نظریة احتمالیت، علم متیمتیکییست، که قانونیّتهای ها-دیسههای تصادفی را میآموزد. با یاری وهای از روی احتمالیّت یک حادثة تصادف احتمالیّت دیگر حادثة تصادفیی را یافتن ممکن است، که با حادثة اوّل یگان رابطهای دارد. معنای متیمتیکی مفهوم احتمالیت انعکاس قانونیّتهای ابژکتیوی استواریّت ستتیستیکی بسامد حادثهها میباشد، که آن را چنین شرح دادن ممکن است. بگذار کامپلیکس شرطهای ک معلوم باشد، که حادثة ا به آن علاقهمند است. در این زمان هنگام اجرای کامپلیکس شرطهای ک حادثة ا میتواند رویی دهد یا خود رویی ندهد.
مسلن، چون ک پرتافتن موهرة بازی و چون حادثة ا در رویه بالای موهره پیدا شدن «یک» را تصوّر کردن ممکن است. بگذار ک پ مراتبه تکرار شد و در ت مراتبة آن حادثة ا (در نتیجة پ مراتبه پرتافتن مُهره بازی ت مراتیبه در رویه بالا «یک» آمد). در این حال بسامد حادثههای ا گفته نسبت m: پ-را نامیدن ممکن است. معنای استواریّت ستتیستیکی بسامد از آن عبارت است، که هنگام قیمتهای کلان n بسامد حادثة ا به پ قریب وابسته نیست و به یگان عدد مویین نزدیک میباشد. اَنه همین عدد را ایخهتیمالیّت حادثة ا می نامند.
در مثال ما بسامد در رویه بالا آمدن «یک» (مورد قیمتهای کلان ک) به نزدیک است، پس احتمالیّت رویی دادن هادیسة ا نیز به 1/6 برابر میباشد. ر. میزیس در اساس آن، که هنگام سنجشهای سیرشمار بسامد به احتمالیت نزدیک است، پیشنهاد کرد، که احتمالیت چون قیمت حدودی بسامد مویین کرده شود. ولی سنجش آن، که بسامد به ایختیمالیت چون به قیمت حدودی نزدیک میشود، گذراندن تجربههای عددن بیآخر را طلب میکند و از این رو، امکانناپذیر است. بنا بر این، تعریف ر. میزیس تطبیق عملی پیدا نکرد.
نزریة احتمالیت در ضمن حل کردن مسئلههایی تشکّل یافته است، که به بازیهای شوقآور متیمتیکی اعادهند. در انکشاف نظریة احتمالیت سهم ن. بیرنولّ کلان است. او قانون عددهای کلان را برای حالت عادّیترین سنجشهای ناوابسته اثبات نمود. در نیمة یکم عصر 19 نظریة احتمالیّت را برای تحلیل خطای موشاخیدخا استفاده بردند. پ. لپلس و س. پوسّان اوّلین تیاریمخای حدودی را اثبات نمودند. در نیمة دوّم عصر 19 نظریة احتمالیّت را متیمتیکان روس پ. ل. چیبیشیف، ا. ا. مرکاو و ا. م. لیپوناو انکشاف دادند. در این دوره قانون عددهای کلان، تیارامة حدودی اساس به اثبات رسیدند، اینچنین نظریة زنجیرهای مرکاو به وجود آمد. در عصر 20 نظریة احتمالیت در ساحههای گوناگون علم و تکنیکه تتبیک یافت. همین طریق نظریة پراسیسّ تصادفی به میان آمد، که در تشکّل آن حصّة ه. ن. کالماگاراف و ا. یه. خینچین کلان است. از جمله، کالماگاراف توسط سیستم عکسیامههای جاری کردهاش به اصطلاح پراسیسّ مرکاو را تدقیق نمود. س. ن. بیرنشتیین تیاریمههای حدودی را برای مجموع بزرگیهای تصادفی وابسته عمومیت داد.
در آخر عصرهای 19 و اوّل عصر 20 سگتیستیکة متیمتیک تشکّل یافت. در سالهای 40 عصر 20 در حدود نظریة احتمالیت نظریة انفارمتسیه، نظریة بازیهo تشکّل یافتند. در نتیجه، نظریة احتمالیت در مرحلة حاضره به یکچند شاخههای علاقیده تقسیم شد. نظریة احتمالیت در فیزیکة نظریهوی (فیزیکة ستتیستی، نظریة کونتی) ، رادیوالکترونیکه، بیولوگیی، تیب، یقتیسادیات و دیگر ساحههای علم و تکنیکه استفاده میشود.
د .: فیلّیر و. ، وّیدینی و تیاری و ویرایتناستیی ا ایا پریلاجینیه، 2 ازد. ، پیر. س انگل. ، ت. 1-2، م. ، 1967؛ گنیدینکا ب. و. . کورس تیاری ویرایتناستیی. 5 ااد، م. ، 1969؛ باراوکاو ا. ا. ، تیاریه ویرایتناستیی، م. ، 1976.