ریگینیرسیی، در زبانشناسی، با تأثیر عاملهای اجتماعی احیا گردیدن اَرخَئیزم (منسوخ)ز را، مضموناً نو شدن کلمه و اصطلاح شکلاً کهنه. ریگینیرسیه یک واسطة تکامل لیکسیکه میباشد. این حادثه پیوسته به ضرورت نامگذاری پدیدههای نو علمی، تکنیکی، صناعتی و مدنی پیدا شده است. سببهای دیگر ریگینیرسیه تمایل موجزبیان، اینچنین رواج تأثیر زبان روسی و غیره میباشد. استعمال کلمات بسیط و پرمضمون و تابشناک ارخیستی برای افادة مفهومهای نو ترکیب لغوی زبان را مضمونة غنی میگرداند. ریگینیرسیة اَرخَئیزم (منسوخ)ها را ادیبان و عالمان با ملاحظههای اسلوبی نیز به کار میبرند. هنگام ریگینیرسیی بعضی اَرخَئیزم (منسوخ)ها مضمون نو اصطلاحی پیدا کرده، تابشهای معنایی سابقشان را گم میک و-نند. در این مورد کلمة احیاگردیده دایرة استعمالش را وسیع مینماید. مثلاً، کلمة «جماعه»؛ که خود اقتباس عربی بوده، اصلاً تشکیلات دینی مسلمانیست، در دورة ساویتی معنای نو اصطلاحی پیدا کرد (ساویت جماعه، رئیس جماعه، ادارة جماعه و غیره)؛ کلمة قاتیب» به معناهای کهنهشدن آن «میرزا»، «منشی» حالا استعمال نمیشود. از سالهای 20 به این طرف کلمة مذکور اهمیت اجتماعی پیدا کرد و به فاند استیلا-هات اجتماعی و سیاسی و علمی و تکنیکی داخل گردیده، در شکلهای کاتب مسئول، کاتب ژنرالی، کاتب ریکام، کاتب جماعه، کاتب دوّم، کاتب علمی، کاتب-مشینیستکه و غیره استعمال میشود. ریگینیرسیی سبب کاملاً فراموش شدن معنای سابق ارخیستی نیز میگردد. مثلاً، کلمة رئیس، که اقتباس عربیست، به معنای کهنهش منصب دینی را افاده میکرد. حالا چون واحد ارخیستی احیاشده سیراستعمال است. گرچندی استفادة با-مورد ریگینیرسیة اَرخَئیزم (منسوخ)ها زبان را پرآب و رنگ مینماید، ولی سوء استعمال آن به پراسیسّ انکشاف مقداری و صفتی لیکسیکة زبان خلل میرساند.
دبیات: بیردыیوّ ت. ، تیندینتسی رزویتیه لیکسیک تدجیکسکاگا یزыکه ساویتسکاگا پیریاده، دوشنبه، 1982.
ت. بیردییوه.