موزدویج، مزدوج (ار.-دوگانه، جفت). در علم بدیع شعری را مینامند، که بنای آن بر ابیات مستقل موسرّع-همقافیه گذاشته شده است. امّا در میان شاعران فارس-تاجیک به جای این اصطلاح مرادف آن-مثنوی معمولتر گردیده است و شعرای فارس-تاجیک شعری را، که هر بیتش دارای قافیة واحد و مستقل باشد، و موزهها، بلکه مثنوی گفتهاند. چنانچه عبدالرحمان جامی در مثنوی «خردنامة اسکندری» گفته است:
کنون کردهام پشت همت قوی،
دیهم مثنوی را لباس نوی.
در برابر شعر و قصّههای خرد گوناگونمضمون، که در دیوان و کلیات شاعران گذشته به نظر میرسند، بسیار داستانهای قهرمانی، تاریخی، عشقی، اخلاقی و تربیوی ادبیات کلاسیکی فارس-تاجیک در شکل مثنوی (مزدوج) نوشته شدهاند.
د .: اتاالله هوسینی، بدایع-اس-صنایع، د. ، 1974.
س. عمراناو،