ریواج، ریوند، ریباس، ریباس، ریواس، چوکری، چوکوری (نیّت) ، یک خیل رستنی کوهی را گویند، که پایهش همچون سبزهوات خردهنبات در بین مردم تاجیک معمول است؛ بنا به تصنیفات باتنیکه جنس گیاههای بسیارسالهای است ها عایلة تارانیها. پایهش راست، تا 2 متر قد میکشد. برگش کلان، دومچدراز، عادتاً یکلخت یا 5-7 پر در بیخ پایه میسبزد. خوشهگلش توغشکل یا خوشمانند، گلش دوجنسه، میوهاش چارمغزک سهقرّة قناتکدار. در دنیا قریب 30 (از روی معلومات دیگر 40-49) نمودی رواج معلوم است. بیشتر در منطقة معتدل آسیا میروید. موافق «فلارة ریسپوبلیکة ساویتی سوسیالیستی تاجیکستان» (جلد 3، لنینگراد، 1968؛ روسی) در حدود پامیر و آلایی 10 نمود رواج (در نشیبیهای ریگ و سنگلاخ، علف و پَختهزار، پسته و بادامزار، تیپلههای زردخاک، محلهای سیرشخ و غیره (از 300 تا 3900 متر از سطح بهر) میسبزد. سه نمود رواج خاص پامیر و آلایی میباشد. رواج وابسته به نمود و محیط رشد مارت-آگوست گل کرده، تخمش آوریل-سپتامبر می-پزد.
ریواج را در مصر و یونان قدیم چون سبزهوات استعمال میکردند و از خصوصیتهای داروی آن خبر داشتند. دیسقوریدوس (دیاسکارید) دوایی بیخ رواج را تعریف کرده است. در طبّ خلقی تیبیتی ر. (ن. اپ-ای1ه (ات) دوای علّت معده و روده حساب میشد. ابوریهان بیرونی داروی رواج «چینی» (ن. آشسشه-نز) را ذکر کرده است. ابوعلیسینا رواج را برای معالجة ضیقق نفس، ضعف جگر، درد معده، خله، اسهال، زوسنتاریا (اسهال خونین) ، علّت گُرده و پیشابدان و غیره به کار میبرد. از رواج مرهمی تییار کرده به آماس، قوبا (لیشهای) ، داغ کنجدک و به جای لتخورده میبست. بوعلی رواج را پازهر نیش حشرات میحسابید. یوسف محمّد در «جامع-ال-فواید» (س. 1500) ، که با نام «طبّ یوسفی» معروف اسگ، تخم رواج را دوای خارشک و اسهال خواندهاست
توخم رواج را کنی چون میل،
رنج اسهال را بود درمان،
و-ار بیمالی به روغن کنجد
جرب و هیکّه را مجرب دان.
نزر به معلومات «مخزة-ال-ادویه» محمّد هوسین (عصر 18) رواج خصوصیت قبضیّت و فرحآور داشته، کار عضوهای هاضمه را آسان میکند. خفقان، وسواس و بواسیر را رفع میسازد. استعمال رواج برآمد دمّل را پیشگیری میوناید. ریشپایه رواج (ن. آشسشیه) چون دارو در دارونامة 20 مملکت دنیا قید شده است. در سایوز ساویتسکیخ ساتسیلیستیچیسکیخ روسپوبلیک ا.ج.ش.س. نیز’ یک نمود رواج را چون گیاه دارویی پرورش میکنند. در طبّ معاصر خاکه (0، 1-0، 3 گ) ، شربت و قیام اسپیرتی ریشة رواج را چون عامل مسهِل (اسهالآور) ، مقوّی کار روده و تیزران (باد شکم) استفاده میبرند. بعضی نمودهای رواج را چون سبزهوات و رستنی دبّاغی میکارند. دومچة تر و تازة برگ رواج خودرویی و هم کشته را استعمال مینمایند. از آن کامپات، مربّا، مهای و کیسیل تییار میکنند. دومچة برگ رواج خودتمین س، 10-یوغی، تا 2، 5% قند، قریب 3، 5% کیسلاتههای آرگنیکی (اساساً جوهر لیمویو سیب، آکسلت و غیره) و نمکهای ک، سه، ر. می دارد. ریشة رواج را برای آش دادن پوست و رنگ کردن متاع استفاده میبرند. اوّل بهار برگ رواج را چاروا (شتر، بز و گوسفند) میخورد؛ برگش 244-600، 5 مگ% ویتامین س، 20-21، 5% پراتیین، 3% روغن، 50، 5% مادّههای قیامی بینیتراگیف و 3-7% مادّههای دبّاغی دارد.
دبیات: سکلیریوسکیی ل. یه. ، تسیلیبنыی سوایستوه پیشیوыخ رستینیی، مسکو، 1072؛ ابوریخن بیرون، ازبرنّایی ساچینینی، تام 4، فرمکاگنازیه و میدیتسینی (کیتب اس-سیدنه فی-ت-طبّ) ، تشکینت، 1974؛ موخهنوه یو. ا. ، تریبوخین ا ک. ا. ، ت و ل ا ن ک آ و ا ا. گ. ، زیلینыی ا پرینыی آواشنыی کولتورы، مسکو، 1977؛ و ا خ آ و و. ن. ، گ و ب ا ن آ و ا. ا. ، لیبیداوه گ. ف. ، کولتورنыی رستینیه سایوز ساویتسکیخ ساتسیلیستیچیسکیخ روسپوبلیک ا.ج.ش.س.، مسکو. 1978. م. حاجیمتاو.