اهساس، اماتسیه، ریکتسیة جوابی آدم و هیوانات را به انگیزندههای داخلی و بیرونی گویند، که در اثر خرسندی، خفگی، ترس و هراس و غ. ظاهر میگردد.
پیدایش ه. از جهت فیزیولوژی دو نوع-زیرقیشری (در اساس رفلکسهای غیریشرتی) و قشری (در اساس رفلکسهای شرطی) است؛ اوّلی نسبتاً ساده و دیگری مرکّبتر میباشد. ه. در آدم به تیپ سیستم عصب، سنّ و سال، جنس، تربیه و دیگ. سببهای ظاهری و باطنی وابسته است. بنا به تأثیر انگیزه ه. مثبت و منفی میشود. ه.-ا مثبت در نمود خوشنودی، قناعتمندی، خرسندی و غ. ظاهر میگردد. غم و اندوه، غصّه، مصیبت و دیگ. حسیات منسوب ه.-ا منفی بوده، از حد زیاد گشتن آنها باعث بیماریهای روحی و حتّی مرگ میشود. درجة از همه بلند ه.-را ایفّیکت مینامند، که باشدّت cap شده، نسبتاً کم دوام میکند (مس. ، قهر و غضب، دهشت، ترس، واهمه و غ .). در حالت ایفّیکت نبض و نفسکشی تغییر یافته، تشنوج رگهای خون به عمل میآید؛ بدن عرق سرد میکند، جریان معتدل حالتهای رخی (ادراک و تفکر) ویران و بعضاً عقل تیره میشود. ضمن تدقیقات پسیخافیزیالاگ مقرّر گردیده است، که ه.-ا آدم اساس بیاخیمیوی نیز دارد (مس. ، خنده و خوشنودی از تأثیر گارمان سیراتانین و خشم و غضب از تأثیر گارمان ناردرینلین به عمل میآید). ه.-ا آدم و هیوان در لحظههای دشوار (جنگ و جدال، رقابت و غ .) به حالت ستریسّ میگذرد. در نتیجه هیجان از مرکزهای مینه توسط سیستم عصب اطرافی و غدودهای عصارة داخلی به اعضا پهن میگردد، که این باعث اختلال فونکتسیة این اعضا، انکشاف بیماریهای عصب، بلند گشتن فشار خون، زخم معده، قوباع (ایکزیمه) و غ. میشود.
د .: سیماناو پ. و. ، تیاریه آترجینیه ا پسیخافیزیالوژی ایماتسیی، م. ، 1970؛ لوک ا. ن. ، ایماتسی ا لیچناست، م. ، 1982؛ تگدیس د. گ. ، ممیداف یه. د. ، مکانیزمы وыزداراولینیه، م. ، 1984.
ه. اسامید ویناو.