معلومات آخرین
Home / جغرافیا / پارتوگلیه

پارتوگلیه

پارتوگلیه (portugal) ، ریسپوبلیکة پارتوگلیه (republica portuguese) ، دولت در جنوب و غربی اوراپه، در نیم‌جزیرة پیرینیی؛ آن جزیره‌های ازار و مدییره را (در اقیانوس اتلنتیک) ، که از سال 1976 مختاریّت داخلی دارند، در بر می‌گیرد. پارتوگلیّه را اقیانوس اتلنتیک احاطه کرده است. آن در شرق و شمال با اسپنیه همسردد است. مساحتش 92 هزار کم2، از آن جمله مساحت جزیره‌هایش 3، 4 هزار کم2. اهالی‌اش قریب 10 ملن نفر (1981). پایتختش-شهر لیسبان. پارتوگلیه از جهت مأموری به 22 آکروگ تقسیم می‌شود، که 18-تای آن در نیم‌جزیره واقع بوده، به پارتوگلیه مضافات تاریخی متّحد می‌شود. در هیت پارتوگلیه از سابق «مضافاتهای آن طرف بحری» (مکا) مانده است، که فوریه 1976 به آن مختاریّت داخلی داده شد. پارتوگلیه تا حال برای به تیمار شرقی دادن استقلالیت خود را مسئول می‌داند؛ ژوئیة 1976 به اندانیزیه همراد کرده شدن تی­مار شرقی اعلان کرده شد، که آن را پارتوگلیه اعتراف نکرد.

ساخت دولتی. پارتوگلیه-ریسپوبلیکه. موافق کانستیتوتسیة سال 1976 سردار دولت پرزیدنت، که او به مهلت 5 سال انتخاب می‌شود. پریزی­دینت در این وقت سرفرمانده قوّه‌های مسلّح و رئیس ساویت روالوتسیانی نیز می‌باشد، که آن در مسئله‌های حربی وظیفه‌های آرگن سیاسی و قانون‌برآر را به عمل می‌برارد حاکمیت قانون‌برآر به پارلمنت-مجلس ریسپوبلیکوی تعلق دارد، که آن به مهلت 4 سال انتخاب می‌شود. حاکمیت اجرائیه‌ به حکومت تعلق دارد.

‌طبیعت. ساحلهای اقیانوس اتلنتیک پست، قُمزار بوده چندان کج و کلیب نیستند. در ناحیة ریزشگاهای تیج و و صد و خلیجک و ایستوریه‌ها واقع‌اند. قسم شمال پارتوگلیه از کوهها عبارت، در قسم غربی آن پهن‌کوه می‌سیته واقعست، که چندین مسّیوهای کریستلّی دارد. نقطة بلند آن 1991 م (ق. ایشتریله در قطارکوه سیرّه-ده-ایشتریله). در سمت جنوبی دریای تیج و پستی تپّه‌دار پارتوگلیه واقعست، آن را پشته‌کوه احاطه کرده وادیهای چقور دریاها بریده می‌گذرند. ثروتهای زیرزمینی:    معدن آهن، مس، والفرم و عورن، بیریلّیی، انترتسیت، و انگشت بور، پیریت، گل، مرمر. اقلیمش سوبتراپیکی بهریمیانزمینیست. حرارت میانة ژانویه 7-8°س، ژوئیه 25-27°س. بارشات سالانه 700-1000 مّ در ناحیه‌های نزد ساحل، 1000-2000 مّ در کوهسار. دریاش بسیار، اساساً از آب باران غذا می‌گیرند، کلانترین آنها: پایان‌آب مینا، دارو، تیج و، گودینه. خاکش در شمال کوهی-جنگلی خاکستری، در مرکز و جنوب بوررنگ و دارچینی، در وادیهای دریاها الّیوویلی. 36% تیرّیتاریة مملکت را بیشه پوشیده است. بیشة درختان خشکی‌تاب‌آور بُلوط و سوزن‌برگ بیشتر پهن شده است. از آدم هیوانات گرگ، روباه، قاقم، خارپشت الجزایری، خرگوش اسپنی هست؛ نمودهای گوناگون آترید خایندگان، موشهای پرّان زندگی می‌کنند. آب نزد ساحل از ماهی بایی (روغنماه، انچاوس و غیره).

هالی. 90% اهالی پارتوگلیها. به مقدار نم اسپنیها، انگلیسها، در جزیره‌های ازار پارتوگلیها و دونجاده‌ها نیز زندگی می‌کنند. زبان دولتی-پارتوگلی. اکثریّت دینداران-کتالیک. زیچی میانة اهالی در 1 کم2 97، 7 کس. از 3/1 اهالی در شهرها زندگی می‌کند. شهرهای کلان: لیسبان، پارت و. مهاجرت اهالی به دیگر مملکتها خیلی عنعنه‌ شده مانده است؛ سال 1974 قریب 2 ملن نفر پارتوگلیها در خارجه، علی‌الخصوص در اوراپة غربی بودند.

