معلومات آخرین
Home / جامعه / غلبة حاکمیت ساویتی در تاجیکستان

غلبة حاکمیت ساویتی در تاجیکستان

غلبة حاکمیت ساویتی در تاجیکستان. روالوتسیة کبیر سوسیالیستی اکتبر در تاجیکستان قسم ترکیبی جه-ریان یگانة روالوتسیانی بود.

تا روالوتسیه حدود امروزة تاجیکستان به قسمهای جداگانة مأموری-تیرّیتاریوی تقسیم شده، ریانهای شمالی و پامیر به کشور ترکستان و ریانهای جنوب شرق (بخارای شرقی) به امارت بخارا داخل بود. حاکمیت ساویتی در این قسمهای تاجیکستان از سببهای ابژکتیوی و سوبژکتیوی در یک وقت نه، بلکه در سالهای گوناگون غلبه کرد. محنتکشان تا-جیکستان شمالی و پامیر در نتیجة به هیت روسیه داخل شدنشان در صف پیش مبارزة روالوتسیانی خلقی تاجیک بودند. همرعی و همکاری با خلق روس، به وجود آمدن اتّفاق روالوتسیانی محنتکشان کشور ترکستان با صنف کارگر روسیه، راهبری پرتیة کمونیستی، امداد برادرانة پرولتاریت روس، موجودیّت تشکیلاتهای محلی سوسیال-دموکرات، برپا کرده شدن ساویتهای دیپوتتهای کارگران، اسکه-ران و کامیتیتهای عسکران به وسعت روزافزون حرکتهای انقلابی مساعدت کرده، غلبة روالوتسیة سوسیالیستی را تأمین نمودند.

غلبة روالوتسیة فوریه و سرنگون کرده شدن مطلقیّت پادشاهی روسیه را اهالی ریانهای شمال تاجیکستان با خوشنودی استقبال نمودند. 9 مارت 1917 در خجند ساویت دیپوتتهای کارگران و عسکران، 14 مارت «کامیتیت راه‌آهن-چیان» برپا کرده شد. با کمک ساویت خجند در کان انگشت سلوکته ساویت دیپوتتهای کارگران تشکیل یافت، که در آن بالشی-ویک دنییل دیکناو سرداری می‌کرد. در نیمة یکم ماه مارت ساویتهای دیپوتتهای کارگران در کان انگشت شوراب، چاه نیفت «سنتا» و غیره به وجود آمدند.

7 آوریل 1917 حکومت موقتی کامیتیت ترکستانی حکومت موقتی (با سرداری کدیت ن. ن. شیپکین) برپا کرد، که به هیت آن نمایندگان برجوزیة روس، منصبداران، ملّتچیان برجوزی محلی داخل می‌شدند. در ایزد و والاستها، از جمله در ایزد خجند کمیسرهای حکومت م و-وقّتی تعیین کرده شدند.

میهنتکشان پامیر دوردست خبر سرنگون کرده شدن حاکمیت پادشاهی را 3 آوریل 1917 شنیدند. در نیمة دوّم آوریل با سرداری عملدار پادشاهی بیلاو کامیتیت عمومیپامیری حکومت موقتی تشکیل کرده شد. اوّل ماه مه‌ای کامیتیت مذکور در محلها کامیتیتهای اجرائیه‌ برپا کرد، که به هیت آنها اساساً آدمان ثروتمند داخل گردیدند. این چاره‌های حکومت موقتی وضعیت را در این جا هیچ تغییر نه-دادند. اگر تا سرنگون کردن مطلقیت تمام حاکمیت در دست سردار آترید پامیر باشد، اکنون پامیر را کمیسر گرجدنی حکومت موقتی و سردار آترید پامیر اداره می‌کردند.

همان وقت در پامیر کامیتیت عمومیپامیری عسکران با سرداری والاویک و کامیتیتهای پاستی عسکران پیدا شدند.

هوکومت موقتی کشور ترکیستای به خلق محنتکش هیچ چیز نداد. خلق مثل پیشتره زیر استثمار دوطرفة استثمارگران محلی و روس مانده بود. در نزد پرتیة بلشویکان وظیفة به خلق فهمانده دادن ماهیّت حکومت موقتی و فاش ساختن سیاست خائنانة ایسیرهای و منشویکها می‌ایستاد.

ز غلبة روالوتسیة فوریهی در روسیه محنتکشان امارت بخارا نیز خبر یافتند. مارت 1917 در محلهای روس‌نشین بخارای نو، چارجویی، ترمذ و کرکی کارگران و عسکران ساویتهای دیپوتتهای کارگران نه عسکران را برپا نمودند. در تمام محلهای روس‌نشین میتینگ و نمایشها شده گ و-زشتند. بسیار محبوسان سیاسی از حبس آزاد کرده شدند. در شهر-های نامبرده در برابر ساویتها کامیتیتهای اجرائیة حکومت موقتی نیز برپا گردیدند. در بخارا برای به تبعة روس نه-زارت کردن و منفعتهای آن را حمایه نمودن کامیتیت اجرائیه‌ تشکیل کرده شد. کامیتیتهای اجرائیه‌، که سردارانش ایسیر و می‌نشی-ویک بودند، با کامیتیت ترکستانی رابطة زیچ پیدا کرده، از یاری و طرفداری آن استفاده می‌نمودند. ‘    ’. .

