معلومات آخرین
Home / علم / بارانخواهی

بارانخواهی

بارانخاهی، استسقا، استیمتار، مراسم طلب کردن نزول باران در موردهای نیاز سخت به آن. پرستش خدایی باران و اعتقاد به فرود آوردن باران اثنای تأخیر آن میان قومها و دینهای گو­ناگون از عهد باستان رایج بوده است. مثلاً، در «وندیداد» اهوره‌مزدا وعده می‌دهد، که به زمین باران بباراند، تا برای مردم ایماندار غذا و برای گاوان سودمند علف بیاورد. قومهای ایرانی به ایزدان آب و باران اعتقاد داشتند و آنها را نیایش می‌کردند. آنها از انهیتا، که هم نام رودی مینویی و هم نام فرشتة موکّل آب است، هنگام کم‌آبی تمنّای باران می‌کردند و برایش قربانی انجام می‌دادند. چنین می‌پنداشتند، که او به فرمان اهوره‌مزدا ب­رای مردم از فراز آسمان باران و برف و جاله فرو می‌ریزد. در اوستا («تیر-یشت») از جدال فرشتة باران و دیو خشکی به تفصیل یاد شده است. بیرونی در «آثار و-ل-باقیه» آورده است، که در زمان فیروز-بابای انوشیروان چند سال باران نبارید و خشکسالی شد. سرانجام فیروز به آتشکده رفته، نماز خواند و سر به سجده نهاده، از خدا خواست، که بلای خشکسالی را دور کند. بعد از آتشکده بیرون شدن فیروز ابری از آسمان برخاست و چندان بارید، که مثلش را تا آن روز ندیده بودند و آب همه جا را فرا گرفت.

پیش از اسلام عربها نیز برای نزول باران به شیوه‌های گوناگون وسیله می‌جستند. در میان قومهای سامی (بابیلیان، ابرانیان، نبتیان و قبیله‌های ساکن عربستان مرکزی) الله آفریدگار آسمانها و نازلکنندة باران دانسته و نیایش می‌شد. در سرزمین شام و حجاز قبل از اسلام هر گاه که باران نمی‌بارید، مردم به مکّه می‌آمدند و در آن جا قربانی انجام داده، از خدا باران طلب می‌کردند. همچنین در میان عربهای قبلزیسلامی مراسم بارانخواهی توسط آتش‌افروزی («نار و-ل-استیمتار») نیز رایج بوده است. طبق این مراسم به دوم و پاهای گاوهای ماده هیزم بسته، آن را به کوه می‌بردند و آتش می‌زدند؛ گاوهای وحشت‌زده به هر سو می‌دویدند. گاهی به شاخ گاوها نیز هیزم بسته، آن را نیز آتش می‌زدند. چنین می‌پنداشتند، که خدایان یا موکّلان باران به سبب مقدّس بودن گاوان و اضطراب و ناراحتی آنها به زودی باران فرو می‌فرستند. علاوه بر این، در بالای کوه آتشی عظیم افروخته، به تقلید از رعد و برق هیاهو و داد و فریاد می‌کردند. با ظهور اسلام این مراسمها از بین رفتند.

تیبق تعلیمات دین اسلام به مشروعیت بارانخواهی آیات و حدیثهای صحیح دلالت می‌کنند. در قرآن آمده است، که قطره‌های باران به امر خدا از میان ابرها فرود می‌آید (30: 48)؛ خداوند از آسمان باران پیدرپه‌ای می‌فرستد (71: 11)؛ از ابرهای باران‌افشان آب ریزان فو­رود می‌آرد (78: 14). برای بارانخواهی حدیثی به روایت انس ابن مالک استدلال می‌شود، که پیامبر (س) با درخواست مردی دست به دعا برداشت و از خداوند باران خواست. به سبب دعای مذکور یک هفته پیاپه‌ای باران با­رید، سپس باز با درخواست همان مرد پیامبر (س) دعا کرد و باران از باریدن بازایستاد. طبق حدیث دیگر به روایت عایشه (رز) پیامبر (س) بر منبر خطبه‌ای خواند و دعا کرد و در آن از خداوند فرود آوردن باران را طلب کرد. سپس از منبر فرود آمد و دو رکعت نماز گذارید. در پی این درحال باران سیل بارید.