معلومات تاریخ. در تیرّیتاریة حاضرة پارتوگلیه انسان هنوز در دورة پلیالیت مسکن کرده بود. در نیمة دوّم هزارة 1 تا میلاد به قسم زیاد مملکت لوزیتنها ساکن شدند. رومیها بر لوزیتنها (جنگ سالهای 197-179، 154-139 تا میلاد) غلبه به دست آورده در این جا به مضافات رومی لوزیتنیه اساس گذاشتند. در ابتدای عصر 5 به تیرّیتاریة پارتوگلیه سویوها داخل شده سلطنت رومیها را برهم دادند. از نیمة دوّم عصر 6 تیرّیتاریة پارتوگلیه به هیت دولتی ویستگاتها داخل شد. نصرانی گردانیدن اهالی به انکشاف مناسبتهای فئودالی مساعدت کرد، امّا مدّت دراز طرز استحصالات غلامداری برتری داشت. سالهای 713-718 تیرّیتاریة پارتوگلیّه را عرب و بربرها ضبط کردند، آن از سال 756 به هیت امارت قُرداب (از سال 920 خلیفت) داخل شد. قسم تیرّیتاریة پارتوگلیّه را، که آن را عربها ضبط کرده بو­دند، عصرهای 11-12 پارتوگلیها و اسپنیها آزاد کردند، امّا آن را کارالی کستیلیه لیان اسپنیه اشغال کرد. از سال 1143 پارتوگلیه کارالی مستقل شد. تا میانة عصر 13 تیرّیتاریة پارتوگلیه از عربها پرّه آزاد کرده شد. در پارتوگلیه مطلقیت برپا گردید، که نفوذ کلیسای کتالیکی در آن خیلی کلان بود. مناسبتهای فئودالی در ولایتهای شمال و جنوب پارتوگلیه نابرابر انکشاف می‌یافتند. دهقانان ولایتهای شمالی در زیر ظلم فئودالها، دهقانان ولایتهای جنوبی آزاد بودند. مبارزة حاکمیت کارال با سیپرتیزم فئودالی به برقرارشوی مطلقیت آورده رساند، که آن عصرهای 15-16 به اوج انکشاف خود رسیده بود. در نتیجة ضبطکاریهای مستملکوی عصرهای 15-16 به نام امپیری و مستملکوی پار­توگلیه برپا گردید. پارتوگلیه مستملکه‌های زیادی، از آن جمله در افری­که (سیوته، گوینیّه، انگاله، مازم­بیک) ، در امریکا (برزیلیه) ، در آسیا (ملکّه، جزیره‌های مله‌ای) ، در هندوستان (تسییلان، گاه و دی و) ، در ختایی (مکا) داشت. امّا بایگری، که در مستملکه‌ها غارت کرده شده بود، به بالاروی استحصالات پارتوگلیه مساعدت نکرد، چون که فئودالان اعیان و اشراف به پیشرفت صناعت ملّی هیچ رغبت نداشتند. از نیمة دوّم عصر 16 اقتصادیات مملکت رو به، تنزّل نهاد، تأثیر کلیسا پرزور شد. کسادی داخلی و استبداد پارتوگلیّه را سست و ناتوان کردند، سال 1581 آن را اسپنیه ضبط نمود. ظلم سیاس و اقتصادی زور شد. پارتوگلیه، که مجبور بود همراه اسپنیه در جنگها اشتراک کند، از یک قطار ملکهای در آسیا و امریکا واقع‌گردیدة خود محروم گشت. سال 1640 در نتیجة شورش خلقی پارتوگلیه از اسپ­نیه (اسپنیه استقلالیّت پارتوگلیّه را سال 1668 اعتراف کرد) جدا شد.

