علم

نیمتادازها، بیماریهای آدم، هیوانات و رستنی، که نیمتاده‌ها به وجود می‌آرند. نیمتاده‌ها در اکثر عضو و بافته‌های آدم و هیوانات (موشک، جگر، گُرده، معده و روده و غیره) و قسمهای رستنی (ریشه، پایه و برگ) پرزیتی می‌کنند. نیمتادازها 2 خیل می‌شوند: گیانیمتادازها (انگیزندة آنها در محیط بیرونه-خاک، آب و غیره …

نیمنیها (نیمنّپ) ، سلاله‌ای است در سیربیة عصرهای میانه (نیمة دوّم عصر 12-1371). سراولاد آن جوپن کبیر (جوپن-سردار واحد مأموری و تیرّیتاریوی). رشک ستیفن نیمن (سالهای حکمرانی تقریباً 1170-96) به دولت یگانة فئودالی در سیربیه اساس گذاشته است (به نام دولت نیمنیها). نمایندگان دیگر آن؛ پسر نیمن جو­پن کبیر ستیفن …

نیکراز (یون. nekrosis-کرختشوی، بی‌حسشوی از nekros-مُرده) ، کرختشوی (مُردن) هوجیره، بافته یا عضوهای علی‌حدة آرگ­نیزم زنده. وابسته به سببهای پیدایشش نیکراز جراحتی (سرما ز­دن، سوختن) ، نییراترافی (هنگام بیماریم عصب، سیرینگامنیلیه-بیماری مزمن اوج‌گیرندة سیستی­مة عصب) ، اشیمی (انفرکت، گنگری­نه) ، زهری (سیفیلیس و سل) و الّیرگی (هنگام بیماریهای الّیرگی) می‌شود. …

نیکرابیاز (از یون. nekros-مُرده و biosia-حیات، طرز حیات) ، تغییراتی، که در هوجیره پیش از نابودشوی آن رویی می‌دهد. نیکرابیاز به ویرانشوی مبادلة مادّه‌ها وا-بسته است. علامتهای خاص نیکرابیاز تغییریابی یدرای هوجیره (برمشوی، به قسمها جداشوی و هلشوی یدرای هوجیره) ، ویرانشوی غلیظی پراتاپلزمه و غیره می‌باشند.

نیوراپتالوژی (از نیور… و پتالوژی) ، علمیست در بارة سبب و طرز انکشاف، اصولهای تشخیص، معالجه و پیشگیری بیماریهای عصب؛ ساحة اساسی نیورالوژی. بیماریهای سیستم عصب را نییراخی­رورگیه و پسیخیتریه نیز می‌آموزد. بیماریهای سیستمم عصب (فلج، صرع و غیره) از قدیمولییام معلوم بودند. معلومات اوّلین عاید به بیماریهای عصب در …

نیورامه (از نیور… و یون. آته-پسایند نام آماسها) ، نام عمومی آماسهای سیستم عصب. به نیورامه نیورینامه، نیورافیبرامه، نییرا­بلستامه و غیره نسبت دارند.

نیورالگیه (از نیور… و… دا­ویل) ، گروه علمهای طبّی و بیولوگیست، که ساخت و فونکسیة حالتهای معتدل و پتالاگی سیستم عصب و قانونیّت آنتاگینیز و فیلاگینیز آن را می‌آموزد. علمهای مارفالا­گی (آناتومیه، گیستالوژی، ایمبریالوژی سیستم عصب) و نییرافیزیا­لوژی اساس نظریه‌وی نیورالوژی بوده، نییراپسیخالوژی، که پراتسیسّهای روحی و علاقه‌مندی آنها را …

نیوراز (ای یون. neuron-عصب) ، بیماریهای عصب و روحی، که در نتیجة کار وزنین، شرایطهای دشوار زندگی، استراحت نامنتظم، خواب ناراحت، ویرانشوی فعالیّت سیستم عصب مرکزی رویی می‌­‌دهند. مفهوم نیوراز را سال 1776 دُختُر شاتلندی و. کلّین پیشنهاد نموده است. بیماریهای مزمن بعضی عضوهای درونی، سرایت، زهرآلودشوی (خصوصاً از تماکو …

نیوریت (از یون. neuron-عصب) ، التهاب عصبهای کناری، که هنگام آن برابر درد، نشانه‌های سست شدن یا قطع گردیدن حسّاسیت و فلج ظاهر می‌گردند. اک-سر وقت نیوریت از زهرآلودشوی الکا­گالی، تاکسین باتولیزم، سرب، سرایت گریپّ، دیفتیریه، دامنه، تیف شکم، اختلال مبادلة مادّه، بیماری قند، عوریمیه، شمالخوری و غیره cap می‌زند. …

نیورینامه (از نیور… و یون. inoa-نخ، آته-پسایند نام آماسها) ، آماس عصب، آماس بی‌ضرر (بی‌خوف) ، که از پردة عصب cap می‌زند. بیشتر در عصب سامعه پیدا می‌شود. هنگام نیورینامة عصب سامعه گوش غوواس زده، قابلیّت شنوایی سست و حتّی قطع می‌گردد؛ در وقت انکشاف منبعدة آن cap چرخ می‌زند …