مویینکننده،
آن اعضای پیرو جمله، که از جهت گرمّتیکی به حسههای نامی نطق تابع بوده، علامت، صفت، خصوصیت، مناسبت و صاحبیّت را میفهماند. مویینکننده بی مویینشونده وجود ندارد، از این رو، بعضاً آن را اعضای پیرو نامستقل مینامند. مویینکننده از روی افادة معنا، موقع و واسطة علاقه با مویینشونده به دو گروه کلان جدا میشود: اضافی و بییزافه. مویینکنندههای اضافی بعد مویینشونده جایی میگیرند و به واسطة بندک اضافی (- ا) به آن تابع میگردند (علاقة موافقت): گل سرخ، گزیتة دیواری، خانة نادر و غ. مویینکنندههای اضافی به دو گروه-مویینکنندههای صفتی و صاحبی تقسیم میشوند. مویینکنندة صفتی در نوبت خود سه گروه را تشکیل میدهد: مویینکنندة توصیفی-علامت و خصوصیت اصلی پریدمیت (طعم، بویی رنگ، حجم و غ-را) میفهماند و با صفتهای اصلی افاده میشود: سیب شیرنی، لالة سرخ، صنف کلان و غ .؛ مویینکنندة نسبی نسبت را افاده میکند: بلیت استودینتی، خانة خشتین، محنت ایجادی، کشت تیرهماهی، مرغ دشتی و غ .؛ مویینکنندة صفت فعلی با صفت فعلی افاده میشود و خصوصیتهای آن را داراست: آدمان آمدگی، جوان نشسته، زمکی بیکارخوابیده و غ. مویینکنندههای صاحبی صاحبیت و نسبت داشتن را افاده میکنند: کتاب طلبه، استودینت انیویرسیتیت، خواهر عروس، خوانش بلبل، جستجوی کتاب و غ. مویینکنندههای بییزافه (که با علاقة همراهی به مویینشونده تابع میگردند) مقدار پریدمیت را نشان داده، به علامت، خصوصیت و عدد آن اشاره میکنند. با شمارههای مقداری، جانشینهای اشارتی، تعیینی، منفی، نامویینی و ظرفهای مقدار افاده مییابند: ده کتاب، همین صنف، هر نوع گل، چند شعر و غ .؛ یک نوع مخصوص مویینکننده بیانیه نام دارد (وطن-مادر، پرتیه-سرور دانا و توانا).
د .: تدجییف د. ت. ، سپاسابы سویز آپریدیلینیه س آپریدیلییمыم و ساوریمینّام تدجیکسکام لیتیرتورنام یزыکی، استالینبل، 1055؛ زبان البی حاضرة تاجیک. سینتکسیس، د. ، 1970.
م. نارمتاو