در روزهای اوّل روالوتسیة فوریه در حدود امارت هنوز تشکیلاتهای مستقل بلشویکی نبودند. امّا ساویتها زیر تأثیر عامّة کارگران به تمام ساحه‌های حیات امارت دخل می‌کردند. در واقعه‌های سیاسی حیات امارت مخصوصاً ساویت بخارای نو، که در آن نفوذ بلشویکان زیاد بود، تأثیر ثمره‌بخش می‌رساند. در این ساویت بلشویکان محلی اب-دولّا‌خواجه ‌توره‌یف و علی‌ عثماناو، که در زندان امیر هلاک شدند، کار زیاد تشویقاتی و ترغیباتی می‌بردند. ساویتها به عامّههای خلق تأثیر کلان رسانیدند. روحیة روالوتسیانی عامّة محنتکشان روز از روز می‌افزود. امیر از این ترسیده، 7 آوریل منیفیست نشر کرد، که در آن برهم داده شدن جبر و ستم، در اساسهای انتخابی اداره کردن دولت، سود عادلانه و غیره وعده کرده می‌شد. امیر و مقرّبان وه‌ای با این منیفیست می‌خواستند دقّت عامّههای خلق را از مبارزة ضد استبداد امارت دور کوند. جدیدها با کمال افتخار منیفیست امیر را استقبال نمودند. به این مناسبت آنها 8 آوریل نمایش شکرانه تشکیل کردند. امّا قسم ارتجاعی روحانیان و اعیان و اشراف به اصلاحات نظر دشمنانه داشتند. در زیر تأثیر آنها امیر نمایش را با قوّة حربی تارمار کرد. 14 آوریل حکومت امیر با بهانة «به روح شریعت و اسلام مقابل» بودن اصلاحات از آن دست کشید. این رفتار امیر و حکومتدارایی وه‌ای موج نو خشم و غضب مردم را به وجود آورد. در بخارا، کیلیف و چارجو نمایشهای اعتراضی خلق به وجود آمدند، که همة آیها بی‌رحمانه پراکنده کرده شدند. امارت بخارا تکیه‌گاه اساسی کانترّیوالیوتسیه در آسیای میانه گردید. بهار و تابستان 1917 قریب در تمام شهرهای ترکستان گروهها و تشکیلاتهای سوسیال-دموکرات تشکیل یافتند. در حدود ایزد خجند مارت 1917 در کان انگشت سلوکته و چاه نیفت «سنتا» گروههای سوسیال-دموکرات  برپا گردیدند. ماه مه‌ای گروه سوسیال-دموکرات در خجند تشکیل یافت، که به آن تأثیر بلشویکان ب. ا. ایوانیسکیی، د. ت. دیکناو و رومینسیف، که به فعالیّت کامّ و-نستان تاجیکستان شمالی راهبری می‌نمودند، کلان بود.

گوروههای سوسیال-دموکرات  نشاندادهای پراگرمّوی ولاديمير الیچ لنین و قرارهای کنفرانس 7-ام عمومیراسّییگی را به راهبری گرفته، برآمدهای روالوتسیانی عامّه را به راه مبارزة متشکّلانه برای به روالوتسیة سوسیالیستی تبدل دادن روالوتسیة برجوزی-دموکراتی روانه می‌نموده‌اید.

در زیر تأثیر حرکتهای روالوتسیانی مرکز روسیه مبارزة روالوتسیانی محنتکشان ترکستان نیز وسعت می‌یافت. 30 آوریل مجلس عمومی کارگران اوستاخانه‌های راه آهن تاشکینت و آسیای میانه به کامیتیت ترکستانی حکومت موقتی ناباوری اظهار کرد. در زیر فشار محنتکشان هیت یکم کامیتیت ترکستانی نو کرده شد.

بهار و تابستان در تاجیکستان شمالی حرکتهای کارگری وسعت یافتند. ماه مه‌ای کارگران کان انگشت سلوکته کارپرتایی کرده، به جاری کرده شدن روز کار هشت‌ساعته و غیره موفق شدند. کارگران زوادهای پخته و روغن کانی‌بادام و ستنسیة درگامیراوا کارپرتایی کرده، یک قطار طلبهای اقتصادی پیشنهاد نمودن. در جریان کارپرتایها متشکّلی، شعورناکی سیاسی کارگران می‌افزود، همرعی پرولتاریت روس و ترکستان مستحکم می‌گردید.

ولی در نتیجة کم‌شماری پرولتاریت و در کارخانه‌های خرد پریشان بودن حرکت کارگری در تاجیکستان شمالی از جهت مقیاس و متشکّلی از حرکت کارگری ریانهای نسبه-تن ترقّیکردة روسیه خیلی عقب مانده بود.

به جریان عمومی واقعه‌های روالوتسیانی عسکران نیز کشیده می‌شدند. بلشویکان در گرنیزانهای حربی محلی کارهای تشویقاتی و ترغیباتی برده، ورقه‌ها پهن می‌کردند. ورقه‌ها عسکران را دعوت می‌نردند، که به حکومت موقتی باور نکنند، به مقابل سیاست امپریالیستی وه‌ای اعتراض نمایند. سولداتهای روحیة روالوتسیانی داشته از فرو نشاندن آشوبهای دهقانان دست کشیده، مصادره نمودن ذخیرة غلّة هنّاتان را طلب می‌کردند.

تابستان 1917 در شهرهای ترکستان تشکیلاتهای محلی محنتکشان: «ساویت دیپوتتهای کارگران عقبگاه» (در خجند) ، «اتّفاق» (در سمرقند) ، «اتّفاق محنتکشان مسلمان» (در قوقند) و غیره برپا گردیدند. در بنیاد این تشکیلاتها سهم کارگرانی، که هنگام جنگ امپریالیستی از آسیای میانه برای کارهای عقبگاه به روسیه فرستاده شده بودند (ج. ذاکراو، عبدالقادر رویمبایف و غیره) خیلی کلان بود.

