ابی، نام دیگر بهی.
مفصلابعیکتیو
ابژکتیو، قسم به ابژکت نیگراندشدة سیستم آپتیکی یا خود سیستم آپتیکی مستقلیست، که از یکچند لنزه عبارت بوده، تصویر آپتیکی حقیقی ابژکت را به وچود میآرد. این تصویر را با آکولیر ویزولی مشاهده کردن یا در سطح هموار (بعداً در سطح کج) ثبت نمودن ممکن است. ابعیکتیها از روی ساختشان …
مفصلابعیکت حقوق
ابژکت حقوق، مناسبتهای جمعیّتی، که آنها را حقوق در شرایط مویین اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به منفعت صنف خوکمران (در جمعیّت سوسیالیستی به منفعت خلق) تنظیم میکند. ابژکت حقوق مناسبتهای سیاسی، محنتی، خواجگی، زمینی و غیره را در بر میگیرد. دولت در نارمههای حقوق رفتار مقبول اعضایان جمعیت، هوقوک …
مفصلابعیکت
ابژکت (لاتینی objectum-پریدمیت، از لاتینی objicio-به پیش میپرتایم، مقابل میگذارم) ، چیزیست، که در مقابل فعالیّت عملی و معرفتی سوبژکت قرار میگیرد. ابژکت اشیایست، که به فعالیّت انسان پیوست شده، ناوابسته به شعور و ارادة او وجود دارد. در این زمان ابژکتیویّت ریلی برایی هر یک فرد درککننده چون ابژکت …
مفصلابچینک
ابچینک، کاغذیست، که با وهای خط با سیاهی نوشته را خشکانند؛ قاغذ تُنُک.
مفصلنوفوز اجتماعی
نفوذ اجتماعی، بخا و تودجوهیست، که در شعور جمعیّتی به جبهههای مختلف فعالیّت آدمان و گروههای اجتماعی نسبت داده میشود. موضوع نفوذ اجتماعی اکثراً مقامات اجتماعی (مثلاً، کسب، موقع در تشکیلات) ، فعالیّت آدمان (مثلاً، در ساحة حیات جمعیّتی و میشی) ، صفتهای پسیخالاگی (تشبث، جسارت، متانت، ذکاوت، زیبایی و …
مفصلنومیرتیو
نومیرتیو (از لات. numero-میشمارم) ، کلمه و حسچههای مخصوصی، که به شماره همراه آمده، شمار پریدمیتها را تأکید مینمایند. مثلاً: نفر، cap، عدد، دانه، جفت، بند، بیخ، دسته، -تا، -ته و غیره. نومیرتیو نفر با اسمهایی، که شخص را دلالت میکنند، cap با کلمهایی، که هیوانات را نشان میدهند، دد، …
مفصلنوسخبرداری
نسخهبرداری پراسیسّ تییار کردنه نسخة خوجّتهای گوناگون است. نسخهبرداری یکی از زینههای اساسی تییار کردن حجّتهای کانستروکتاری، تیخنالاگی، انفارمتسیانی، اداروی و غیره به حساب میرود. اصولهای زیرین نسخهبرداری بیشیر معمولند: دیزانوسخبرداری، فتونسخبرداری، نسخهبرداری الکتروگرفی، نسخهبرداری الکترونی، تیرمانوسخبرداری، میکرونوسخبرداری. دیزانوسخبرداری یکی از اصولهای بیشتر معمول و ارزان تییار نمودن حجّتهای تکنیکی …
مفصلنوری
نوری، مادّههای آرگنیکی و غیریریارگنیکییست، که برای حاصلخیز نمودن خاک و بلند برداشتن صفت زراعت خواجگی قشلاق به زمین میاندازند. وابسته به ترکیب شیمیایی خود نوریهای آرگنیکی (پارو، کامپاست، نوریهای سبز و غیره) ، نوریهای مینیرلی (نوریهای نیتروژندار، نورهای (فسفردار، نوریهای کلییدار، نورهای کامپلیکسی، نوریهای آهکدار، میکرونورها) میشوند. نورهای. باکتریوی …
مفصلنوریهای فسفردار
نوریهای فسفردار، مادّهای مینیرلیی را گویند، که چون منبة غذای رستن استفاده میشوند. نوریهای فسفردار را اساساً در صناعت از اپتیت و فسفریتها استحصال میکنند. مادّههای آرگنیکی (آرد استخوان، پارو، فاسفتدجغال و غیره)- را نیز چون نوریهای فسفردار استفاده میبرند. نوریهای فسفردار یکی از اوّلین نوریهای مینیرلی، که در صناعت …
مفصل