معلومات آخرین
Home / جامعه / تفکّور

تفکّور

تفکر (عربی-فکر کردن، اندیشه) ، درجة عالی معرفت انسانی و جریان انعکاس حقیقت ابژکتیوی را گویند. به عبارة دیگر، تفکر در بارة ابژکت و خاصیت و مناسبتهای عالم واقعی که باواسیته توسط دانش حسی حاصل نمی‌شود، دانش حاصل می‌کند. تفکر اساس فیزیولوژی دارد. «مکانیزم» و اساس فیزیولوژیه آن را ا. پ. پاول‌اف تدقیق نموده است. نتیجة تفکر فکریست، که در اساس مسئله‌گذاری، فرضیه، ابسترکسیه، تحلیل و ترکیب حاصل می‌شود. مفهوم، محاکمه، خلاصبراری شکلهای اساسی تفکر منطقی می‌باشد.

تفکّور در اساس تجربه و معرفت حسی پیدا شده تشکّل می‌یابد. ولی آن انعیکاس بی‌واسطة عالم نیست. انعکاس بواسطه خصوصیت اساسی تفکر است. تفکر ابسترکتی به ابژکت و پراسیسّهای تدقیقشونده علاقه‌مند بوده، با نتیجه و دلیلهای ابژکت و پراسیسّهایی سر و کار دارد، که در زینة معرفت حسی، ادراک و تصوّرات حاصل شده‌اند. دلیلهای معرفت حسی در جریان معرفت عموماً موقع وسطی داشته، تفکر ابسترکتی را از واقعیت «جدا» و، در این زمان، با آن علاقه‌مند می‌کنید. تفکر ابسترکتی برای درک علمی و نظری عالم و انکشاف شعور انسانی زینة صفتاً نو است. تفکر یکجایه با زبان و نطق پیدا می‌شود. آنها به هم علاقة دیالکتیکی دارند. اگر تفکر واقعیت ریلی، رابطه‌های عمومی و تکرارشوندة آن را در شکل مفهومها انعکاس کند، مفهومها در کلمه‌ها و به هم پیوستن منطق آنها افاده می‌یابند. فکر در زبان و سخن شکل واقعی می‌گیرد. زبان و سخن در نوبت خود به توفیل تفکر اهمیت جمعیّتی پیدا می‌کنند. سخن، کلمه‌ها به شرطی مضمون و اهه-میّت ضروری پیدا می‌کنند، که اگر آنها پریدمیت فکر یا خود مفهوم را در بارة اشیا، حادثه و پراسیاسهای ریلی افاده کنند. رابطة دیالکتیکی زبان و تفکر فرق بین آنها را استثنا نمی‌کند. درک فکری و نظری عالم، ماهیّت آن وظیفة اساسی تفکر است. مبادلة افکار، مناسبت بینیهمدیگری آدان و معاملة آنها را باشد زبان تأمین می‌کند. ایده‌آلیزم تفکر را ناوابسته به متیریه (مینه) ، زبان و فعالیّت عملی و مادّی جمعیت معنیداد می‌کند. علاقة بین آنها را نتیجة مبدأ و عاملهای معنوی می‌داند، که گویا نسبت به متیریه و شعور یکمینند. نیاپازیتیویزم معاصر فرق بین زبان و تفکر را اعتراف نکرده، آنها را به هم مساویی می‌داند. مارکسیزم بر خلاف متریالیزم متافیزیکی، ایده‌آلیزم، نیاپازیتیویزم و غیره تفکر را محصول انکشاف تاریخی و جمعیّتی، شکل مخصوص فعالیّت آدم دانسته، علاقة ازلی تفکر و فعالیّت انسانی را تأکید می‌کند. ش. نوروزاو.

Инчунин кобед

سفارت

سفارت، نمایندگی، کار و عمل سفیر، که از طرف دولتی به پایتخت دولت دیگر می‌رود. …