سلّه دستار، امامه، متاع یکلختیست، که به گرد طاقی، عرقچین و کلاه پیچانند. گیاگرف و مورخ یونان قدیم ستربان نوشته است، که مادیها سلّه میبستند و این عادت آنها به ایرانیها گذشته است. سلّه در عهد ساسانیان، اینچنین در فلستین هم معمول بوده است. اسلام هنگام نمازخوانی سلّه بستن را حتمی اعلان کرد.
سلّة خلقهای گوناگون از جهت رنگ، نوع متاع، حجم و طرز بستن از هم فرق کرده، این فرقیت نه تنها خلقیت، اینچنین به کدام طبقة اجتماعی منسوب بودن سلّبند را هم نشان میداد. مثلاً، سلّة سبز را تنها سییدان و حاجیان میبستند. در بخارا عملداران، اعیان و اشراف و خود امیر سلّة تُنُک هندی میبستند، که از سبب سبکیاش آن را سلّه مثقالی میگفتند.
ادتی به سر داماد بستن سلّه نیز معمول بود. زنها هم سلّه میبستند؛ مثلاً، در بخارا هنگام به گهواره بستن فرزند نخستین به سر مادر جوان سلّه میبستند، که این مراسم سلّبندان نام داشت.
د .: سوخریوه آ. . ا. ، استاریه سریدنیزیتسکاگا کاستیومه، م. ، 1982.
س. محمداللهاف.