سکاتّ (skott) ولتیر (15. 8. 1771، ایدینبورگ-21. 9. 1832، ابّاتسفارد) ، نویسندة انگلیس. از عایلة حقوقشناس شاتلندی. با ترجمة آثار ادیبان نیمیس، جمعآوری فلکلور مشغول شده است. سکاتّ اساسگذار رمان تاریخیست. «ااویرل» (1814) ، «راب رایی» (1818) ، «ایوینگا» (1820) ، «کینیلوارت» (1821) ، «کوینتین دارورد» (1823) ، «ودستاک» (1826) بهترین رمانهای تاریخی اویند. چندی از تألیفاتک سکاتّ خصوصیت تاریخی و تاریخی و بدیعی دارند. («روزگار نپالیان»، 1827؛ «تاریخ شاتلندیه»، 1829-30 و غیره). اکثر رمانهای سکاتّ روح رمانتیکی داشته باشند هم، در بهترین آنها جنبة ریلیستی بیشتر است. سکاتّ با وجود شاهپرست بودنش در اثرهای خود به مردم عادّی توجّه ظاهر کرده است (آبرز رابین گود، توک راهب و دیگر باشندگان بیشة شیروود در «ایوینگا»). نویسنده از بازیافت علمهای تاریخ، اَرخیالوگیه (باستانشناسی) و اتنوگرافیه استفاده برده، مبارزة صنفی را اکثراً حقانی تصویر نموده است. امّا بعضاً در تصویر شاهان به مبالغه راه داده، از نزاعهای اجتماعی چشم پوشیده است. ایجادیات سکاتّ به انکشاف رمان اروپایی و امیریکایی تأثیر سودمند رسانیده است.