شغل، سنگچال، قسم کوهی تهشینی را گویند، که از جنسپارههای سفتة اندازهاشان 1-10 سم عبارت است. عادتاً پارههای قرّهدار جنسهای کوهی در آبهای روان و از موج آب بهر و کولها به یکدیگر مالش خرده، به شغل تبدل مییابند. شغل مصالح بناکاری بوده، آن را بیشتر در راهسازی استفاده میبرند.
مفصلشعبان
شعبان نام ماه هشتم سالشماری هجری قمری، که از 29 روز عبارت است.
مفصلشخته
شخت (schacht) ، کارخانة صناعت استخراج ثروتهای طبیعت را گویند. شخته معدن را به استعمالکنندگان یا به فابریکههای معدنتازکنی میفرستد. شخته انشائات رویزمینی (کاپیارها، بناها، انبارها و غ .) و مجموی واسطههای کارکرد زیرزمینی معدن را متّحد مینماید. شخته کارخانة مکانیکانیده و اتوماتانیده میباشد، که با ماشین و مکانیزمهای باثمر …
مفصلشخس یوریدیکی
شخس یوریدیکی، در حقوق گرجدنی، تشکیلات، مؤسسه یا کارخانهای را گویند، که موافق قانون آن دارای (سوبژکت) حقوق و عهدهداریهای گرجدنی میباشد. در ا.ج.ش.س. شخص یوریدیکی صاحب مال و ملک علیحده بوده، حقوق مالومولکی و حقوق شخصی غیریمالومولکی دارد. آن وظیفهایش را به جا آورده، در سود و اربیترج و …
مفصلشخس خالص
شخس خالص، در حقوق ساویتی شخص بیطرفی را گویند، که با تکلیف مفتّش یا برندة تفتیشات پیشکی هنگام ازنزرگذرانی، کافت و کاو، گشادن مکاتبات و دیگر عملیات تفتیشاتی اشتنراک میکند. معمولاً قبل از آغاز عملیات تفتیشاتی کمش دو نف. شخص خالص تکلیف کرده میشوند.
مفصلشخس اعتمادناک
شخس اعتمادناک، در ا.ج.ش.س. شخصی را گویند، که در دورة معرکة انتخابات به ساویتهای دیپوتتهای خلقی برای شناس نمودن نّتیخابکنندگان با نامزد به دیپوتتی پیشبری میشود. موافق «قانون اتایفاق ریسپوبلیکههای ساویتی ساتسیلیستی در بارة انتخابات ساویت عالی ا.ج.ش.س.» (ماد. 38-40) شخص اعتمادناک را تشکیلاتدای جمعیّتی، کالّیکتیوهای محنتی، مجلسهای خذمتچیان حربی …
مفصلشخسیی-وخسیی
شخسیی-وخسیی، نیگ. عاشورا.
مفصلشخس سوّم
شخس سوّم، در حقوق، اشتراکچیان مرافعة گرجدنی را گویند، که به نتیجة بحث بین دعواگر و جوابگر منفعت حقوقی دارند.
مفصلشفشاهنت
شفشاهنت کیریاتخته، تختة آهن، که سوراخهای میده و کلان دارد؛ زرگران سیمهای طلا، نقره و غ-را برای باریک کردن از آن گذرانیده میکشند.
مفصلشفیق لچهمی نراین
شفیق لچهمی نراین (6. 3. 1745، اورنگاباد هندوستان-1898) ، نویسنده و مورخ فارسیزبان هندوستان. س. 1772 میر غلاملیخان آزاد، که استادش بود، به و «شفیق» تخلّص داد. شعرهای به زبان اردو نوشتة و با تخلّ. صاحب و اشعار فارسیاش با تخلّ. شفیق نوشته شدهاند. به قلم شفیق سه تذکره تعلق …
مفصل