ماه،
قانونیّتهای حرکت ماه از زمانهای قدیم این جانب آموخته میشوند. از عهد پتالیمیی (بتلیموس) cap کرده در این باب چندین نظریات متیمتیکی استرانامی تشکّل یافتهاند. از جمله در تمدّن عجم از طرف نصیرالدّین طوسی (عصر 13) دایر به قانونیّتهای حرکت ماه نظریات مرتّبی تهیه شده بود، سانیتر از جانب قطبالدّین شیرازی و مخصوصاً ابن شاطر مورد تکامل قرار گرفت. نظریة حاضرهزمان حرکت ماه در دورة کاپیرنیک تشکّل یافته است. ماه در اطراف زمین به حساب میانه با سرعت 1، 02 کم/سان از روی مداری، که شکلاً به ایلّیپس مانند است، چون اکثر جرمهای سیستم آفتاب مقابل سمت حرکت اکربکیسات (اگر به مدار ماه از طرف قطب شمالی دنیا نگاه کنیم) حرکت میکند. مسافة بین زمین و ماه اندریک به 384400 کم، پرلّکس ایکوتاری گاریزانتلیاش به 57’2#/، 2 برابرند. ایکستسینتریسیتیت مدار ماه به 0، 0549 برابر است. دور گردش ماه در اطراف زمین (ماه سیدیری) 27، 32166 شباروز را تشکیل میکند. حرکت ماه در اطراف زمین بسا مرکّب بوده، از دشوارترین مسئلههای مکانیکة آسمانی به شمار میرود. مدار ماه به ایکلیپتیکه به اندازة 5°8’43” مایل است. نقطههای بُرش مدار ماه با ایکلیپتیکه، که گرههای فراز و نشیب نام دارند، حرکت نامنتظم عقبناکی را داراست و قد-قد ایکلیپتیکه در دوام 6794 شباروز (تقریباً 18، 6 سال) پرّه دور زده میبرآید.
ز این رو، ماه به همان یک گره پس از فاصلة مویین وقت (آن را ماه تینّینی مینامند، که به 27، 2122 شباروز برابر است) برمیگردد؛ دوری تکرار یافتن گرفتهای ماه و آفتاب به همین فاصلة وقت وابسته میباشد. ماه در گرد محور خود، که به همواری ایکلیپتیکه به اندازة 88°28′ مایل است، در فاصلة وقتی دور زده میبرآید، که رسا به ماه سیدیری برابر است. از این جهت است، که ماه به زمین همیشه با یک طرفش نگران است. چنین موافقت دور گردش و حرکت مدار تصادف نیست. قوّة جاذبة زمین به دورزنی ماه تأثیر میرساند. ماه در اطراف محور خود منتظم دور زند هم، با وجود آن سرعت ماه در نقطههای گوناگون مدار ایکلیپتیکه (منطقتولبوروج) هرخِله است. نتیجة همین است، که ماه در نظر مشاهد زمینی حرکت لپّنده دارد. طول این نوع حرکت ماه به 6°50’، عرض آن به 7°54″ برابر است. چنین حرکت ماه را لیبرتسیه مینامند.
شکل ماه کوروی بوده، ردیوسش 1737 کم (0، 2724 حصّة ردیوس ایکوتاری زمین) میباشد. مساحت سطح ماه به 3، 8-107 کم2 (0، 0743 3/آ حصّة مساحت زمین) و حجمش به 2، 2-1025 سم3 (0، 0203 ده/49 حجم زمین) برابر است. از تأثیر قوّههای مدّنگیز سطح ماه رو به طرف زمین کمی برجسته شده است. مسّة ماه از مسّة زمین دیده 81. 3 مراتبه خردتر بوده، به 7، 35 1025 گ برابر میباشد. زیچی میانة ماه 3، 34 گ/سم3 (0، 61 حصّة زیچی میانة زمین) است. تیزشوی قوّة وزنینی در سطح ماه نسبت به زمین 6 مراتبه خرد، یعنی 162. 3 سم/سای2 است. در ماه سرعت یکم کیهانی 1680 م/سان و سرعت دوّم کیهانی 2375 م/سان است. از سبب خرد بودن قوّة جاذبه ماه هوا یا آب (در حالت آزاد) ندارد.
ماه، که خود جرم منیر نیست، بیواسطه با نور آفتاب یا خود نور از زمین عکسگردیده روشن میشود. تغییریابی فزههای ماه از همین جهت است (رسم).