در ابتدای عصر 18 پارتوگلیه به انگلیه تابع شد (شرطنامه‌های سال 1703 لیسبان و می‌توان) ، در دورة جنگهای ن­پالیان در زیر فشار انگلیه از همراهشوی به نام به بلوکدة کانتینینتلی، که آن را فرنسیه اعلان کرده بود، دست کشید. فرنسیه در اتّفاق با اسپنیه سال 1807 پارتوگلیّه را ضبط کرد. کارال به برزیلیه گریخت. پارتوگلیها با دستگیری قشونهای انگلیس تا سال 1811 ارمیة فرنتسوزها را از خاک مملکت تنگ کرده برآوردند، امّا خود به تابعیت انگلیه درآمدند، که آن ترتیبات مطلقیّت را پیش گیریف­ته بود. سال 1820 در پارتوگلیه روالوتسیة برجوزی cap زد. یک قطار اصلاحاتهای پراگریسّیوی (برهم خوردن امتیازهای فئودالان، انکیویزیتسیه و غفره) اعلان کرده شد. سال 1822 کانستیتوتسیة لیبرالی قبول گردید، برزی­لیه صاحب‌استقلال اعلان کرده شد. ریکسیة فئودالی-کلیریکلی در اتّفاق با اشرافان لیبرالی سال 1826 خرتیة کانستیتوتسیانی برپا کرد. سال 1842 خرتستان (طرفداران خر­تیه (1826) دیکتتورة حربی برقرار کردند، که آن را شورش خلقی سال 1846 سرنگون کرد. حکومت چپ سلدنیه (1851-1856) اصلاحات محدود برجوزی گذرانیده، یک قطار چاره‌های اقتصادی و مالیوی ‌اندیشید. امّا تابعیت اقتصادی از انگلیه، نارسایی ک­پیتل آزاد به پیشرفت مملکت مانع می‌شدند. سال 1875 پرتیة سوسیالیستی تأسیس یافت، سال 1876 آن پرتیة ریسپوبلیکوی پارتوگلیه نام گرفت. سال 1909 سعیزد 1-ام ملّی اتّفاقهای کسبة انرخاسیندکلها برگزار شد. روالیتسیة بر­جوزی (1910) در پارتوگلیه ساخت ریسپوبلیکوی برقرار کرد، امّا باقیمانده‌های زمان گذشته، تأثیر کلیسا تابعیت را از کاپیتال انگ­لیه برهم داده نتوانست. پارتوگلیه در جنگ یکم جهانی از طرف ان­تنته اشتراک کرد. روالوتسیة اکتبر در روسیه به بالاروی حرکت کارگری در پارتوگلیه تأثیر کلان ر­ساند. سال 1921 پرتیة کمونیستی پارتوگلیه تأسیس یافت. سستی حرکت کارگری و قوّه‌های دموکراتی، از نقطة نظر سیاست سست بودن ریسپوبلیکچیان برجوزی به دایره‌های ریکسیانی پامیشیکان و کاپیتال کلان برای سال 1926 برقرار نمودن دیکتتورة ژنرال کرمان (سالهای 1928-1951 پرزیدنت پارتوگلیه بود) امکانیت داد. سال 1932 ا. سلزر سروزیر شد. کانستیتو­تسیة نو (1933) ترتیبات فاشیستی را قانونی گرداند. همن پرتیه‌ها، غیر از «اتّفاق ملّی» تأسیسش 1930، تماماً منع کر­ده شده‌اند. در جنگ گرجدنی اسپنیه (1936-1939) پارتوگلیه فرنکستان و انتیروینتهای ژرمنیه و اتلیّه را دستگیری نمود. در دورة جنگ دوّم جهانی به بلوک فاشیستی یاری رساند، در آخر جنگ به طرف ایالات متحدة امریکا میل کرد. سال 1948 به نام به «پلنک مرشلّ» همراه و به بلوک نتا داخل شد (1949)؛ به ایالات متحدة امریکا برای در جزیره‌های ازار جایگیر کردن بزه‌های حربیش (1948) اجازت داد.

تارومار کرده شدن ژرمنیة فاشیستی به بالاروی حرکت-دی­ماکرت مساعدت کرد. حکومت برای به مجلس ملّ پیشنهاد نمودن نامزدهای آپّازیتسیه حقوق داد، لیکن تعقیبات را زورتر کرد. سالهای 60 برآمدهای محنتکشان به عمل آمد، حرکت استودینتان اوج گرفت، در مستملکه‌ها حرکت آزادی‌خواهانة ملّی cap شد. قشونهای هندوستان (1961) ، گاه، دمة، دی و را آزاد کردند. حکومت پارتوگلیه از دادن استقلالیت به انگاله، گوینیّه-بسه و، مازمبیک دست کشید، بر ضد قوّه‌های آزادی‌خواهانة ملّی مبارزه می‌برد. در مملکت از سیاست فاشیستی و دایره‌های حکمران ناراضیگی می‌افزود. پرتیة کمونیستی پارتوگلیه (پکپ) دایر به متّحد نمودن عامّه فعالانه کار می‌برد، به ترور خونین نگاه نکرده به کارپرتایهای کارگران صناعتی و خواجگی قشلاق راهبری می‌کرد، در برآمدها به مقابل ترتیبات فاشیستی اشتراک می‌نمود. در ارمیه هم ناراضیگی عمومی به عمل آمد، در آن جا حرکت قوّه‌های مسلّح تشکیل یافت. 25 آوریل 1974 در نتیجة برآمد قوّه‌های مسلّح حاکمیت م. کاتن و سرنگون کرده شد. سا­ویت نجات ملّی تشکیل یافت، که به وظیفه‌های حاکمیت اجرائیه‌ و قانون‌برآر را به عمل می‌برآورد. در میانة مه‌ای ساویت دولتی- (آرگن قانون‌برآر) و حکومت موقتی برپا شد، که به آن اشتراکچیان حرکت قوّه‌های مو­سلّه و نمایندگان پرتیه‌های گوناگون سیاسی، از آن جمله، کاتب ژنرالی پکپ ا. کنیل و کاتی­ب ژنرالی پرتیة سوسیالیستی پارتوگلیه م. ساریش داخل شدند. دایر به دموکراتیکنانی مملکت تدبیرها ‌اندیشیده شو­دند: به فعالیّت پرتیه‌های سیاسی اجازت، پالیتسیة مخفی cap داده شده محبوسان سیاسی آزاد، سینزوره بیکار، حقوق محنتکشان برای برپا نمودن اتّفاقهای کسبه اعتراف کرده شد. جنگهای مستملکداری بازداشته شدند. دا­یر به خودمویینکنی خلقهای مستملکه‌های پارتوگلیه (27. 7. 1974) قانون قبول کرده شد. پارتوگلیه ریسپوبلیکة صاحب‌استقلال گوینیّه-بسه و را ایعتی­راف کرد، با قوّه‌های ملّی ما­زمبیک در بابت سال 1975 اعلان کرده شدن استقلالیّت آن راضی شد. این چاره‌بینیها در شرایطی به عمل برآورده می‌شوند، که ریکسیه سعی و کوشش دارد پراسیس­س دموکراتیکنانی را بازدارد.