بالشیویکان با مدد «کارگران عقبگاه» و کارگران پیشقدم محنتکشان محلی و کارگران و دهقانان روس را تحت شعار «تمام حاکمیت به ساویتها!» به فرانت یگانة روالوتسیانی متّحد می‌کردند.

با تشبث بلشویکان در خجند «اتّفاق کارگران روس» برپا کرده شد. با درخواست این اتّفاق تمام تشکیلاتهای دیماقرتی محنتکشان ملّتهای گوناگون شهر خجند 29 ژوئن به تشکیلات یگانة اینترناسیونالی محنتکشان متّحد شدند، که آن نام «اتّفاق محنتکشان» را گرفت. این غلبة کلان بلشویکان بود، که در نتیجة مبارزه برای آزادکنی عامّه از زیر تأثیر ادیالوژی ملّتچیگی و برپا نمودن یگانگی نّتیرنتسیانلی محنتکشان به دست آورده شد.

خبر واقعه‌های ژوئیة پیتراگرد و هجوم حکومت موقتی به تشکیلاتهای روالوتسیانی صنف کارگر زود به محنتکشان تاجیکستان شمالی نیز رسید. به این مناسبت 8 ژوئیه در خجند میتینگ محنتکشان و عسکران گرنیزان با شرکت دهقانان والاستهای ناحیة شهر برگزار شد. اشتراکچیان میتینگ به هیت ایسیر و منشویکی ساویت خجند ناباوری اظهار کرده، طلب نمودند، که کامیتیت اجرائیة آن از نو انتخاب کرده شود. دیپوتتهای ایسیر و. منشویکی کامیتیت اجرائیة ساویت خجند مجبور شدند، که از نمایندگی خود دست کشند. به کامیتیت اجرائیة ساویت بلشویکان، ایسیران «چپ» و بیپرتییویان داخل شدند.

واقیه‌های ژوئیهی (با حکومت موقتی زبان یک کردن ساویتهای ایسیر و منشویکان و به طرف حکومت موقتی گذشتن ساویتها) در اکثر شهر و ریانهای مملکت به دوهاکیمیّت خاتمه داد. تارمار شدن عصیان کارنیلاو در ترکستان نیز میل و خواهش عامّههای محنتکش را به طرف بلشویکان افزود. 12 سپتامبر 1917 در تاشکینت میتینگ کارگران، عسکران و کمبغلان شهر برپا گردید. . اشتراکچیان میتینگ قرار بلشویکی قبول کردند، که تمام حاکمیت بی تأخیر به ساویتها داده شود، از بالای استحصالات و تقسیمات محصولات نزا-رت کارگری جاری کرده شود، کارخانه و بنکها ملّی کنانیده شوند، زمین به دهقانان داده شود.

جمعامدگان کامیتیت موقتی روالوتسیانی انتخاب نمودند، کن آن با همراهی ساویت تاشکینت حاکمیت را به دست گرفت. ولی از سبب آن که در کامیتیت روالوتسیانی و کامیتیت اجرائیة ساویت اکثر ایسیران «چپ» و منشویکان-«اینترناسیونالستان» جایگیر شده بودند، یگان تدبیر قطعی بر ضد کانترّیوالیوتسیه ‌اندیشیده نشد. حکومت موقتی درحال به یاری کامیتیت ترکستانی قوّه‌های حربی جزا‌دهنده فرستاد.

با دعوت بلشویکان کارگران تاشکینت به نشانة اعتراض 20 سپتامبر کارپرتایی عامّوی تشکیل کردند. محنتکشان تاشکینت را کارگران ریانهای شمال تاجیکستان یقدلانه طرفداری نمودند. 24 سپتامبر راه‌آهنچیان ایستگاه خجند به نشانة اعتراض بر ضد آمدن قسمهای جزا‌دهنده کارپرتایی کردند. راه‌آهنچیان ایستگاههای درگامیراوا و پریدناوا به کارپرتافتگان همرعی خود را اظهار کردند.

ین واقعه‌ها افادة آن بودند، که اخلاص مردم از حکومت موقتی گشته، میل آنها بیش از پیش به بلشویکان می‌افزود. ماه اکتبر اکثریّت دیپوتتهای ساویتهای تاجیکستان شمالی بلشویکان را دستگیری می‌کردند.

در وضعیت پخته رسیدن کریزیس روالوتسیانی در مملکت فعالیّت سیاسی محنتکشان پامیر نیز پرزور می‌شد. ولی ووجود نداشتنّ صنف کارگر، تشکیلاتهای سوسیال-دموکراتی، ساویتها سدّ راه متشکّلی آنها می‌گردید. موقع گیاگرفی، شرایط بلندکوهی و انکشاف بی‌نهایت سست نقلیات باعث از ریانهای دیگر ترکستان جدا بودن پامیر می‌گردید. صنفهای دارا از این استفاده برده، سوء قصد ریکسیانی تییار کردند. مقصد آن در پامیر شرقی تحت حمایه امارت بخارا و یا دیگر مملکت خارجی حاکمیت فئودالان محل-را نگاه داشتن بود. به این سوءقصد فئودال کلان عزیزخان سردار می‌کرد. امّا سوءقصد برباد رفت. در دوام ماه نوامبر 1917 و فوریه 1918 در روسیه و ریانهای ملّی آن حاکمیت ساویتی برپا کرده شد. در آسیای میانه پیشاهنگ مبارزان روالوتسیه ساویتهای دیپوتتهای تاشکینت بودند. 28 مه‌ای آنها بر ضد کاپیتالستان و پامیشیکان شورش تشکیل کردند.

