شور، شرک، شورلف، شورگیاه (chenopodium) ، یک جنس گیاههای یک یا دوساله، بعضی نیمبتّه و بتّه و درختیست از عایلة شوریها. برگش دمچهدار، گلش میده، میوهاش یکتوخمه. در دنیا تقر. 250 نمود ش. میروید؛ اکثر آنها علفهای بیگانه حساب میشوند. در تاجیکستان 15 نمود ش. (از همواریهای دامنکوه تا حدّ بالایی منطقة سوبلپی) میسبزد. اکثر آنها چون رستنیهای خوراک چاروا، رنگ و باری و دارویی اهمیت دارند. برگ و نودههای نورس تر و تازة بعضی آنها را به خوراک میاندازند. سفیدشوره (س. album) چون علف بیگانه خیلی فراوان بوده، خوراک خوب چارواست. بوگینکشوره (س. batrys، نیگ. رسم) در همه جا وامیخورد؛ آن را شتر نغز میخورد و در طبّ خلقی برای معالجة درد گل و، قبضیّت نفس، تشنج موشک و غ. استفاده میبرند. با بوگینکشوره کویه را نیست میکنند. ریشهاش 0، 03-0، 04% روغن ایفیر، برگش ویتامین ب و کراتین، میوهاش، 0، 15% الکلاید دارد. ش.-ا سرخک (ch. folioaum) در ریسپوبلیکه (تا بلندکوه پامیر شرقی میروید) خیلی فراوان است. آن را به خوراک میاندازند.
زهرشوpa (ch. hubridum) در تاجیکستان کمیاب و خیلی زهرناک است. گش را وزنین میکند، ترکیب خون را تغییر میدهد و به پردههای لعابی دهان و سرخروده ضرر مسرساند. در همه عضوهای آن الکالاید (لیوتسین، تریمیتیلگلیکال، بیتین) و روغن ایفیر هست. بعضی نوع ش. (ch. purpurascens) -را چون گل میپرورند.
د .: فلاره تدجیکسکایی سّر. ت. 3. ل. ، 1968؛ سدыکاپ یو. د. ، خادجیمتاو م. . کامراف یو. ا. . الکلایدы پلاداف chcnopodlum bolrys l. ، «رستیتیلنыی ریسورسы»، ت. 14. و. 2. 1978.
س. یونساو.