ماه از روی مدار خود حرکت کرده، ماهی یک مراتبه تقریباً از بین آفتاب و زمین میگذرد و به زمین طرف تیرة آن نگران میشود؛ در این وقت ماه نو میشود. پس از یک-دو روز در قسم غربی آسمان در شکل داس روشن و باریک ماه نو (هلال) پیدا میگردد. پس از 7 شباروز ماه از آفتاب به اندازة 90° دور میرود؛ چاریک یکم cap میشود، که در این وقت رسا نصف قرص ماه روشن است و تیرمینتار (خط جدایی طرفهای روشن و تیرة ماه) راست میباشد.
پس از 14-15 شباروز ماه به بهر میرسد. پس از آن نیمة غربی ماه خرد شده، در شباروز 22-یوم چاریک چارم مشاهده میشود.
مسافة کنجی بین ماه و آفتاب خرد شده، ماه باز به نمود داس نمودار میشود و بعد 29، 5 شباروز شکل هلال را میگیرد (نیگ. ماه سیناده). تغییر فزههای ماه باعث پیدایش یک قطار تقویمها، از جمله سالشماری قمری گردید.
سته ماه نسبتاً تیرهرنگ بوده، البیدای آن به 0، 073 برابر است، یعنی ماه به حساب میانه فقط 7، 3% نورهای آفتاب را انعکاس میکند. قدر ستاروی ظاهری ماه پرّه به-12، 7 برابر است؛ ماه بهر به زمین از آفتاب دیده 465000 مراتبه هم روشنایی میافکند. نشاندهندة رنگ روشنایی ماه به-+-12 برابر است، یعنی روشنایی آن از روشنایی آفتاب اندکی ارغوانیست. دوامت روز و شب ماه به 15 شباروز زمینی برابر است. از بس که ماه اتمسفره ندارد، حرارت سطح آن روزانه تا+110° س، شبانه تا-120° س میشود. توسط مشاهدههای تلسکوپی، که به آنها هنوز گ. گلیلیی (1610) اساس گذاشت، کوهسیما بودن سطح ماه آشکار گردید. چنان که معلوم شد، داغهای تیرهای، که اوّلها بحرها پنداشته میشدند، همواریهایی بودهاند، که نسبت به دیگر منطقهها (به اصطلاح خشکی) قدری تیرتر میتابند. از روی مشاهدههای بسیارساهه خریطههای مفصل ماه ترتیب داده شدند.
سترانام پالیک یه. گیویلیی (1647) اوّلین خریطة ماه را چاپ کناند. او اصطلاح «بهر» را تقویت داده، به کوههای ماه اپینّین، کوکز، علی و غ. نام گذاشت. استرانام اتلیوی ن. ریچّال پستخمیهای وسیع تیره را اقیانوس توفان، بهر بحران، بهر آرام، بهر باران و غ. ، منطقههای خردتر به بحرها رسم را خلیجها (مس. ، خلیج شبنم) و داغهای شکلهای نامنتظم را باتلاقها (مس. ، باتلاق پوسش) اسم نهاده، بعضی کوهها را (اساساً کوههای حلقهشکل) به شرف عالمان مشهور البتّانی، ارخیمید، کاپیرنیک، کیپلیر، تیخا برگی و غ. نامید. این نامها در خریطههای معاصر ماه نیز باقی ماندهاند. در خریطههای نو طرف نانمایان ماه باشد. نامهای ک. ه. تسیالکاوسکیی، س. پ. کارالیاو، یو. ا. گگرین و دیگر پیدا گردیدند. در آخر عصر 19 مشاهدههای فاتاگرفی ماه آغاز یافتند. سالهای 1896-1910 استرانامهای فرنسوی م. لیف و پ. پیوزی از روی صورتهای فاتاگرفی رصدخانة پریج اطلس پلاو ماه را چاپ نمودند؛ بعدتر البام فاتاگرفی ماه را رصدخانة لیک (شمه) چاپ کناند، در میانة عصر 20 باشد، ج. کاینیر (شمه) یکچند اطلس مفصل فاتاگرفی ماه را ترتیب داد. با یاری تلسکوپهای معاصر در ماه تنورههای اندازهاشان تقریباً 0، 7 کم و کفیدههای برشان یکچند صدها م مشاهده شدهاند. ریلیف سطح ماه اساساً در نتیجة مشاهدههای بسیارسالة تلسکوپی مویین گردید. «بهر» های ماه، که تقریباً 40% سطح نمایان ماه را اشغال میکنند، در اصل پستخمیهای همواری پُر از کفیدها و تپّهایمارپیچی میباشند؛ در بحرها تن و رهای کلان نسبتاً کمند. اکثر بحرها با قطارکوههای مدوّر حلقهشکل احاطه یافتهاند. قسم روشنتر سطح ماه با تنورهها، قطارکوههای حلقهشکل، جویکهای بسیار پوشیده شده است. تنورهایی که اندازههایشان از 15-20 کم خوردند، کاسشکل بوده، تنورههای کلانتر (تا 200 کم) از حوزههای چقور و قعرشان هموار عبارتند. ریلیف منطقة کناری ماه، که وابسته به فزة لیبرتسیه قرص ماه را محدود میکند، نسبتاً مفصل و صحیحتر آموخته شده است. سن تنورههای ماه نسبتاً گوناگون است. در سطح ماه از تشکیلههای قدیمة بزور نمایان نهایت تغییریافته تا تنورههای جوان شکلشان واضح و روشن موجودند. در این زمان تنورههای جوان با تنورههای نسبتاً قدیمتر قسماً بالای هم میخوابند.