پارتوگلیه 9 ژوئن 1974 با ا.ج.ش.س. مناسبتهای دیپلماتی مقرّر نمود.

پارتوگلیه از سال 1955 اعضای تدم می‌باشد.

سال 1976 برای دموکراتیکنانی منبعدة مملکت، برای دگرگونسازیهای اجتماعی و اقتصادی مبارزه دوام کرد. 28 آوریل 1976 کانستی­توتسیة نه و جاری گردید، که آن مظفّریّتهای اساسی روالوتسیة پارتوگلیّه را پایدار گرداند. 12 آگوست ساویت روالوتسیانی از نو تشکیل کرده شد. ماه سپتامبر حکومت پراگرمّة برطرف کرده شد­ن مشکلیهای اقتصادی را اعلان کرد. به بعضی نقطه‌های این پرا­گرمّه محنتکشان ضد برآمدند، چون که نقشه‌های از طرف حکومت کشیده شدهه بنا به اظهارات پکپ مظفّریّتهای روالوتسیانی را در زیر خطر کلان می‌گذاشت. آخرهای دسامبر پارلمنت لایحة قانونی را، که حکومت م. ساریش در بارة پلن ترقّیات اقتصادی و بیوجیت دولتی برای سال 1977 (کمونیستان از آوازدهی دست کشیدند) پیشنهاد کرد، معقول دانست. سالهای 1981-1982 وضعیت در مملکت نهایت مرکّب بود. ژانویه 1981 به سر حاکمیت ف. پینت و بلسیمه و آمد، که آن اساساً راه سابق کبینیت «الینس دموکراتی را» پیش گرفته، برای برهم دادن اساسهای کانستیتوتسیانی روالوتسیة اپری­ل 1974 سعی و کوشش نمود. «الینس دموکراتی» به کمیسیون مخصوص مجلس ریسپوبلیکه لایحة قانون را عاید به از نو دیده برآمدن کانستیتوتسیة 1976 (آوریل) پیشنهاد کرد، که آن به برقرارکنی موقعهای اقتصادی و سیاسی کاپیتال کلان روانه شو­ده، پراکنده نمودن ساویت روالوتسیانی و کانسینترتسیة حاکمیت را در دست حکومت، از حساب محدود نمودن وکالت پرزیدنت ریسپوبلیکه، نگرانیده شده بود.

در داخل کالیتسیة حکمران ضدیتها تیز و تند می‌گردیدند. قنات راست پمسد به مسد، که در «الینس دموکراتی» تأثیر خود را زورتر کرده بود، نزدیکتر گردید. در زیر فشار قنات راست حکومت ف. پینت و بلسیمه و از وظیفة سروزیری به استیفاع برآمد. ماه سپتامبر بعد یک قطار کامپرامیسّهای تاکتیکی در داخل پسد و «الینس دیماکر­ت» کبینیت به نو تشکیلشدة او اثاثة مقصد و مرام قناتی

راست را افاده می‌کرد. عامّة وسیع طبقه‌های اقالی از سیاست سوسیالی-اقتصادی هر دو حکومت «الینس دموکراتی» ناراضی بودند. ماه آوریل 400 هزار خذمتچیان اداره‌های دولتی کارپرتایی کردند، ماه دسامبر در لیسبان نمایش عامّوی شده گذشت. آخر سال وضعیت در مملکت نهایت تیز و تند گردید؛ پکپ وابسته به این وضعیت در بابت استعفای کبینیت، cap دادن منجلیس ریسپوبلیکه و پیش از مهلت گذرانیدن انتخابات پارلمنت تکلیفها پیشنهاد نمود، این تکلیفها هرجانبه دستگیری کرده شدند.

در سیاست خارجی خود حکومت پارتوگلیه پیش از همه به بلوک نتا شریک بودن خود را نشان داده، مأموریّت ایالات متحدة امریکا و منفعت نتا-را در هر یک مسئلة اسا­سی بینلخلقی بی‌چون و چرا طرفداری می‌کرد. همکاری حربی-سیاسی پارتوگلیه در دایرة نتا، پیش از همه با ایالات متحدة امریکا فعالتر گردید. حکومت ف. پینت و بلسیمه و ب­رای از طرف قوّه‌های مسلّح ایالات متحدة امریکا استفاده کرده شدن بزه‌های حربی مملکت راضیگی داد. در سیاست خارجی حکومت پارتوگلیه مناسبتهای خود را با دولتخای افریکه مثل پیشینه دوام می‌دهد. سال 1981 پارتوگلیه با 125 دولت مناسبتهای دیپلماتی داشت.