کسریّت ساویتهای کشور ترکستان به شورشچیان تاشکینت همرعی بودن خود را اظهار نمودند. گرنیزان اوراتپّه به تاشکینت خبر فرستاد، که تییار است به شورشچیان کمک رساند.

در ایستگاه خجند و چندی پس در ایستگاههای درگامیراوا و پریدناوا کامیتیتهای روالوتسیانی برپا کرده شدند. کامیتیت روالوتسیانی خجند به آترید گوردییچیان سرخی، که از کارگران راه آهن تشکیل یافته بود، تکیه نموده، حرکت پایزدها را زیر نظارت گرفت و امکان نداد، که با راه آهن قسمهای کانترّیوالیوتسیانی برای پخش کردن شورش از فرغانه به تاشکینت فرستاده شوند.

1 نوامبر 1917 در تاشکینت شورش مسلّح غلبه کرد. کامیتیت اجرائیة ساویتهای تاشکینت به همة ساویتها چنین تلگراممه فرستاد: «ساویت تمام حاکمیت را قبول کرد. حاکمیت را به دست گیرید!» غلبة شورش مسلّح در تاشکینت آغاز حرکت مظفّرانة حاکمیت ساویتی در حدود ترکستان بود. ساویتهای دیپوتتهای کارگران کان انگشت سلوکته و چاه نیفت «سنتا» از اوّلین روزهای انقلاب صاحبان حقیقی کارخانه‌ها گردیده، همچون آرگنهای حاکمیت عمل می‌کردند. در ایستگاه درگامیراوا نیز حاکمیت به دست ساویت دیپوتتهای کارگران گذشت، که آن را یکجایه با کامیتیت روالوتسیانی اداره می‌نمود. ساویتهای کارگران و عسکران خجند در ایزد حاکمیت را به دست گرفتند.

نتیجة آخرین مبارزة محنتکشان برای غلبة حاکمیت ساویتی در شمال تاجیکستان از بسیار جهت به تناسب قوّه‌های روالوتسیه و کانترّیوالیوتسیه در ولایتهای سمرقند و فرغانه وابسته بود. در سمرقند کانترّیوالیوتسیه به شعار بلشویکی «تمام حاکمیت به ساویتها!» شعار «همة حاکمیت به مجلس مؤسسان!» را مقابل گذاشت. امّا کوشش کانترّیوالیوتسیه برباد رفت. 13 دسامبر  سعیزد ولایتی ساویتهای سمرقند ساویت کمیسران خلق ترکستان را اعتراف کرد و در ولایت به اختیار ساویت ولایتی گذشتن حاکمیت را اعلان نمود. این قرار سعیزد مبارزة محنتکشان ایزد خجند، فلغر و پنجکینت را، که به هیت ولایت سمرقند داخل می‌-شدند، آسان کرد.

-6– 7 دسامبر 1917 سعیزد ولایتی ساویتهای فرغانه برگزار شد. سعیزد اعلان کرد، که در تمام ولایت حاکمیت به دست ساویتها گذشته است. امّا در فرغانه باشد، کانترّیوالیوتسیه به حاکمیت ساویتی مقابلت سخت نشان می‌داد. در قوقند قوّه‌های کانترّیوالیوتسیانی جمع آمده، به نام سعیزد کشوری مسلمانان را دعوت کردیود. سعیزد ترکستان را «تیرّیتاریة اوطانامی» اعلان نمود و «حکومت اوطانامی» انتخاب کرد بعد عکس‌الانقلابچیان باسمه‌چیگی را سر کرده، به مقابل حاکمیت ساویتی برخاستند. در قوقند جمع شدن قوّه‌های عکسولینق-لابی در شمال تاجیکستان وضعیت تشویش‌آوری به عمل آورد. ریانهای کانی‌بادام و اسفره، که به هیت ایزد قوقند ولایت فرغانه داخل می‌شدند، در زیر «مختاریة قوقند» ماندند. تنها کان انگشت شوراب و چاه نیفت «سنتا»، که به ریانهای کانی‌بادام و اسفره تعلق داشتند، همچون جزیرچه‌های حاکمیت ساویتی در احاطة قوّه‌های عکسولییقیلابی باقی ماندند. ساویتهای دیپوتتهای کارگران این جا حاکمیت را در دست نگاه داشته، بر ضد «مختارییچیان»، مبارزه سر کردند. با قوّة یکجایه گوردییچیان سرخ «سنتا»، «قیزیلقیه»، ستنسیة راه آهن خجند، آتریدهای گوردییچیان سرخی، که ساویت کمیسران خلقی  ترکستان از ریانهای گوناگون ساویتی کشور به قوقند فرستاده بود و با دستگیری عامّههای محنتکشان شهر در بدل دو روز (21-22 فوریه 1918) قوّه‌های مسلّح «مختارییچیان» تارمار کرده شدند. تارمار «مختاریة قوقند» غلبة حاکمیت ساویتی را در کانی‌بادام و اسفره تأمین نمود.

فیورل 1916 در اوراتپّه عملداران و خذمتچیان سابق ارمیة کهنه «دروجینة خلق روس» نام تشکیلات عکس‌الانقلابی برپا کردند، که آن بر ضد حاکمیت ساویتی مبارزه می‌برد.