در تشکیل شکل ریلیف ماه هم قوّههای داخلی و هم بیرونی اشتراک نمودهاند. حساب و کتاب تیرمین تاریخ ماه نشان داد، که بعد تشکّل ماه دیری نگذشته قسم زیاد قشر آن از حرارت رادیواکتیویی تفسیده، گداخته شده است و آن باعث ولقانیزم پراوج گردیده است. برابری به سطح ماه در دورههای اوّل پیدایش به مقدار زیاد میتیاریت و استیراندها (باقیماندههای ابر پراتاسییاروی) افتیدهاند، که در نتیجة ترکش آنها تنورههای گوناگوناندازه حاصل شدهاند. از سبب در ماه نبودن اتمسفره و گیدراسفیره قسم زیاد این تنورهها تا حال محفوظ ماندهاند. حالا به سطح ماه میتیاریتها کمتر میافتند؛ پیدایش ولقانها هم اساساً قطع گردیده است، ولقانها المنتهای رادیواکتیو را به قَبَتهای بیرونه فشاندهاند. در بارة ولقاننم باقیمانده از تنورههای ماه خارج شدن گازهای کربندار شهادت میدهند، که سپیکتراگرمّههای آنها را بار نخست استرانام ساویتی ا. ا. کازыریف حاصل کرده است. حالا سن مطلق بعضی تشکیلههای ماه مویین کرده شدهاند. سن مادّة جوانترین تنورهها دهها و صدها ملن سال را تشکیل دهند، سن کلانترین تنورههای دورة «تابهری» به 3-4 ملرد سال میرسد. پیدایش ماه الحال قطعیاً مقرّر کرده نشده است. در این بابت فرضیههای چ. دروین و آ. یو. شمیدت سزاوار دقّتند. موافق فرضیة چ. دروین (آخر عصر 19) ماه و زمین سراوّل یک مسّة گداختشدهای را تشکیل میکردند، که سرعت دورزنی آن برابر سرد و فشرده شدن میافزود؛ در نتیجه گویا این مسّه به دو قسم-زمین و ماه کنده شده است. این فرضیه خرد بودن زیچی ماه را، که از قَبَتهای بیرونة مادّة اوّله تشکیل یافته است، شرح میدهد. با وجود آن مکانیزم چنین پراتسیسّ بحثطلب است. علاوه بر این، بین جنسهای قشر زمین و جسمهای ماه فرق کلّی ژئوشیمیوی موجودند.
بینا به فرضیة عالم ساویتی آ. 10. شمیدت و پیروان او (میانة عصر 20). ماه و زمین در یک وقت با راه مجتمع و زیچ شدن سیلة کلان ذرههای میده پیدا شدهاند. امّا از بس که زیچی ماه عموماً نسبت به زیچی زمین کمتر است، چنین تخمینی میرود، که المنتهای وزنین ابر پراتاسییاروی یکجایه شده، اوّل زمین را (با اتمسفرة غنی از جنسهای سبک سلیکاتی) تشکیل دادهاند؛ در نتیجة سردشوی منبعده مادّة این اتمسفره یکجایه شده، از آنها ماه پیدا شده است. از نقطة نظر علم معاصر (سالهای 70 عصر 20) این فرضیه بیشتر به حقیقت نزدیک است.