پرتیه‌های سیاسی و اتّفاقهای کسبه. پرتیة سوسیالیستی پارتوگلیه (پسپ). تأسیسش 1973. پرتیة سوسیال-دموکراتی (پسد، تا اکتبر 1976-پرتیة خلقی-دموکراتی، پخد). تأسیسش 1974. پرتیة مر ک ا ز ا ساتسیه ل-د اماکرتی (پمسد). تأسیسش 1974. پرتیة کمونیستی پارتوگلیه (پکپ). تأسیسش 1921. کانفیدی رتسیة عمومی محنتکشان پارتوگلیه-انتیر سندیکل ملّی. ژانویه 1977 تشکیل شده است.

خاجگی. پارتوگلیه مملکت اگرریست. تابعیت از کاپیتال خارجی (اسا­سن از ایالات متحدة امریکا، انگلیه، رفگ) ، اینچنین خراجات کلان حربی مدّت دراز بالاروی اقتصادی مملکت را بازمیداشت. درآمد ملّ در پارتوگلیه (به هر یک نفر اهالی) نظر به درآمد ملّی مملکتهای نسبتاً ترقّیکردة جهان کاپیتالیستی چندین مراتبه کمتر می‌باشد. 46%-ا محصولات ملّی عمومی به سهم صناعت راست می‌آید. انرژیتیکة مملکت اساساً به ذخیرة آب اساس یافته است. پارتوگلیه به خارجه والفرم، پیریت، معدن عورن ایکسپارت می‌کند. غیر از آن معد­ن قلعگی، مس، آهن، انگشت (انت­رتسیت و لیگنیت) استخراج می‌شود. ساحه‌های صناعت بافندگی و خوراکواری یکی از ساحه‌های مهم و عنعنوی صناعت از نو کارکردبراینده می‌باشند. قسم زیاد کارخانه‌های این ساخه در ساحل اقیانوس اتلنتیک در ریانهای لیسبان-سیتوبل و پارت و جایگیرند. در مملکت کارخانه‌های صناعت متالورگیة سیاه، زوادهای میس و قلعگی‌گدازی، استحصال الیومینیی هست. سالهای آخر صناعت ماشینسازی ترقّی می‌کند. کارخانه‌های کشتی‌سازی وکیشتیتعمیرکنی در اقتصادیات پارتوگلیه رل کلان می‌بازند. در هوالی لیسبان (مرگییره) مرکز کشتیتعمیرکنی هست، که آن اهمیت بینلخلقی دارد. غیر از آن ماشینهای درزدوزی، ویلاسپید (دوچرخه)، دستگاه، دویگتیل دیزل می‌برارد. صناعت شیمی، استحصال محصولات نیفت و شیمی نیفت انکشاف می‌یابد. در شهر سینیش کامپلیکس کلان صناعتی عمل می‌کند. کارخانه‌های صناعت گزوار پختگین، پشم، چرم و پایفزال بسیارند. پارتوگلیه از جهت ویناکشی در جهان مشهور گشته است. پارتوگلیه به خارجه روغن زیتون، کانسیرو ماهی می‌برارد. آن از جهت استحصال و ایکسپارت پوک در جهان جای 1-عمرا می‌گیرد. تا روالوتسیه سال 1974 تقریباً از 5/3 حصّة ‌دهقانان در خواجگی قشلاق بند بوده، تماماً و یا قسماً زمین نداشتند. بعد سرنگون نمودن فاشیزم بعضی دگرگونسازیهای اگرری به عمل برآورده شدند. با وجود آن مسئله‌های اساسی خواجگی قشلاق تا حال حل نگردیده‌اند. در شمال پارتوگلیه خواجگیهای خرد، در جنوب تا همین نزدیکیها زمینداری کلان پامیشیکی حکمران بود. ساحه‌های مالی خواجگی قشلاق: تاکداری، باغداری، پرورش درخت زیتون، ستروس، در جزیره‌ها بنن، اننس، نیشکر. زراعت اساسی خوراکی: گندم، جواریمکّه، جودار، شالی، لوبیاگیها، کرتا­شکه. چارواداری سست ترقّی کرده است. سال 1982 در مملکت (به حساب ملن cap) -1، 2 گاو، 2، 4 خوک، 5، 2 گوسفند بود. طول راه آهن-3، 8 هزار کم (1981). لیسبان بندر اساسی بحری و ایراپارت می‌باشد، که اهمیت بینلخلقی دارد. پارتوگلیه به خارجه پوک، کانسیرو ماهی، شراب، نخ پخته برآورده از خارجه نیفت، ماشین، تجهیزات، متال سیاه می‌­گیرد. شریکان اساسی سودایش-مملکتهای «بازار عمومی»، انگ­لیه، رفگ، فرنسیه، اتلیه، ایالات متحدة امریکا. توریزم ترقّی کرده است. و آ ه ا د ا نول-ایسکودا.