مة 1918 در اوراتپّه از سبب برهم داده شدن ساویت تشکیلاتی با نام «پرتیة کارگران و دهقانان مسلمان» برپا کرده شد، که آن تحت شعار «تمام حاکمیت به ساویتهای کارگران و دهقانان اوراتپّه!» کار زیاد تشویقاتی و ترغیباتی برده، قوّه‌های ضد عکس‌الانقلابچیان را در اطرافش متّحد نمود. ساویت ولایتی سمرقند این پرتیّه را دستگیری کرده فرمان داد، که از خجند به اوراتپّه آترید مسلّح فرستاده شود. 8 ژوئیة 1918 با قوّه‌های یکجایه «پرتیة کارگران و دهقانان مسلمان» و آترید مسلّح از خجند آمده، قسم عکس‌الانقلابچیان ضبطکردة شهر اوراتپّه محاصره کرده شد. شتب «دروجینة خلق روس» تسلیم شد. 10 ژوئیة 1918 ساویت دیپوتتهای کارگران، عسکران و دهقانان اوراتپّه تشکیل کرده شد، که آن در شهر و دهات اطراف آن حاکمیت را به دست گرفت.

نیسبت به ریانهای شمال تاجیکستان و ریانهای دیگر ترکستان حاکمیت ساویت در پامیر دیرتر غلبه کرد. در آخر سال 1918 عسکران روحیة روالوتسیانی داشتة آترید پامیر با همراهی محنتکشان کامیتیت روالوتسیانی پامیر را برپا نمودند. والاویک رئیس آن انتخاب گردید. ساویت کامیسران خلق ترکستان با سرداری کمونیست ا. ا. خالمکاو کمیسیون حربی-سیاسی و آترید مسلّح  فرستاد، که آنها فوریه 1919 به خاروغ رسیدند. این کمیسیون و آترید باید حدودهای دولتی را محافظت و حاکممیت ساویتی را در پامیر مستحکم می‌نمود.

بعد از غلبة روالوتسیة سوسیالیستی محنتکشان ترکستان با راهبری پرتیة کمونیستی به تشکیل و مستحکم نمودن آرگنهای دولت ساویتی و در اساسهای سوسیالیستی از نو ساختن جمعیت سر کردند. آوریل 1918 سعیزد 5-ام ساویتهای کشور ترکستان برپا گردید، که آن حجّت مهم-«ن-زامنامه در بارة ریسپوبلیکة ترکستان فدراسیون روسیه» را قبول کرد. موافق این نظامنامه ترکستان در هیت راسّییسکیه ساتسلیستیچیسکی  فدراتیونیه ساویتسکیه ریسپوبلیکه رسفسر ریسپوبلیکة اوطانامی ساویتی سوسیالیستی اعلان کرده شد.

وتانامیة ساویتی اعلان شدن ترکستان غلبة پرنسیبهای سیاست ملّی لنینی بود. وه‌ای ته‌کرسی اساسهای دولتداری ملّی ساویتی ازبکها، تاجیکها و قرغیزها را گذاشت و در راه در آسیای میانه بنیاد گردیدن ریسپوبلیکه‌های ساویتی ملّی اقدام مهم گردید. تمام حدود کشور تور-کستان، از جمله ریانهای شمال تاجیکستان و پامیر به هیت ریسپوبلیکة اوطانامی ساویتی سوسیالیستی ترکستان داخل شد. 16 اکتبر 1918 سعیزد 6-ام ساویتهای ترکستان کانستیتوتسیة ریسپوبلیکة اوطانامی ساویتی سوسیالیستی رسّ ترکستان را قبول کرد، که اساس آن را «دیکلرسیة حقوقهای خلق محنتکش و استثمارشونده» و «قاعده‌های عمومی کانستیتوتسیة ریسپوبلیکة ساویتی فدراتیوی سوسیالیستی روسیه» تشکیل می‌دادند. آن مظفّریّتهای روالوتسیة ساتسیه-لیستی را قانوناً مستحکم نمود.

در شمال تاجیکستان بعد از غلبة روالوتسیة اکتبر ساویتها به عامّة محنتکشان تکیه کرده، آرگنهای حکمرانی و اداره‌کنی برجوز و دیگر تشکیلاتهای سیاسی استثمارگران را نیست کردند. از دسامبر 1917 تا بهار 1918 کامیتیتهای اجرائیة خجند و اوراتپّه و کامیتیت بی‌خطری جمعیّتی درگامیراوا برهم داده شده، در ایزد و والاستها وظیفه‌های کمیسران حکومت موقتی بیکار کرده شدند. دسامبر 1917 ساویت خ و-جند در بارة بیکار کرده شدن تشکیلات محلی «شورای اسلامیه» قرار قبول کرد. سال 1918 ساویتها دومه‌های شهری خجند و اوراتپّه را از اعتبار ساقط دانستند. ارمیة کهنه، میلیتسیة برجوزی و تمام اپّرت برجوزی-فئودالی سودی نیز به طرز روالوتسیانی تغییر داده شد.

پرتیة کمونیستی با اشتراک وسیع عامّة محنتکشان اپّرت کهنه دولتی را برهم داده، اپّرت نو دولت کارگران و دهقانان را برپا کرد، که اساس آن را ساویتها-آرگن دولتی دیکتتورة صنف کارگر تشکیل می‌دادند.

