شمس تبریزی شمسالدّین محمّد ابن علی نبن ملکداد (1188، تبریز-1248). عارف و متفکّر فارس-تاجیک. از جوانی به تصوّف میل نمود. سپس به مسافرت برآمده، در سفرهای تولانیاش با بزرگان و پیشوایان معنوی شهر و کشورها واخورد و با تعلیماتشان آشنا شد.
شمس تبریزی قاعدها و رسمیّت مسجد و خانقاه را رعایت نمیکرد، به شیخان خانقاهنشین نفرت داشت. و خواندن و معنیداد کردن حدیثها و مناظرهها را در باب تاریخ اولیا و انبیا کار بیهوده میشمارید. شمس تبریزی با جلالالدّین رومی شناسایی پیدا کرده، به تشکّل جهانبینی و تأثیر عظیمی رسانید. طبیعت آزادیدوستانة جلالالدّین رومی، که در دایرة تنگ افکار و عقاید شرعی تزییق مییافت، با مدد تعلیمات بشردوستانه و آزادیخواهانة شمس تبریزی راه و روش دیگر گرفت. جلالالدّین رومی بجای نماز و مجلس وعظ به سمبع (سیر و سرود) ، رقص، نالة نهای و ترانة رباب رویی آورد. اهل دین شمس تبریزی را «ساحر»، «جادوگر» میخواندند. شمس تبریزی به آهنگ رنجش س. 1246 قونیه را یکچند مدّت ترک کرد. س. 1248 پس از قونیه ابداً غیب زد یا به روایتی به دست دشمنانش کُشته شد.
شمس تبریزی نظریات مترقّی به وجود آورده بود، که در آن انسان کامل از همه موجودات بالاتر گذاشته شده است. قسمی از افکار و عقاید و در «مقالات شمس» انع اکاس یافته است. جلالالدّین رومی در آثار خود-«دیوان شمس تبریزی» و مثنوی معنوی» نام شمس تبریزی را ابدی گردانیده است.
س. صدّیقاو.