تندوروستی. سال 1973 به هر 1 هزار اهالی تولد 20، 1، فوت 11، 1، _فوت کودکان به هر 1 هزار کودک نوزاد 49، 8 نفر بود. از کسلیهای سرایت‌کننده-کسلی شش، تر­خامه، ارسی شکمپیچ، تب‌لرزة تیف، هپاتیت پهن شده‌اند. کس­لی مخو نیز مشاهده می‌شود. تندرستی دولتی و خصوصیست. سالی

1971 در مملکت 619 کسل‌خانه بود. سال 1972 در پارتوگلیه قریب 9 هزار دُختُر (دُختُر به 960 نفر اهالی) ، زیاده از 5 هزار نفر کارکن میانة طبّی کار می‌کرد. 3 فکولتیت طبّی نزد انیویرسیتیتها کدرهای طبّی تییار می‌کند.

ماریف. سال 1977 35%-ا اهالی مملکت بی‌سواد بود. برای کودکان سن از 3 تا 6-ساله مؤسسه‌های تامکتبی هستند. مکتب ابتدایی 6-ساله، مکتب میانه 5-ساله بوده، از دو سیکل عبارت می‌باشد. غیر از این مکتبهای میانة معلومات عمومی، مکتبهای کسب‌آموزی نیز هستند. در پارتوگلیه 7 انیویرسیتیت و یک انستیتوت تکنیکی هست. سال تحصیل 1976/1977 در آنها 11، 895 استودینت می‌خواند. انیویرسیتیتهای کلانترین: انیویرسیتیت کایمبره (تأسیسش 1290) و انیویرسیتیت لیسبان (تأسیسش 1290). در مم­لکت 4 آکادمی، 45 مکتب عالی، 26 انستیتوت تدقیقات علمی، 37 کتابخانه، 42 موزیی هست. کتابخانة ملّی پارتوگلیه سال 1796 در لیسبان تأسیس یافته است. موزیّهای کلان: موزیی ملّی صنعت قدیمه، اَرخیالوگیه (باستان‌شناسی) و اتنوگرافیه، صنعت معاصر، مو­زی نومیزمتیکه، صنعت خلق و غیره.

متبوات، رادیو، تلویزیون. سال 1974 در لیسبان چنین گزیته و جرنلها نشر می‌شد:           گزیتة «اونتی»

(«avante») ، آرگن مرکزی پکپ؛ «دیری و دو گاویرن و» («diario do governا») ، آرگن حکومتی؛ «دیری و د لیجباه» («diario de lisboa») ، «دیری و د ناتیسی‌اش» (diario de noticias») ، «دیری و پاپولر» («dia­rio popular»)؛ بیولّیتین «مویمینت و» («movimento») ، آرگن حرکت قوّه‌های مسلّح، گزیتة هرروزة کتالیکی «ناویددیش» («novi-dades») ، «پا و لور» («pova livrی») ، آرگن پرتیة خلقی-دموکراتی و غیره. اگینتی اخبارات ملّی-عجینسیه د ناتیسی‌اش ا د انفارمساینش (agenda de notisias ا de informacoes) ، تأسیسش 1974، در لیسبان جایگیر است. رادیو و تلویزیون پارتوگلیه از ژوئن 1974 تحت نظارت دولت می‌باشد. برنامه‌های رادیو به زبانهای پارتوگلی، انگلیسی، اسپنی، اتلیوی، نیمیسی و دیگر زبانها برده می‌شود.

دبیات. مجموع سرودهای کنسانی را (پارتوگ. cansionero) ، که به آخر عصر 13-ابتدای عصر 16 تعلق دارد، آثار قدیمة ادبیات پارتوگلیه می‌با­شد. افسانه و روایتهای خلقی به وقایع‌نامه‌های ف. لالیش (1380-1460) و گ. ایپیش د ازورره (1410-1474) گرد آورده شده‌اند. در دورة احیا دراماتورگیه: ج. ویسینتی (تقریباً 1470-تقریباً 1536) ، ب. ریبینر و (تقریباً 1482-1552) ، ف. سد میرپده (1481-1558). ا. فیرّییره (1528-69) به او-ج اعلی رسید. نقطة عالی ادبی­یات دورة احیا لیریکم ل. د ک­ماانس (1524 یا 1525-1580) می‌باشد، که او در داستان خود «لوزیده» (1572) (در بارة سیاحتیه وسکا ده گمه) مردانگن و قهرماپین خلق را ترنم کرده است. در دو­رة حکمرانی اسپنیه (1581-1640) تأثیر ادبیات اسپة حس کرده می‌شود. در اثرهای ف. لاب و (ابتدای عصر 17) ، ا. ج. سیلوه (1705-1739) روحیة وطن‌دوستانه مشاهده می‌­شود. در میان عصر 18 غایه‌‌های معرفتپروری انکشاف می‌یابند .:

هرکت دموکراتی و ضدفشیتی سالهای 30-40 سعی و کوشش نویسندگان ریلیستی را به موضوع اجتماعی زیاد کرد: ا. ریبییر و (1885-1963) ، ج. م. فیرّییره د کشتر و (تولدش 1898) ، س. ج. پیرییره گامیش (1909-1949) ، ا. ریدال (1911-1969) ، ف. نماره گانسلویش (تولدش 1919) ، م. ده فانسیکه (تولدش 1911) ، م. دو نسیمینت و (1912-1966). بعد سرنگون گردیدن ترتیبات ف­شیستی سال 1974 نویسندگان پیشکدم در آفریدن مدنیّت نو دموکراتی اشتراک می‌کنند.

