُرندتر گردی ز تیغ!
وقت آن است، ایی سخن، غرّندتر گردی ز برق!
موتاخب در مورپدهای جداگانه: ا) اگر موتاخبهای همپهلو نام همان یک شخی یا پریدمیت باشند (عزیزم، ج آ ن ا ک ا م، از سخنانّ مهای خفه نشو) ، ب) اگر موتاخبها شخص و پریدمیتهای گوناگون را افاده کنند (ه ی آ ف ت آ ب، ایی ک و دهه آ، ایی درختان، به امداد من برسید!) چیده میشود. م. اتاخب از روی ترکیب دو خیل میشود: خلّص (موتاخب با یک کلمه افادیافته) و تفصیلی (م. اتخب با عباره افادیافته).
ه. میرزایف.