دورة نو تدقیق ماه برابر به ماه cap داده شدن ستنسیههای اتوماتی بینیسییاروی (سب) cap شد. تدقیقات ماه در ا.ج.ش.س. با یاری سب-ا «لونه» و «زاند»، در شمه از روی پراگرمّة «ریییچیر»، «لونر آربپتسر»، «سیروسییر» و «اپّالان» گذرانده شده است (در بارة تدقیقات ماه در ا.ج.ش.س. مفصلتر دیگر مقالههای «لونه»، «لوناخاد»). 21 ژوئیهیه 1969 اوّل این بار آدم به سطح ماه فُرآمد (استرانوتهای امیریکایی ن. ارمسترانگ و ه. آلدرین به واسطة کشتی کیهانی «لپالّان-11»).
همة ناحیههای ماه، که به آن جا اپّرتهای کیهانی فرود آمدهاند، با قَبَت به نام ریگالیت پوشیده شدهاند. ریگالیت قَبَت از خاکه و غروشههای گوناگوناندازه عبارت است، که غفسیاش از یکچند متا دهها م میباشد. این قَبَت در نتیجة پارشوی، آمیزش و «پختن» جنسهای ماه هنگام به آن افتیدن میتیاریت و میکرومیتااریتها پیدا شدنیست. در بعضی پارههای ریگالیت ذرههای مادّة میتیاری یافت شدهاند. در بین نمونة جنسهایی، که از ماه به زمین آوردهاند، دو نمود جنسها: جنسهای ولکانی (لوهها) و جنسهایی، که از پارشوی و گدازش جنسهای ماه (هنگام به آنها افتیدن میتااریتها) حاصل شدهاند (شیشه، بریکچیهها) دچار آمدند. قسم اساسی جنسهای ولقانی به بزلت زمینی شباهت دارند و در آنها پلگیاکلزها، پیراکسینها، علمینیت، عالیوین، اینچنین شپینگیل، تسیرکان، اپتیت، مس و غ. دچار میشوند. در ترکیب خاک ماه پارههای جنسهای دیگر به چینسهای زمینی (ناریتها، اکارتازیتها و غ .) مانند را نیز دریافتند. جنسهای ماه با یک قطار نشانههای خود از جنسهای زمینی فرق میکنند: در آنها آب نهایت کم بوده، مقدار کلیی، نتریی و دیگر المنتهای زودبوخارشونده نیز کمند، در بعضی نمونهها تیتن و آهن نهایت بسیار است. سن این جنسها، که از روی تناسب المنتهای رادیواکتیو مویین کرده میشوند، به 3-4، 5 ملرد سال برابر میباشند، که آن به دورههای قدیمترین انکشاف زمین موافق میآید.
در بارة به مقصدهای آسایشته استفاده بردن ثروتنهای ماه و دیگر چیسمهای کیهانی یک زمره شرطنامهای بینلخلقی به امضا رساندهاند. چنانچه، سیسّیة 21-ام اسّمبلیه ژنرالی تدم (1967) در بارة تدقیق امودن و استفاده بردن فضای کیهان، هچونین ماه و دیگر جسمهای آسمانی شرطنامههای بینلخلقی را معقول دانست، که زیر آن بیشتر صد دولتهای جهان امضا گذاشتهاند. ا.ج.ش.س. نیون 1971 به محاکمة اسگمبلیّه ژنرالی تدم لایحهای را در بارة به مکسدهای آسایشته استفاده بردن ماه پیشنهاد کرد.
سال 1979 کامیتیت تدم لایحة مذکور را خمه جهته محاکمه نموده، برای تصدیق به اسّمبلیه نوبتی پیشنهاد نمود. بنا بر لایحة مذکور ماه، قطع نظر از درجة ترقّیات دولتها، ثروت عمومی همة خلقهای جهان است، هیچ یک دولت حق ندارد، که به ماه یراق یدرای یا خود دیگر یراق کتل عام برارد، در روی آن بزههای یدرایی، انشائات و استحکامها سازد، یا خود نوعهای یراقهای قتل آم را سنجد.
د ،: لونه، پال رید. ا. و. مرکاوه. م. ، 1900؛ اطلس آبرتنایی ستارانы لونы، چ. 1-3، م. ، i960-75؛ فیزیکه ا استرانامیه لونы، پاد رید. 3. کاپله، م. ، 1973؛
شیوچینکا و. و. ، ساوریمینّیه سیلیناگرفیه، م. ، 1980.
. عبداللهاف، ا. اسایف.