میعماری و صنعت تصویری. در پارتوگلیه نقشة روی آدمان و هیوانات دورة پلیالیت (در سنتیگ و-دو-ایشکارل) در خرسنگها، دالمینهای بسیار دورة نیالیت (الیجه، پویه) ، سفال، ویرانه‌های قصبه‌های مستحکم کرده شدة لوزیتنها (هزارة 1 تا میلاد) ، از رومیها (عصر 2 تا میلاد-عصر 5 م) خرابه‌های فارم کانیمبریگی و به نام عبادتخانن دینه در ایواره، باقیماندة کلیساهای و ا س ت گ آ ت ه آ (عصر 7) تا زمان ما باقی مانده‌اند. آثار مدنیّت ساختمان عرب اساساً در بناقای استقامتی خلق عوام جنوب مملکت دیده می‌شود. در کایمبره، لیسبان (عصرهای 11-12) کوشک و مسجد، کلیسا و دیر اسلوب رمانی قامت راست می‌کو­نند. سابق قصبه‌های لوزیتنها در عصر 12 به شهرهایی تبدل می‌یابند، که آنها نقشة ویران دارند. دیرهای عصرهای 12-14 با اصول گاتیکه بنا یافته‌اند (الکبسه، ب­تلیی). در عصرهای 15-16 در پارتوگلیه اسلوب به خود خاص «منوالینا نشو و نما می‌یابد، که آن در شکل معماری و هیکلتراشی خصوصیتهای ایکزاتیکة شرق را در بر می‌­گیرد. برای صنعت تصویری آن دوره (ن. گنسلویش، ف. فیریندیش) حقیقت و روح‌بلندی خاص می‌باشد. در دورة حکمرانی اسپنیه (1581-1640) معماری تنزّل می‌کند. صنعت آرایش-عملی عصرهای 16-17 با خصوصیت به خود خاص به کلّی فرق می‌کند، ن در آن عنعنه‌های صنعت اوراپه و شرق (مبل، قالین، متاع، سفال و غیره) در علاقه‌مندی زیچ به کار برده شده‌اند. از آخر عصر 17-ابتدای عصر 18 شهرسازی از نو ترقّی می‌کند.

در صنعت تصویری عصر 18-ابتلای عصر 19 به جای عنعنه‌های براکّای اتلیه (ف. ویییره لوزیتن و) کلسّیتسیزم آکادمی (ف. ویییره پارتوزیسی) می‌آید. از بین رسّامان اسری

19 رسّام رمانتیک د. ا. سیکییره و ریلیست. ک. باردل و پینییر و شهرت کلان داشتپد. در عصر 20 صنعت تصویری ریلیستانه (ج. پامر، ر. ریبییر و) و گرفیکه (ا. د فرییتش) یکجایه با کوبیزم و رسّامی ابسترکت پیش می‌رفت.

موسیقی. مدنیّت موسیقی پارتوگلیه در اساس مدنیّت موسیقی خلقهایی، که از قدیمولییام (کیلتها، رومیها، ویستگاتها، عربها) در این سرزمین حیات به cap می‌بردند، شکل گرفته است. موسیقی خلقی پارتوگلیه عنعنه‌های قدیمه دارد، آن بایی و گوناگون‌شکل می‌باشد. جنر سرود و سرود و رقص نظر به جنر انسترومسنتلی بیشتر ترقّی کرده است. در سرودهای دوره‌های قدیم اساساً محنت، فصلهای سال، دین و دیانت ترنم می‌شود. شکل از خمه معمول آن-فد و-سرود یکه‌خوان لیریکی می‌باشد، که آن با جورشوی گیتاره اجرا کرده می‌­شود؛ از رقصها رقص ویره معمول است. بسیار سرودهای خلقی آهنگ رقصی دارند. جنرهای اساسی سرود و رقص: شوله، ملین، مرّفه و غیره. اسبابهای موسیقی خلقی: گیتارة 6-تاره، مندلینه، دف، وی­اله، غجّک و غیره. موسیقی کسبی نیز عنعنه‌های قدیم دارد. عصرهای 12-13 دورة صنعت تروبدورهاست. اوّلین کپیلّه در عصر 13 در دربار تشکیل یافت. در عصرهای 15-16 موسیقی سیراوازة واکلی و انسترومینتلی خیلی ترقّی می‌کند؛ نمایندگان این جنر: د. د گایش، م. کرداز و، م. ر. کاالیو. از نیمة یکم عصر 18 موسیقی پارتوگلیه در زیر تأثیر موسیقی اتلیه مانده تا عصر 20 با همین راه پیش می‌رفت. بسته‌کاران برجستة عصر 18: ک. سه‌ایشش، ف. ا. المییده (مؤلف او­ولین آپیره در پارتوگلیه، 1733). بسته‌کار از همه مشهور آپیره م. پارتوگل می‌باشد، که او زیاده از 50 آپیره نوشته است. بسته‌کاران نمایان عصرهای 19-20: ج. وینه ده ماته، آ. ده سیلوه، ل. د فرییتش برنک و، ر. کاالیو، ف. لاپیش گرسه و دیگران. مرکز حیات موسیقی لیسبان می‌باشد، در آن جا تئاتر آپیرة «سن-کرلوش» (تأسیسش 1793) ، کانسیروتاریة ملّی، آکادمی موسیقی، کپیلّة خواری «پالی­فانیه» و غیره موجودند. . شهرهای پار­ت و و کایمبره نیز مرکزهای کلان موسیقیند.

