«آپّازیتسیة کارگری»، گروه فرکسیانی ضدپرتیوی در رکپ (ب) (1920-22) ، میلان انرخیستی و سندیکلیستیست. در دورة به آخر رسیدن جنگ گرجدنی (1918-20) و در وضعیت خرابی خواجگی به ساختمان آسایشته گزشتن پرتیه به وجود آمد. به «آپّازیتسیة کارگری» ا. گ. شلیپنیکاو، س. پ. میدویدیف، ا. م. کالّانتهای سرداری میکردند.
سعیزد 10 رکپ (ب) (1921) قید کرد، که «سبب پیدا شدن این میلان قسماً این است، که به صفهای پرتیه عنصرانی داخل شدند، که جهانبینی کمونیستی را هنوز کاملاً از خود نکردهاند، لاکین سبب اساسی پیدایش این میلان تأثیر ستیخیة میده برجوزیست به پرولتاریت و به رکپ…» («کپسّ در ریزالیوتسیة»، جلد 2، صحیفة 591). تشکّل پلتفارمة «آپّازیتسیة کارگری» هنوز سال 1919 آغاز یافته بود.
شلیپنیکاو به سعیزد 9 رکپ1 (ب) (مارت-آوریل 1920) با نام «عاید به مسئلة مناسبتهای بین رکپ، ساویتها و اتّحادیههای استحصالی» تزیسها پیشنهاد نمود. در این تزیسها تکلیف کرده میشد، که پرتیه و دولت ساویتی باید باسیاست، اتّفاقهای کسبه باشند، با اقتصادیات مشغول گردند. سعیزد این تزیسها را همچون تزیسهای انرخیستی و سندیکلیستی رد نمود. «آپّازیتسیة کارگری» با این نام بار اوّل در کنفرانس» 9-ام عمومیراسّییگی رکپ (ب) سپتامبر 1920 برآمد کرده، باز به ضربه دچار شد.
«آپّازیتسیة کارگری» همچون گروه فرکسیالی زیدّیپرتیوی در دورة مباحثههای اتّنفاقهای کسبه سال 1921 کاملاً تشکّل یافت. پلتفارمة غایوی و سیاسی «آپّازیتسیة کارگری» در کتابچة کالّانتهای «آپّازیتسیة کارگری»، که در عرفة سعیزد 10 رکشب)
چاپ شد، پرّه افاده یافته بود.
در آن تکلیف کرده میشد، که؛ ادارة تمام خواجگی خلق به اختیار «سعیزد عمومیراسّییگی استحصالکنندگان»، که در اتّفاقهای کسبه متّحد گردیده بودند، داده شود و آن باید آرگنهای مرکزی ادارهکنی را انتخاب نماید؛ طلب کرده میشد، که همة آرگنهای ادارهکنی خواجگی خلق را تنها اتّفاقهای کسبة دخلدار انتخاب نمایند، نامزدهای پیشنهادکردة اتّفاق را باشد، آرگنهای پرتیوی و ساویتی رد کرده نمیتوانستند.
«آپّازیتسیة کارگری» اتّفاقهای کسبه را به دولت ساویتی و پرتیة کمونیستی مقابل گذاشته، به جای پرتیة اتّفاقهای کسبه را شکل عالیی تشکیلات صنف کارگر میشمارید. پلتفارمة «آپّازیتسیة کارگری» از روی مسئلههای داخلیپرتیوی چنین بود: ایبدارکنی تهمتآمیز راهبریّت پرتیة در «دورشوی از امّة پرتیوی»، «به قوّههای ایجادی پرولتاریت بهای درکاری داده نتوانستن»، «مسلکگومکنی راهبران پرتیوی» و غیره. در سعیزد 10 رکپ (ب) (1921) هم اعضایان «آپّازیتسیة کارگری» عقیدههای اپورتونیستیی
خود را حمایه کردند. سعیزد موقع «آپّازیتسیة کارگری» را، که کاملاً مخالف مارکسیزم بود، قطعیاً محکوم نمود. در ریزالیوتسیة «در بارة میلان سندیکلیستی و انرخیستی در پرتیة ما»، که آن را ولاديمير الیچ لینین تکلیف کرده بود، گفته میشد: «سعیزد فوراً پراکنده کرکن بییستیسوا همة گروههای در زمینة این یا آن پلتفارمه به وجودامده را طلب میکند و به همة تشکیلاتها میسپارد، که آنها جداً باخبر شده ایستاده، به هیچ گونه برآمدهای فرکسیانی راه ندهند» («کپسّ در ریزالیوتسیهها»، جلد 2، صحیفة 220).
سعیزد نشان داد، که این عقیدهها به مارکسیزم هیچ م و-ناسیبتی ندارند و بسا خطرناکند. سعیزد به این عقیدهها همچون عقیدههای ضدپرتیییی، سندیکلیستی و انرخیستی، همچون افادة کلوشهای میدبورجوزی بها داد. در عمل غایههای «آپّازیتسیة کارگری»، گفته میشد در ریزالیوتسیه، موقع پرتیّه را همچون راهبر عامّه سست میگردانند و به دشمنان صنفی مدد میرسانند.
سعیزد منبعد در رکپ (ب) ماندن ترغیباتچیان این غایهها را امکانناپذیر دانست و قرار کرد، که همة گوروخدا و فرکسیهها فوراً پراکنده کرده شوند. بعد سعیزد اکثریّت اشتراکچیان «آپّازیتسیة کارگری» علاقهاشان را از این گروه کندند. ولی راهبران آپّازیتسیه تشکیلات ضدپرتیوی را نگاه داشتند و فعالیّت اختلافاندازیشان را دوام دادند. فوریه 1922 آنها به کاملاجرایة اینترناسیونال کاممونیستی (کییک) «عریضة 22 نفر» را فرستادند، که آن پُر از تهمت به پرتیه بود. کییک «عریضه» را دیده برآمده، عملیات گروه را محکوم نمود. سعیزد 11-امپ وکپ (ب) (4922) ریزالیوتسیه قبول کرده، رفتار ضدپرتیوی «آپّازیتسیة کارگری» را محکوم ساخت و بعضی اعضایان آن را از پرتیه خارج نمود. پس از سعیزد «آپّازیتسیة کارگری» برهم خورد.