در اسلام سه نوع بارانخواهی معمول است: 1) دعای علی‌حدة بدون نماز و قبل از نماز؛ 2) دعای بعد نماز؛ در خطبة نماز جمعه و مانند آن؛ 3) استسقا با دو رکعت نماز-خواه با جماعت باشد، خواه به تنهایی. نوع اخیر افضل به شمار می‌رود. بارانخواهی هم در مسجد و هم در خارج مسجد روا است. در صورت اجابت نشدن استسقا آن تکراراً انجام داده می‌شود. برای بارانخواهی همراه مردم برآمدن امام سنّت است. قبل از خروج برای بارانخواهی غسل کردن و به نیازمندان صدقه دا­دن، پای پیاده و با توازوع و تخشّوع و تضرع روان شدن؛ هنگام بارانخواهی در دعا دستان را به سوی آسمان برداشتن، نیمه‌ای از دوا را با آواز بلند و نیمة دیگر را به طور خوفیه کردن، به خویشان و پیوندان پیامبر (س) و صالحان و مسلمانان معروف به تقوا توسل جستن، توسل جستن هر کس به عملهای نیک انجامداده‌اش، برآمدن پیرسالان و ناتوانان، کودکان و برآوردن چاروا از جمله‌ای مستحبات بارانخواهی در اسلام به شمار می‌رود.

در تعلیمات تصوّف عاید به اولیا از آسمان باری­دن باران یکی از کرامات ایشان ارزیابی شده است. هوجویری در «کشف و-ل-محجوب» می‌آرد، که «اولیا‌الله والیان عالم بوده، از آسمان باران به برکت اقدام ایشان می‌بارد و از زمین نباتات به صفای احوال ایشان می‌روید». همین مضمون را روزبهان بقلی نیز در «شرح شطحیات» بیان داشته است.

در بسیار کشورها مردم به «سنگ باران» اعتقاد داشته، بعضی جرمهای از آسمان فروفتاده را دارای خاصیت باراناوری می‌پندارند و در موردهای خشکسالی از آنها باران طلب می‌کنند. ملّتهای گوناگون ضمن بارانخواهی عملهای مربوط به مراسمهای مردمی خود را نیز انجام می‌دهند، از قبیل پساپیش پوشیدن لباس، به سر و رو و ‌اندام یکدیگر پاشیدن آب، جدا کردن مادران از کودکان و نوزادان، می‌شها از برّه‌ها، بزها از بزغاله‌ها؛ قربانی کردن چاروا و غیره. در الجزایر برای بارانخواهی ضیافتی برپا کرده، ضمن آن گروهی به رقص می‌درآیند و به دهان آب گرفته، آن را به آسمان می‌پاشند و با داد و فریاد باران و فراوانی می‌‌طلبند. عربهای ساکن کشورهای افریقای شمالی مر­دی پارسا را بدون آگاهی پیشکی او به چشمة آب می‌پرتایند و عقیده دارند، که در پی این عمل باران می‌بارد. در ترکیه پس از خواندن نماز استسقا 700 یا 7000 دانه ریگ (سنگ‌ریزه) را به رودخانه می‌‌اندازند. زیم­ن ادای مراسم بارانخواهی عروسکی را به کار می‌برند، که در میان مردم هر سرزمین نام مخصوص دارد: آن را ترکمنهای کرکوک عراق «چومچگلین» (عروس کفگیرک) ، مردم سوریه «امّولقوس» (مادر کمان یا ماه کوس) ، افریقای شمالی «الگونجه»، کُردها «بوکبارانه»، ازبیکها «سوسخاتون» (شاید زن آبی) ، ترکزبانان ایران و ترکیه «چومچچیک» یا «کوپچچیک»، ترکهای ترکیه «کوپچه گلین» یا «گلین گوک» (عروس غوک) می‌نامند. ایع-تیکاد مربوط به بارانخواهی در میان مردم تاجیک، از جمله در مراسم موسمی اشگلان تا به امروز آمده رسیده است.

دبیات: احمداو ر. فلکلور مراسمهای موسمی تاجیکان آسیای مرکزی. دوشنبه، 2007؛

س. محمد‌الله.

Инчунин кобед

سفر

سفر (عربی-تهی، خالی) ، ماه دوّم سالشماری قمری هجری، که از 30 روز عبارت است. …