معلومات آخرین

باجی

باجی، ال-باجی ابولولید سولیمان ابن خلف ابن سعد ابن اییوب ابن باریس (1013، بتلیوس 1081، المیریة اندلوسیه) ، قاضی و فقیه مالکی اندلوسی. خاندان باجی از بتلیوس به باجة اندلوس کوچید و بعدها در قُرتوبه مسکن گرفت. باجی در شرق اند­لوس می‌زیست و در نزد دانشمندان آن جا، از جمله عالم معروف ابولسبغ وشقی، تحصیل علم نمود. در حدود سال 1035 برای ادامه‌ تحصیل به سفر برآمده، مدّت 3 سال در حجاز، 3 سال دیگر در بغداد، چندی در دمیشق، مصر و موسیل بود و از علمای مشهور آن زمان، از قبیل ابوذر هرویی، ابن سوهنون، ابن موهریز در حجاز، خطیب بغدادی، ابویسهاق شیرازی، ابوتیییب طبری در عراق کسب علم نمود. به قولی، منصب قضا (قاضی)-ا هلب را به عهده داشته است. باجی پس از 13 سال تحصیل به اندلوس بازگشت. در آن جا گروهی، از جمله ابوبکر ترتوشی، قاضی ابن شیبرین، قاضی ابوالقاسم معافیری ثبتی از او فقه و حدیث آموختند. در عدّه‌ای از شهرهای اندلوس در منصب قضا فعالیت کرد. با مقصد ایجاد صلح بین حاکمان شهرهای سرگاسه، ولینسیه، مورسیه و دانیه، که به تفرقه و جدایگراییده بودند، میانروی می‌کرد. باجی از روشهای جدل و مونازره آگاهی خوب داشت و مناظرگر قویهوجّت بود. باجی با دانشمند معروف آن زمان اب­ن هضم در مورد اصول شریعت مناظره‌ها می‌کرد و پیروز‌ی او در این مناظره‌ها عاقبت باعث از میروقه بیرون شدن اخیری گردید، باجی مناظره‌های خود را در کتابش «ال-فیرق» آورده است.

باجی در بحث دایر به حدیثی از «صحیح» بخاری گفت، که آگاهی پیغمبر (س) از کتابت مشکلی ندارد. او در این باره رسالة «تحقیق و-ل-مذهب» را نوشت و در آن خواندن و نوشتنّ پیغمبر (س) را مخالف با امّی (درسنخانده) بودن آن حضرت ندانست، بلکه این را معجزه شمرد. علمای سقلبه نیز به دفاع از این نظریه‌ پرداختند. این قول باجی باعث انکار و تکفیر از جانب ابن سایغ، سبب رو گرداندن مردم از او و لعن و طعن وه‌ای گردید.

باجی مؤلف 30 اثر در علوم گوناگون است. از جمله، اثرهای او «ال-مونتقا فی شرح «ال-موتّع»» (در 7 جلد، قاهره، 1914) ، «اهکام و-ل-فصول فی احکام-ل-وصول» (بییروت، 1986) ، «ال-حدود» (در مج. «موتالات اسلامی مدرید»، مدرید، 1954) چاپ شده‌اند. نسخة آثار خطّی باجی: «ال-اشارات فی اصول-ل-فقه» در کتابخانة ازهریه؛ «ات-تعدل و-ت-تجریه ل من خرّجه عنه-ل-بخاری فی-ل-جامع-س-سهیه» در کتابخانة «نور» عثمانیه؛ «سنن و-س-صالحین و سنن و-ل-عابدین» در لیان؛ «فصول و-ل-احکام و بیان و ما مزا بها ال-عمل و انده-ل-فقهای و-ل-حکّام» در «دارو-ل-کتب» مصر؛ «شرح و کتاب-س-سواد-ل-اعظم» در قاهره؛ «ال-مینهاج و فی ترتیب-ل-هجاج» در ریبات؛ «وصیّت و-ل-باجی» در لییدین و ایسکاریل محفوظ است. از باجی اشعاری نیز باقی مانده است.

س. محمد‌الله.

Инчунин кобед

سرخانه

سرخانه، قسم اوّل سرود، که به اندازة یک بیت متن سرود اجرا می‌شود. بعضاً سرخط …