نارمل (فرنس. normal، از لات. normalis-راست) ، خط راستیست، که به رسندة یگان نقطة خط کچ (یا به همواری رسندة ستخ) پیرپیندیکولیر میباشد. خط کج هموار در هر نقطهاش یک نارمل دارد، که در همواری خط کج میخوابد. اگر خ=f (t) و و=g (t) معادلههای پرمیتری خط کج هموار l …
مفصلناهییبندی اقتصادی
ناحیهبندی اقتصادی، جدا کردن ناحیههای اقتصادی مملکت است، که از روی تقسیمات تیرّیتاریوی و جمعیّتی محنت تشکیل یافتهاند. در شرایط ساتسیلیزم ناحیهبندی اقتصادی از جهت علمی اساسناک گردیده آلات ضروری بپلنگیری تیرّیتاریة خواجگی خلق، شرط مهمّ تکمیل دادن تشکیل تیرّیتاریوی قوّههای استحصالکننده و ادارهکنی اقتصادیات به شمار میرود. ناهییبندی اقتصادی …
مفصلناقیلهای الکتری
ناقلهای الکتری، مادّهایی، که جریان الکتر را خوب میگذرانند، یعنی به ناقلیّت الکتری خوب صاحبند. عادتاً مادّهایی، ناجیلهای ناقلیّت خوب دارند، که برایشان ر < 10-6، عام • سم است. بر خلاف ناقلها ازالیتارها مقاومت خاص کلان (ر-10-14-10-220م • سم) دارند. نیمناقیلها در این بابت موقع مابینی را اشغال میکنند. …
مفصلناقیلیّت الکتری
ناقلیّت الکتری، ن آ ق ا ل ا یه ت، خصوصیت تخت تأثیر میدان الکتری جریان الکتری را گذراندن جسم، اینچنین بزرگی فیزیکییست، که توصیف مقداری این خاصیت میباشد. بر خلاف ازالیتارها (دیالیکتریکاو) جسمهای را، که جریان الکتری را میگذرانند، ناقلهo مینامند. در ناقلها همیشه حاملان آزاد زرید (الکترونها، یونهخا) …
مفصلناقیلیّت الکترونی
ناقلیّت الکترونی، ناقلیّت الکتری مادّهای است، که در نتیجة اندرون مادّه حرکت کردن الکترونهای ناقل (الکترونهای آزاد با نانها سست علاقهمند) به عمل میآید. تحت تأثیر میدان الکتری بیرونه الکترونهای ناقل به طور مرتّب به مسافههای میکروسکاپی کوچیده میتوانند. بیش از همه ناقلها-متالها و خولههای آنها به ناقلیّت الکترونی صاحبند، …
مفصلنوزولولما
نوزولولما (فُرآمدن آب) ، بیماری گوهرک چشم را گویند، که هنگام آن رطوبت بیگانه در میان رطوبت بیزییی چشم و قرنیه قرار میگیرد. این را از بیرون دیدن ممکن است، رنگش گوناگون میباشد.
مفصلناشیره
ناشیره (ار. -گوستورنده) ، رگهای را نامند، که در داخل و بیرون بازو از آرنج تا انگشتان کشیده شدهاند.
مفصلناخونان
ناخنان، د ا غ ا ل پ او س ت ی، سخت و ده غه ل ش ا و ا ا پوست، تصلّب (انتساب) جلد، که به اصطلاح د ا ر م ا ت آ س ک ل آ ر آ ل مشهور است.
مفصلناخون
ناخن 1) بافتة شاهی نوگ انگشت. ناخن از نوگ (کنار زیادی، که در بالای بالشتک پنجه جسته برآمده است) ، تنه و ریشه عبارت است. در اساسش جویکچه واقع است، که از آن ناخن منتظم (در آدم با حساب میانه در یک ماه تقریباً 3 مّ) دراز میشود. علّت ناخن …
مفصلناخونه
ناخنه ناخنشکل) ، 1) پردة گوشمانند سفیدتابیست، که در گوشة چشم از طرف بینی پدید میآید و به تدریج اوچ گرفته سوی سیاهی چشم حرکت میکند. اگر علاج نکنند، سیاهی چشم را فرامیگیرد و چشم را کور میکند. حرکت آن به مانند رسیدن ناخن میباشد. 2) بیمارییست در اسپ و …
مفصل