در اوّلها ساویتهای کارگران و عسکران، ساویتهای دیپوتتهای دهقانان از همدیگر جدا بودند. 45 آوریل 1918 سعیزد دیپوتتهای دهقانان ایزد خجند، که با تشبث بلشویکان دعوت شده بود، در بارة متّحد نمودن ساویتهای دهقانان با ساویتهای کارگران و عسکران قرار قبول کرد. ز0 آوریل ساویت کارگران و عسکران خجند نیز چنین قرار قبول نمود. متّحد نمودن این ساویتها به منبعده مستحکمشوی اتّفاق صنف کارگر و دهقان و پایدار گردیدن حاکمیت ساویتی مساعدت کرد. «

ساویتهای محلی برای راهبری کردن به ساحه‌های گوناگون حیات دولتی، خواجگی و مدنی سکسیه‌ها، شعبه‌ها و کمیسریتها برپا نمودند. در جریان مبارزة صنفی آتریدهای گوردیة سرخ برپا کرده شدند، که آنها قوّه‌های مسلّح ساویتها را تشکیل می‌دادند. در شمال تاجیکستان نخستین آتریدهای گوردیة سرخ هنگام شورش مسلّح در تاشکینت در ستنسیة راه آهن خجند به وجود آمدند. چندی بعد آنها در سلوکته، درگامیراوا، پریدیناوا و در شهر خجند برپا کرده شدند. آتریدهای گوردیة سرخ قوّه‌های مسلّحی بودند، که از بین کارگران روالوتسیانی تشکیل کرده می‌شدند و در مستحکم نمودن حاکمیت ساویتی و ایمن داشتن مظفّریّتهای روالوتسیة اکتبر موقع مهم داشتند.

ساویتها به برپا کردن میلیتسیة پرولتاری دقّت مخصوص دادند. در خجند و اوراتپّه برای حمایه مظفّریّتهای می‌ه-نتکشان و مبارزه با غارتگری و هنّاتی تریبونلهای روالیو-تسیانی و کمیسیونهای فوق‌العادّة تفتیشاتی (چریزوыچینыی  کامیتیت) برپا کرده شدند.

ز دسامبر 1917 تا مة 1918 قریب در تمام کارخانه‌های صناعتی تاجیکستان شمالی نظارت کارگری جاری کرده شد. مارت 1918 در ترکستان ساویت خواجگی خلق تشکیل یافت، که آن صناعت ملّیکنانیدشده را اداره می‌کرد. در هیت ساویتهای محلی شعبه‌های صناعت و بعدتر در خجند و اوراتپّه ساویتهای خواجگی خلق برپا کرده شدند. در نتیجة ملّی کرده شدن کارخانه‌های فابریک و زوادی، کوهی، راه آهن در خواجگی خلق تاجیکستان شمالی  اکلد سوسیالیستی به وجود آمد.

ساویتهای محلی و آرگنهای زمینداری از اوّلین قدمهای فعالیّت خود یک قطار تدبیرها ‌اندیشیدند، که آنها به حلّ مسئلة اگرری روانه کرده شده بودند.   کامیتیتهای زمین و آب تشکیل کرده شدند، که آنها زمینهای مصادرشده را به دهقانان بی‌زمین و کمزمین تقسیم کرده می‌دادند. در برابر زمین کمبغلان از تخمی و اسباب و انجام دهقانی تأمین کرده می‌شدند.

همة این نوسازیها به محنتکشان امارت بخارا تأثیر پرزور روالوتسیانی نرسانیده نمی‌توانستند. خبر غلبة روالوتسیة اکتبر صنف حکمران و حکومت امارت بخارا را ناخوش گرداند. غلبة روالوتسیة روس را آنها به حاکمیت ظلمپرور خود تهدید می‌دانستند و به مقابل دولت ساویتی با هر واسطه تییاری می‌دیدند. در برابر این امیر به یاری کانترّیوالیوتسیة روس و امپریالیستان انگلیس امید کلان می‌بست. از نوامبر 1917 تا مارت 1918 امیر سه مراتبه به ارمیه سفربری اعلان کرده، مقدار لشکرش را به 30 هزار نفر رساند. غیر از این وه‌ای با اتمن دوتاو، «مختاریة قوقند»، سردار فئودالهای ترکمن جونیدخان و گوردییچیان سفید «تشکیلات حربی ترکستان» علاقه برقرار نمود. به امیر امپریالیستان انگلیس نیز یاری می‌رساندند. باقیمانده‌های آتریدهای تارمارشدة گوردییچیان سفید نیز در بخارا پناه یافته بودند.

هوکومت ترکستان ساویتی کوشش می‌کرد، که با امارت بخارا مناسبتهای نیک و همسایگی برقرار نماید. ریزیدینت روسیه در بخارا همچون آرگن سیاست مستملکداری حکومت موقتی بیکار کرده شد. به جای وه‌ای ژانویه 1918 حکومت ساویتی کمیسیون عاید به کارهای بخارا را تشکیل کرد. آکخ ترکستان کوشش نمود، که با امارت مناسبتهای دوستانه برقرار کند، ولی امیر همة تکلیفهای وی را رد کرد.

مرت 1918 بین ترکستان ساویتی و امارت بخارا زد و خورد مسلّح به عمل آمد. به این زد و خورد از یک طرف، عملیات ماجراجویانة جوان‌بخاریان و از طرف دیگر، خطایی ساویت کمیسران خلق ترکستان و رئیس آن ف. کالیساو سبب شد.

