قوم، طایفه، ایتناس، 1) اهل خویش و تباران همخون، که پیدایش خود را از طرف مادر یا پدر به اجداد یگانه (اولاد) وابسته میکردند. تقر. 40 هز. سال مقدّم ترقّیات قوّههای استحصالکننده، دگرگونیهای اجتماعی باعث تشکّل آدم نمود حاضره homo sapiens (انسان باخرد) و از تودة ابتدایی بشر جدا شدن اولاد گردیده است؛
2) نمود مخصوص گوروه اجتماعی، که در نتیجة پراتسیسّ طبیعی تاریخی به وجود آمده است، در علم ایتناس (نیگ. عمومیت ایتنیکی) نام گرفته است. نشانة مهمترین ق. خودشناسیست؛ این خصوصیتها زبان، مدنیت و حالت روحی (پسیخیکة) به خود خاص دارد. وابسته به ساخت اقتصادی و اجتماعی در تاریخ بشریت سه تیپ ق.-را جدا میکنند: قبیله (در جماعه ابتدایی) ، خلقیت (ساخت غلامداری و فئودالیزم) ، ملّت (در زمان کاپیتالیزم و ساتسیلیزم)؛ 3) طایفة یک محله، گذر و دیهه، که بنا، جویبار، حوض، اسباب و افزار معرکههای عایلوی و جمعیّتی را یکجایه استفاده برند. آن ها نسبت به یکدیگر حقوقها و عهدهداریهای «ققّ همسایگی»، «محلداری» داشتند. اعضایان ق. در تویو ماتم یکدیگر اشتراک مینمودند، به همدیگر مال و پول یا قرض یا نسیه میدادند، شأن و شرف همقومان را حمایه میکردند، مردها در حشرها، الغاو (کارهای محنتطلب خواجگی و استحصالات) ، زنان هنگام پَختهکشی، ریسمانریسی، سوزنیدوزی، روغنکشی و غ. به همدیگر مدد میرساندند.
ن. تورسوناو.