تتابوق (عربی-مطابق، مانندی) ، اصطلاح خاص طبّی و بیولوگیست، که مضموناً به ادپتسیه نزدیک بوده، در سه مورد زیرپن استفاده میشود: تتابوق چشم، مطابقشوی چپّم به روشن دیده جسمهای از همدیگر در مسافة گوناگون جایگیرشدهای، که در نتیجة تغییر قوّة شکنندة سیستم آپتیکی چشم به عمل میآید و این باعث فکوسیراوکة (عکس یافتن) تصویر در شبکیة چشم میگردد. در طبّ امروزه تتابوق چشم را اکّاما2دتسیه مینامدّ. چشم ماهیها نزدیکبین بوده، تتابوق در نتیجن به عقب حرکت نمودن جلیدیة کورهشکل به وجود میآید؛ آبخاکیها و خزندهها در حالت آرامی دوربینند و تتابوق هنگام به پیش حرکت نمودن جلیدیة چشم به عمل میآید. در پرّندگان، شیرخوران و آدم تتابوق در نتیجل تغییریابین کجی جلیدیه به وجود میآید.
2) تتابوق فیزیولوژی (تتابوق بافتههای برانگیزنده-مثلاً، موشکی، عصبی) عادت کردن به تأثیر عاملهای برانگیزندهای را گویند، که قووّهاشان تدریجاً میافزاید. مثلاً، تارهای جداگانة عصب را هنگام تیز سرد کردن یا ضربه زدن به هیجان آوردن ممکن است، ولی اگر آنها تدریجاً سرد یا فشرده شوند، به هیجان نمیآیند، 3) با خط بیفاصله خالت جلیدیة چشم هنگام آرام بودن و با پونکتیرها در حالت تتابوق نشان داده شدهاست
تتابوق گیستالاگی (تتابوق بافتهها) ، در جریان عادتکنی تغییر یافتن ساخت و تناسب عنصرهای بافتهها (هوجیره) را گویند. از بس که تتابوق گیستالاگی را از دیگر پراتسیسّها (میتپلزیه، اطرافیه) اکثر وقت فرق نمودن دشوار است، این اصطلاح شرطی میباشد.
Инчунин кобед
سفیدهها
سفیدهها، پراتیینها، مادّههای آرگنیکی کلانمالیکولة طبیعیی را گویند، که از امیناکیسلاتهها ترکیب یافته در ساخت …