جوانبوخاریان، که منفعتهای برجوزیة ملّی را افاده می‌کردند، نیت با یاری حاکمیت ساویتی در امارت گذرانیدن اصلاحات و به دست گرفتن حاکمیت را داشتند. در برابر این آنها می‌خواستند، که امیر در سر حاکمیت باشد. راهبران جوان‌بخاریان به حکومت ترکستان تکلیف نمودند، که به مقابل امارت یکجایه عمل کنند. آنها اظهار نمودند، که در اختیار خود آتریدهای روالوتسیانی (عبارت از 30 هزار نفر) دارند و تییارند به شورش ضد امیر برخیزند. در عمل جوان‌بخاریان یگان خیل قوّه نداشتند و از خلق دور بودند.

ساویت کمیسران خلق ترکستان فریفتة جوان-بخاریان گردیده قرار داد، که به محنتکشان بخارا دست یاری دراز کند.

«پاخاد کالیساو» خطای جدّی بلشویکان ترکستان بود. آنها می‌خواستند بدون فرا رسیدن وضعیت روالوتسیانی ساخت مستبد امیری را در بخارا سرنگون سازند. این باعث قربانیهای زیاد گردید. قسم جوان‌بخاریان کُشته و قسم دیگرشان به زندانها پرتافته شدند، قسمشان به ترکستان فرار نمودند. 25 مارت بین امیر بخارا و ساویت کمیسران خلق ترکستان در قیزیل تپّهسازش کرده شد.

میر بعد از سازش نسبت به ترکستان سیاست آشکارا دوش-منانه را پیش گرفته، با مداخلکاران انگلیس و حکومت ایسی-ری و منشویکی در اشخ‌‌آباد رابطه برقرار کرد. تیره‌ماه 1918 وه‌ای با نمایندگان انگلیه اتّفاق حربی بست، که بعد آن به بخارا فرستادن یراق و اسلحة انگلیسی خیلی افزود. انگلیه به این جا انستروکتارهای حربی خود را فرستاد. امیر عهده‌دار شد، که ارمیة 40-هزارنفری تییار کرده، فرانت زکسپیی را از تاشکینت بریده جدا کند. مة 1919 لشکران امیر با گوردییچیان سفید فرانت زکسپیی شهر کرکی را محاصره کردند، ولی بعد به یاری مدافعه‌چیان رسیده آمدن قووّقای علاوگی محاصرة شهر برهم داده شد.

هنگام هجوم کالچک به دولت ساویتی امیر با وه‌ای علاقة نزدیک برقرار نمود. کالچک سال 1919 به بخارا میسّیة حربی فرستاد. یکی از وظیفه‌های اساسی میسّیه در بین امیر و باسمه‌چیهای فرغانه رابطة مستقکم برپا نمودن بود.

به همین طریق، امارت بخارا به تکیه‌گاه اساسی کانترّیوالیوتسیه در آسیای میانه تبدل یافت. ولی به امیر میسّر نگردید، که به مقابل ترکستان ساویتی برآمد مسلّح تشکیل نماید. در امارت بحران روالوتسیانی پخته می‌رسید (تیره‌ماه 1920) حرکت انقلابی تارفت می‌افزود. موجودیّت ریجیم مستبد امیر زیر خطر مانده بود.

غلبة روالوتسیة اکتبر، پایدار گردیدن حاکمیت ساویتی در ترکستان و در بخارای نو، چارجو، کرکی و ترمذ به دست ساویتها گذشتن حاکمیت در روالوتسییکنانی عامّههای محنتکش امارت بخارا موقع کلان داشت.

کارگران کارخانه‌های صناعتی و راه‌آهنچیان قسم فعال و روالوتسیانی قوّه‌های انقلابی را تشکیل می‌دادند. به آنها طبقه‌های نیمپرالیتری اهالی شهر و دهقانان محنتکش، که از استبداد امیر، کمزمینی و استثمار فئودالی اذیت می‌کشیدند، همراق می‌شدند. محنتکشان بر ضد سیاست ضد خلقی حکومت امیر روی‌راست برآمد می‌کردگی شدند.

ماه دسامبر 1918 در قرشی شورش برخاست. سال 1919 شورشچیانی  غجدوان بیک را به قتل رساندند. بهار همین سال ازدحام مسلّح دهقانان و هنرمندان به قرارگاق بیک محلی شهر قرشی هجوم کرده، از او بس کردن عسکرگیری را طلب نمودند. ژوئیة 1919 15 هزار نفر دهقانان و ه و-نرمندان بخارای کهنه بر ضد سیاست امیر برآمدند. سال 1920 در قرشی، بخارای کهنه، شهرِ سبزو نورتا آشوبهای کلان به عمل آمدند. در ارمیه نیز غلیان برخاست. سال 1920 از ارمیة گریختن سربازان عامّوی شد. همة این گواه آن بودند، که در امارت بحران روالوتسیانی پخته رسیده است.

موباریزة روالوتسیانی عامّههای خلق را پرتیة کمونیستی بخارا (پکب) ، که تیره‌ماه 1918 تشکیل یافته بود، سروری می‌کرد. به فعالیّت پرتیة کمونیستی بخارا پکب و کامیتیت مرکزی آن آرگن نمایندگی کامیتیت مرکزی راسّییسکیه کمونیستیچیسکیه پرتیه (بلشویکاو) در آسیای میانه-کمیسیون عاید به ترکستان (ترککامیسّیه) رهنمایی می‌نمود. به کمونیستان بخارا ساویتهای کارگران و عسکران و تشکیلاتهای راسّییسکیه کمونیستیچیسکیه پرتیه (بلشویکاو) رکپ (ب) بخارای نو، چارجویی، ترمذ و کرکی یاری همه‌طرفه می‌رسانیدند.