تیتر. اوّلین معلوماتها در بارة نمایشهایی، که کارکتر بدیهه‌گویی داشت، به عصر 12 تعلق دارد. دراماتورگ، اکتور و بسته‌کار ج. ویسانت اساس‌گذار تئاتر ملّی پارتوگلیه می‌باشد. از آخر عصر 15 تئاتر و دراماتورگیه ترقّی می‌کنند. عصر 16 در لیسبان تئاترهای عامّه­نی به وجود می‌آیند. در نتیجة تعقیبات اینکویزیتسیه و سینزورای کلیسا صنعت تئاتر در عصر 17 تنزّل کرد. بالاروی تئاتر میل­ل در سالهای 20-30 عصر 19 به پایدار گردیدن تمایل رمانتیزم و با به صحنه گذاشته شدن پاسه‌های ج. ب. المییده-گرّیته وابسته است.

با تشبث المییده-گرّیته در لیسبان کانسیروتاریة صنعت درمه، تئاتر ملّی ملکه مریلتس 2 (سال 1846) تشکیل شد، که آن یکی از مرکزهای مدنیّت صحنوی پارتوگلیه گردید. از چاریک اوّل عصر 20 تئاتر به زیر تأثیر جریان مدرنیستی ماند. بعد جنگ دوّم جهانی در تئاترهای تجربوی اساساً اثرهایی نمایش داده می‌شدند، که آنها اهمیت پروبلم­تیکی داشتپد. تنها قسم ناچیز اربابان تئاتر اثرهای کلاسیکان ادبیات جهانی و ملّی را به صحنه می‌گذارند. در لیسبان به غیر از تئاتر ملّی ملکه م­ری‌ام 2 تئاتر ملّی خلقی، تیت­ر بدیعی و غیره هست.

کینا. فیلم اوّلین سال 1896 به نگرفته شد. بعد تشکیل شدن کینافیرمة «پارتوگلیه-فیلم» (1909) استحصال فیلمها منتظم شد. آخر سالهای 20-اوّل سالهای 30 ریجیسّیرهای نمایان پ. ل. د برّوش، م. د عالیوییره و دیگران به آفریدن فیلمها کمر بس­تند. در دورة دیکتتورة فاشیستی و سینزورة سخت صنعت کینای پارتوگلیه قطع گردید. در این دوره اساساً فیلمهای تجارتی آفریده می‌شدند. تنها در بعضی فیلمها-«دارو، محنت مشقّتناک در دریا» (1931) ، «انیکة نادان» (1942) ، «شکار» (1965) ریجیسّیار عالیوییره، اینچنین فیلمهایی، که سالهای 60 ریجیسّیار ف. لاپیش، ه. د سوزه، پ. راشه آفریدند سعی و کوشش نگاه داشتن موقع اجتماعی و بدیعی کینیمتاگرف مشاهده کرده می‌شود. سال 1974 در پارتوگلیه قریب 400 کیناتیتر بود.

د .: لگوتینه ا. ا. ، لتین­سکیی و. ا.. سترنы پیرینییسکاگا پا­لواستراوه. ل. ، 1977؛ ب را پ. ، پار­توگلیه. ریانّا-گیاگرفیچیسکیی آچیرک م. ، 1952؛ بیلیوسکیی ا. م. ، امیری­کنسکیی امپریالیزم نه پیرینییسکام پالواستراوی، م. ، 1961؛ کنیل ا. ، پت ک سوابادی، پی. ر. س پارتوگ. ، م. ، 1967؛ کالامییتس گ. ن. آچیرک ناوییشیی استاری پارتوگلی، م. ، 1968؛ وسیاب­شیه استاریه اسکوسّتو، ت. 2 (که. 1) ، ت. 3، م. ، 1960-1962.

Инчунин кобед

دیهة سفیدشهرک

سفیدشهرک، دیهه‌ای است در ساویت قشلاق لاهوتی ریان خاولینگ، ولایت کولاب. تیرّیتاریة ساوخاز به نام …