پساریز (از یونانی psoriasis-خارش) ، شکوفة سبوسکدار، بیماری مزمن غیریسیرایتی پوست آدم، که در نتیجة ضربة عصبی و روحی، اختلال مبادلة مادّه، فعالیّت غدودهای اینداکرینی پدید میآید. زمینة ویروسی یا ژنتیکی، داشتن پساریز نیز از امکان بیرون نیست. به پساریز اکثر نورسان 12-15-ساله گرفتار میشوند. پساریز اکثر در cap، آرنج، …
مفصلپرافیلکتیکه
پرافیلکتیک، پیشگیری، در طبّ، چارههای پیشگیریکنندهای است عاید به محافظت و مستحکم نمودن سلامتی آدم. پرافیلکتیکه دو خیل میشود. پرافیلکتیکة شخص (گیگیینة شخصی در زندگی و استحصالات) و پرافیلکتیکة جمعیّتی (تدبیرهایی، که برای محافظت سلامتی کاللیکتیو روانه کرده میشوند). مفهوم پرافیلکتیکه و شکلهای عنیق تطبیق آن در دورههای گوناگون انکشاف …
مفصلپراتاپلست
پراتاپلست (از پراتا… و یونانی plastos-شکلگرفته، تشکّلیافته) ، محتویّت هوجیرة رستنی را گویند، که از ممبرنه هوجیره، سیتاپلزمه و ید را عبارت است. پردة هوجیره به آن داخل نمیشود.
مفصلپراتاپلزمه
پراتاپلزم (از پراتا… و یونانی plasma-شکلگرفته) ، محتویّت هوجیرة زنده یکجایه با ید را و تسیتاپلزمة آن؛ مادّة زنده، سوبسترت مادّی حیات. اوّلها جلد هوجیره را مادّة اساسی و مایع ترکیب هوجیره را مادّة دوّمدرجه حساب میکردند. ولی در میانههای عصر 19 به توفیل تدقیقات بسیار باتنیکها (مثلاً، باتنیک نیمیس …
مفصلپراتادیرمه
پراتادیرم (از پراتا… و یونانی derma-پوست) ، قَبَت بیرونی میریستیمة نوده و ریشة نباتات. هوجیرههای پراتادیرمه به ایپیدیرمیس نوده و ایپیبلیمة ریشه، بعضاً به بافتههای سوباپیدیرمی تبدل مییابند.
مفصلپراتیز
پراتیز (فرنسوی prothese، از یونانی prosthesic-چسپاندن، پیوست کردن) ، جهاز مکانیکییست، که یگان قسم نبودة بدن را عوض میکوند و با مقصد کاسمیتیکی استفاده میشود. بسیارتر برای قسمهای دست و پا و برای دندان و چشم استفاده میبرند. پراتیزها را اساساً از چوب، پوست، پولاد، متریالهای سنتزی شرنیردار گوناگونخاسیت میسازند. …
مفصلپراستگلندینها
پراستگلندینها (از لاتینی glandule-غدود و prostata-پراستته) ، گروه مادّههای بیاگینی فعال فیزیولوژی، که در یک قطار عضو و بافتههای ارگانیزم آدم، هیوانات و بعضی رستنیها حاصل میشوند. پراستگلندینها را سال 1936 اییلیر از نطفة آدم جدا کرد. سالهای آخر پراستگلندینها در ترکیب دیگر عضوهای بدن نیز یافت شدند. پراستگلندینهای خالص …
مفصلپراگناز بیماری
پراگناز بیماری، پیشگوی دُختُر عاید به جریان و عاقبت بیماری. پراگناز حیات (زنده ماندن بیمار) ، درجة برقرارشوی سلامتی و کارشایمی باد و غبار بیماری و غیره را دربر گرفته، به ایتیالوژی و پتاگینیز، معلومات ستتیستیکی و تحلیل خصوصیتهای فردی جریان بیماری شخص تکیه مینماید. عاید به پراگناز در اثرهای …
مفصلپراکتیت
پراکتیت، سرم، التهاب پردة لعابی رودة راست. بیشتر یکجایه با التهاب رودههای بالاتریستاده (پراکتاسیگمایدیتها، کالیتها، اینتیراکالیتها و غیرهل) وامیخورد. سببهای پراکریت گوناگونند: سرایت شدید و مزمن، زهرآلودشوی از خوراک و دیسبکتیریازها، اختلال رگی، مبادلوی یا امّونالاگ و غیرپ. ناسور رودة راست، بواسیر و غیره باعث پیدایش پراکریت دوّمین میگردند. پراکریت …
مفصلپراکالافانها
پراکالافانها (procolophonia) ، یک نوع خزندههای مُردرفته از صنف کاتیلازیرها. در دورهای هیوانهای میدة (درازیشان قریب 0، 5 م) کلتهکلاسمانند بودند. آنها حشرات و بعضی نرمبدنها را میخوردند. کاسة سرشان شکل سهکنجه داشت. کلانی نیکتیفروریت کاسهخانة چشمشان دلیل آن است، که احتمال آنها ترزت حیات شبانه میگذراندند. باقیماندة پراکالافانها در همة …
مفصل