سیاست امارت خلاف منفعتهای کلّی محنتکشان بود و کاسة صبر خلق را لبریز می‌گرداند. عامّههای محنتکش تییار بودند، که ساخت مستبد امیری را واجگون سازند. به آنها یاری حربی روسیه ساویتی ضرور بود. بیورای سیاسی کامیتیت مرکزی راسّییسکیه کمونیستیچیسکیه پرتیه (بلشویکاو) رکپ (ب) قرار داد، که به خلق بخارا چنین یاری رسانده شود. 15-18 اوگ. 1920 در شهر نو چارجویی، که در آن جا حاکمیت در دست ساویتها بود، سعیزد 4-ام پرتیة کمونیستی بخارا برپا گردید. سعیزد «در بارة روالوتسیة بخارا» مسئله محاکمه کرد و قرار داد، که به مقابل حکومت امیر شورش مسلّح سر کرده شود.

25 آگوست 1920 ترککامیسّیه، بیورای ترکستانی کامیتیت مرکزی راسّییسکیه کمونیستیچیسکیه پرتیه (بلشویکاو) کم رکپ (ب) ، ساویت پراپگندة اینترناسیونالی در شرق و ساویت روالوتسیانی حربی فرانت ترکستان در مجلس یکجایه خود با اشتراک کامیتیت مرکزی پرتیة کمونیستی بخارا پکب «مسئلة بخارا» را محاکمه نمودند. قرار داده شد، که شب 29 آگوست 1920 در چارجویی شوریش برداشته شود. برای راهبری به روالوتسیة بخارا در هیت نمایندگان ترککامیسّیه، پرتیة کمونیستی بخاراپکب و بیورای ترکستانی جوان‌بخاریان مرکز پرتیوی تشکیل کرده شد.

28 آگوست 1920 آترید کمونیستان چارجویی را به دست درآورده، حاکمیت بیک آن را واجگون ساختند. شورشگران کامیتیت روالوتسیانی برپا نمودند و به دیهه‌ها قاصد فرستادند. در خطیرچی، شهر-نو و دیگر شهرهای امارت نیز شورش سر شد. کامیتیت روالوتسیانی به تمام محنتکشان بخارا با خطاب‌نامه مراجعت کرده، آنها را به سرنگون کردن حاکمیت امیر و حاکمیت محلقا دعوت نمود. کامیتیت روالوتسیانی در خطاب‌نامه پراگرمّة خود را مویین کرده، از نام عامّة محنتکشان امارت ارمیة سرخ را خواهش نمود، که «مقابلت دشمنان خلق را پخش نماید».

لشکرکش نامی م. و. فرونزی 28 آگوست 1920 به جنگاوران فرانت ترکستان فرمان داد، که به یاری محنتکشان بخارا شتابند.

2 سپتامبر 1920 شورشگران و ارمیة سرخ تمام بخارای کهنه را به دست درآوردند. خود همان روز م. و. فرونزی به ولاديمير الیچ لنین با تلگراف چنین خبر داد: «امروز با هجوم یکجایه قوّه‌های سرخ بخارا و قسمهای ما قلعة بخارای کهنه گرفته شد. آخرین تکیگاق جهالت و سیاهگوروهچیان بخارایی فنا گردید.

ریوالیوتسیة خلقی در بخارا غلبه کرد. 6-8 اکتبر 1920 سعیزد 1-ام عمومیبوخارایی نمایندگان خلق برپا گردید، که آن تولید یافتن ریسپوبلیکة خلقی ساویتی بخارا را اعلان کرد.

ریوالیوتسیة سال 1920 در بخارا نتیجة تأثیر روالوتسیة کبیر سوسیالیستی اکتبر بود. قوّه‌های حرکت‌دهندة آن کارگران محلی، پرولتاریت به یاری محنتکشان بخارا آمدة روسیه، تمام دهقانان و برجوه-زیة میده بودند. رل راهبری در روالوتسیه به پرولتاریت و پرتیة آن-پرتیة کمونیستان تعلق داشت.

موافیق کارکتر و مقصد و وظیفه‌های نزدیکترین خود روالوتسیة بخارا روالوتسیة ضدفیادلی، ضدیم-پیریلیستی و برجوزی-دموکراتی بود. غلبة روالوتسیه از دست فئودالها به دست خلق گذشتن حاکمیت را تأمین نمود. آرگن حاکمیت خلقی در ریسپوبلیکة بخارا ساویتهای دیپوتتهای خلقی بودند، که دیکتتورة روالوتسیانی-دموکراتی پرولتاریت و دهقانان را به عمل می‌برآورد، که در آن رل راهبریکننده را صنف کارگر می‌بازید.

ریوالیوتسیة بخارا در شرایط موجودیّت ساخت ساویتی، دیکتتورة پرولتاریت در روسیه غلبه کرد. بنا بر این محنتکشان بخارا می‌توانستند، که به یاری پرولتاریت روسیه تکیه نموده، نه تنها به دگرگونسازیهای عمومی‌دموکراتی، بلکه به ساختمان سوسیالیزم نیز کمر بندند. روالوتسیة خل-قی-دموکراتی بخارا منبعد به روالوتسیة سوسیالیستی سبزیده رسید.

Инчунин кобед

سفارت

سفارت، نمایندگی، کار و عمل سفیر، که از طرف دولتی به پایتخت دولت دیگر می‌رود. …