باسیره، بنایی، قوّة بینش، یکی از حسهای پنجگانه؛ قابلیّت درک اندازه، شکل و رنگ اشیا، جایگیری و مسافة بین آنها. چشم انسان فقط موجهای نور درازیشان تقریباً از 390 تا 760 نم-را درک میکند. بنا بر این، آدم نورهای درازیشان کم (ال-تربونفش) یا زیاد (اینفرهسرخ) را دیده نمیتواند. نور روشنایی اشیا به واسطة گوهرک به چشم گذشته، به تورپردة حس روشنایی-شبکیه، از جمله به هوجیرههای مخروطشکل و قلمچشکل آن تأثیر میرساند و تارهای عصب آنها را مینگیزد. انگیزش به واسطة عصب بنایی به مرکز قشر باصره، که در مغز سر واقع است، انتقال مییابد و در شکل آبرزهای مویین و تأثّرات درک کرده میشود.
در شبکیه تقریباً 7 ملن هوجیرة مخروطشکل و 12 ملن هوجیرة قلمچشکل موجود است. مقدار اساسی هوجیرههای مخروطشکل در مرکز شبکیه، که داغ زرد نام دارد، جایگیر شدهاند. برابر از مرکز دور رفتن مقدار هوجیرههای مخروطشکل کم میشود، ولی عدد هوجیرههای قلمچشکل میافزاید. در کنارة شبکیه فقط هوجیرههای قلمچشکل موجودند، که نور را خیلی خوب حس کرده، برای در شامگاهان یا شب دیدن یاری میرسانند. هنگام با هر دو چشم دیدن اشیا تصویر آن به نقطههای یکسان شبکیة چشمان میافتد و آدم اشیا را نه جدا-جدا، بلکه یکلخت میبیند. اگر تصویر اشیا به قطعههای یکسان شبکیة چشمها نهافتد، آن گاه هر چیز دوتا مینماید، یعنی، حالت احولی به وجود میآید.
برای محفوظ داشتن باصرة موافق فراهم آوردن شرایط مساعد بهداشت اهمّیّت بزرگ دارد. از این جهت روشنی درست و کافی بسا مهم است. برای بیمانعه به خانه افتادن روشنی روز شیشههای تیریزه را تازه نگاه داشتن لازم؛ در زیرتختة تیریزه گلهای بلند نمیگذارند. به تیریزهها برای رفع نمودن تأثیر نورهای راست آفتاب باید پردة سفید آویخت. روشنی طبیعی در خانه به درجة انعکاس روشنایی روز در سقف، دیوارها، مبل و دیگر اشیا وابسته است. بنا بر این، آنها باید تابشهای سفید و بیشتر زرد سبزتاب داشته باشند. برای روشنایی صنعی از لامپههای کممصرف استفاده میبرند. روشنایی آنها به روشنایی روز نزدیک و برای چشم بیضرر میباشد. در خانه برای کار باید در نزد تیریزه جای روشن جدا کرده شود. مسافة بین چشم و کتاب (یا دفتر) باید 30-35 سم باشد. برای پیشگیری خستگی چشم بعد هر 30-40 دقیقه کار 10 دقیقه استراحت میکنند. هنگام تماشای تلویزار از اکران آن حدّ اقّل 2، 5 متر دورتر میباید بود و هم خانه باید روشن باشد. نگر نیز چشم.
دبیات: کاپهیوه و. گ. گلزنыی بالیزن. مسکو، 2002؛ ساماو ا. ا. آف-تلمالوژی. مسکو، 2008.
ز. احراراوه.