تیلیالوژی (از یونانی telos-مقصد و… لوژی) ، تعلیمات دینی و فلسفییست، که پدیدههای طبیعت را غایی (مقصدناک یا قابلیّتّ غایهدار) پیشداشته، آنها را، یا از طرف خدا مویینشده، یا سبب فطری طبیعت میداند. بر خلاف دیتیرمینیام متریالیستی تیلیالوژی مقصدناکی را چون نمود مخصوص سببیت اعتراف کرده، در این زمینه علاقة سببی بین اشیا و پراتسیسّهای عالم را انکار میکند. تیلیالوژی مقصد و مرام را فعاللیّت عملی انسان نه، بلکه پراتسیسّ ابژکتیوی به انسان ناوابسته حساب کرده، عاقبت به اعتراف قوّة فوقالبیطعی و الهی میآید.
در تاریخ فلسفه تیلیالوژی را بار اوّل افلاطون و ارسطو اساسناک نمودهاند. منبعد تیلیالوژی در تعلیمات ر واقعه، فلسفة عصرهای میانه، لییبنیتس و والف، کنت و فختی و گیگیل خیلی رواج یافت. تیلیالوژی در فلسفة عرب و عجم (محمّد غزالی، جلالالدّین بلخی، سید علی همدانی و دیگران) مقام خاص دارد. از نظر اسلام عالم نتیجة مقصد ازلی بوده، تمام حادثههای عالم به مقصد و خردی منسوبند. فارابی با ابن سینا موجودیّت غایت را در طبیعت اعتراف کردهاند، لیکن آن غایت غرضناک نبود. غایت غرضناک فقط خاص انسان است. شکلهای گوناگون تیلیالوژی در علم (ویتلیزم، نیاویتلیزم) و فلسفه (ا. شاپینگوار، ه. گرتمن، نیاتامیزم) نیز نفوذ دارند. ف. اینگیلس ماهیّت غیرییلمی تیلیالوژی را فاش کرده گفته بود، که موافق این تعلیمات گویا «… گربهها برای موشها را خوردن، موشها برای لقمة گربهها بودن و تمام طبیعت برای حکمت آفریدگار را اسبای کردن به وجود آورده شدهاند» (مرکس ک. ا اینتیلس ف. ، ساچینینی، تام 20، سال 350). مارکسیزم به تیلیالوژی دیتیرمینیزم متریالیز را مقابل میگذارد. ق. نورالحقاو.