تنقید و خودتنقیدکنی، طرز و اسلوب آشکار نمودنّ ضدیتهای انکشاف جمعیّتی، یکی از پرینتسیپهای عمدة فعالیّت انقلابی و دگرگونسازندة پرتیههای مارکسیستی و لنینی، در جمعیّت سوسیالیستی باشد،-تمام خلق؛ یکی از قوّههای محرکة ترقّیات جمعیّت سوسیالیستی. ضرورت تنقید و خودتنقیدکنی از نهاد دیالکتیکی تضادها بین انکشاف باسرعت طلبات جمعیّتی و امکانیّتهای قانع گرداندن آنها، درجة انکشاف قوّههای استحصالکننده و مناسبتهای استحصالی، مبارزة بین نو و کهنه و خطاهای سوبژکتیوی برمیآید، که در پراتسیسّ انکشاف جمعیت رویی میدهند. پرتیههای مارکسیستی و لینّینی سببهای صادرشوی ختایها را آشکار کرده، برای برطرف نمودن آنها چارههای ضروری میبینند.
تنقید و خودتنقیدکنی در همه جبهههای حیات جمعشتی، سیاسی و استحصالی، ادیالوژی، مدنیت، معیشت، راهبری پرتیوی و دولتی جایی داشته میتواند. تنقید دو شکل دارد: همچون عامل مبارزه به مقابل دشمنان ساخت سوسیالیستی و همچون عامل یاری برای برطرف کردن کمبودیهای داخل جمعیت. تنقید همان وقت نفعآور است، که خیرخاهاوه و به منفعت جمعیت نگرانده شده باشد. تنقید و خودتنقیدکنی باید در اساس دلیلهای عنیق سنجیدهشده، تکلیفهای اساسناک و بااعتماد برده شود. کپسّ و دولت ساویتی تنقید و خودتنقیدکنی مفید را دستگیری نموده، برای رواج آن شرایط فراهم میآورند. در سعیزدها، پلینومها و قرارهای پرتیه برای آشکار نمودن کمبودی و نارساییها، اهمیت رواج دادن تنقید و خودتنقیدکنی در کار راهبرین پرتیوی و خواجگیداری مخصوصاً تأکید شده است. در کانستیتوتسیة ا.ج.ش.س. قند شده است، که «هر یک گرجدنیی ا.ج.ش.س. حقوق دارد، کمبودیهای کار را تنقید کند. تعقیب برای تنقید منع کرده میشود…» (مادّة 49).
x. صاحبنظراو، ا. محبّتاو.
Инчунин кобед
سفارت
سفارت، نمایندگی، کار و عمل سفیر، که از طرف دولتی به پایتخت دولت دیگر میرود. …