آصفی هرویی (1449، هرات-1517، همان جا) ، شاعر فارس-تاجیک. در زادگاهش تحصیل علم کرده است. آصفی هرویی صاحب ذهن سلیم و طبع بلند بوده، در دایرة ادبی هرات، که به آن جامی سروری میکرد، مقام خاص داشت. آصفی هرویی یکی از شاگردان بامهارت جامی بود. اکثر تذکرهنگاران او را یکی از شاعران پرقدرت و توانا معرف کردهاند. از اشعار آصفی هرویی برمیآید، که پایان عمرش در خاری و زاری و فقر و ذلت گذشته است. از آصفی هرویی دیوانی باقیست، که در آن غزل موقع اساسی دارد. موضوع اساسی غزلیات آصفی هروی عشق و محبّت بوده، در ضمن آن شاعر به موضوعهای زیاد اجتماعی، پندوخلاقی، حسبحالی و غیره دست زده است. در دیوان آصفی هرویی بسیار بند و بیتهایی موجودند، که در آنخا شاعر از واقعات ناگوار زمانه، فتنه و نابرابریها، بیکسی و تنهایی، بیقدری و بدبختی اهل خرد شکایت کرده است:
انم، که در این شهر کسی نیست مرا،
در باغ جهان کدر خسی نیست مرا،
در بند بلا همنفسی نیست مرا،
فریاد، که فریادرسی نیست مرا.
اسفی هرویی بر خلاف شعرای مدّاح برای طمع هیچ گاه به مدح کسی س و-خن نگفته، با دسترنج خود خاکسارانه عمر به cap میبرد. در سبک و اسلوب، شکل غزل آصفی هرویی ساسن به امیر خسرو دهلوی، حسن دهلوی، حافظ، کمال و استادش جامی پیروی میکرد. ولی در این باب او سخن نو و تازهای نیز داشته است، که سزاوار بهای بلند سخنشناس بزرگ-میرزا عبدالقادر بیدل گردیده است و از این بابت «سفینة خوشگو”درک میدهد.