توحید (یگانگی، وحدت) ، تعلیمات دینییست، که یکّه و یگانه بودن خدا را در «لا الهه الّلّاه» افاده میکند. مفهوم خدا در دورة پالیتییزم در بین عربها معلوم بود، ولی این مفهوم خداهای آامانیی را افاده میکرد، که هنوز یکّه و یگانه نبودند. محمّد غایه وحدت سیتانة (خدا-پدر، خدا-پسر و روحالقدس) مسیحیّت را، که ماهیتاً معنای شیرکی داشت، رد نمود و اعلان کرد، که خدا یکّه و یگانه است.
در مسئلة حق و خلق-چگونه از وحدت به وجود آمدن کارت-در قرآن یگان عقیدة مویین و مرتّب ثبت نشدست. این مسئله در افکار فلسف و عرفانی متفکّران شرق مورد بررسی قرار گرفت و در باب عقیدههای گوناگون به میان آمدند. مثلاً، توحید تصوّفی از توحید دینی فرق میکند. جللابی هجویری در «کشف-ال-محجوب ل ارباب-ال-قلوب» قود کرده است، که «حقیقت توحید حکم کردن به یکوگی خداست. این توحید سه خیل است. نوع یکم آن توحید حق است، که احدیّت خداوند را افاده میکند. نوع دوّمش توحید حق و خلق است، که وحدت را انعکاس مینماید و نوع سوّم توحید خلق و حق است، که غایه وخدت و کثرت را در یگانگی تجسم میکند.
در افکار عرفانی، در زینة فنا مسئلة وزدت یا خود حلول با خدا به میان گذاشته شد. در زینة بقا کثرت همین وحدت در اشیای عالم بیرونه ظاهر میشود.
توهید دینی و عرفانی اساس علمی وداشته، فقط عقیدة ماناتییستی را تلقیه میکند. م. حضرتقولاو.