میتاد مقایسوی-تاریخی در ادبیات، یک قسم ادبیاتشناسی، که رابطه و مناسبتهای ادبی بینلمیللی، شباهت و تفاوت حادثههای ادبی را در ادبیات خلقهای گوناگون میآموزد. مانندی حادثههای ادبی یا به شباهت انکشاف اجتماعی و ادبی خلقها یا به روابط مدنی و ادبیشان وابسته است. حالت یکم شکل تیپالاگی مطابقت ادبی و دوّم شکل رابطه و تأثیر پراتسیسّ ادبی میباشد. این دو شکل روابط ادبی از هم جدا نیستند، ولی برآمیختن آنها در تدقیق روابط ادبی نیز شایسته نیست، زیرا در این حال خوف به تأثیر ادبی تبدل دادن رابطهها به وجود خواهد آمد. شرط اساسی آموزش مقایسوی ادبیاتخا قانونیّت یگانة انکشاف اجتماعی و تاریخی انسانیت است. حتّی در مورد نبودن رابطة بیواسطة ادبی، در صورت موافقت اوضاع اجتماعی، به وجود آمدن عمومیت تیپالاگی ادبی ممکن خواهد بود. موضوع بحث م. م.-ت. مقایسة ادبیات دو یا زیاده خلقها، ایجادیات نویسندگان و حتّی اثرهای جداگانه شده میتواند. مناسبتهای ادبیات خلقهای گوناگون عالم، که با انکشاف مناسبتهای جمعیّتی وابسته است، انکشاف مرحلوی همة ادبیاتها و در ضمن این مرحلهها به هم موافقت کردن آنها میباشد. مس. ، خلقهای شرق و غرب در ابتدای فئودالیزم دورة انکشاف ایپاس قهرمانی خلقی را از cap گذرانیدهاند. یا «رمانهای خلقی» ادبیات عصرهای میانة ما به رمانهای رыتسری («جوانمردی») خلقهای اوراپه مطابقت عظیمی دارند. ادبیات خلقهای اوراپه یکچند دورههای به هم مشترک، دورههای احیا، کلسّیتسیزم، رمانتیزم، رئالیزم تنقیدی و ناتورالیزم را از cap گذراند. حالا رئالیزم ساتسیلیستی نه تنها متد ادبیات ساویتی، بلکه متد اساسی ادبیات خلقهای زیادی شده است. در عالم خلقی نیست، که بی رابطة اجتماعی، سیاسی، مدنی و ادبی با دیگر خلقها وجود داشته باشد. خلق تاجیک از قدیم با مردم هندوستان رابطههای مدنی و ادبی داشت. حتّی چندین اثرهای ادبی و اخلاقی، مثل «کلیله و دمنه» از هندی به ادبییات تاجیک گذشتهاند. تشکّل ادبیات زبان دری را در دورة اسلام بی شکل شعر عرب نمیتوان تصوّر کرد. لیکن روابط و تأثیر ادبی را به طرز صنعی، از انتقال قانونهای شکل و مضمون یک ادبیات به ادبیات دیگر دانستن روا نیست. موافقت احتیاج معنوی یک خلق به شکل و مضمون ادبیات خلق دیگر از روی قانون دیالکتیکی به عمل میآید. یکی از شکلهای معمول روابط ادبی تأثیر ادبیات خلقهای پیشقدم به خلقهای دیگر میباشد. تأثیر و اعتباری، که ادبیات روس 64 ادبیات دیگر خلقهای ساویتی دارد، موافق طلبات همین قانون است. رابطههای ادبی بین خلقهای گوناگون حادثة تاریخیست و در هر دور و زمان شکلهای گوناگون خواهد گرفت. آموزش رابطه و تأثیر بین ادبیاتهای عالم در acoc م. م.-ت. از ا. 19 رواج گرفته است (گیاتی و عقاید او در بارة «ادبیات جهانی»). سرآمد م. م.-ت. در روسیه ا. ن. ویسیلاوسکیی میباشد. در «پااتیکة تاریخی» (1870-1906) او کوشیده است، در دایرة ادبیات عمومی متریال ادبیاتهای غربی و شرقی و اسلاوینی را جمع آورده، قانونیّتهای انکشاف جریان ادبی را نشان بدهد.
ز سال 1955 اسّاتسیتسیة بینلخلقی ادبیاتشناسی مقایسوی (مرکزش پریج) عمل مینماید، که یکچند کانگریسّها گذرانیده در نشریة مخصوصی متریالهای آنها به طبع رسیدهاند (international comparative literature association. procedings of the congress»، v. 1-6، 1955-70). در ادبیاتشناسی ساویتی مسئلة آموزش مقایسوی ادبیاتهای سیرملت ساویتی، تأثیر و رابطة بین آنها یکی از مسئلههای مهم به شمار میرود. سال 1960 انستیتوت ادبیات جهانی دایر به این مسئله مباحثهای تشکیل نمود. بعدتر انستیتوت مذکور به تییار کردن اثر 10-جلدة «تاریخ ادبیات عمومیجهانی» شروع کرد.
د .: وزیماسویز ا وزیمادییستویه نتسیانلنыخ لیتیرتور. متریالы دیسکوسّی، م. ، 196، 1؛ لامیدیگ. ، متدلوژیچیسکی واپراسы نوچینیه وزیماسویزیی ا وزیمااباگشینیه ساویتسکایی لیتیرتورы، م. ، 1963؛ وزیماسویز ا وزیمادییستویه لیتیرتور میره. بیبلوگرافیه (1961-4965) ، چ. 1-2، م. . 1968؛ خمان اثر (1966-1970) ، چ. 1-2، م. ، 1973.
خ. شریفاف.