سفایی (سال تولد و وفات نامعلوم) ، شاعر فارس-تاجیک. در آخر عصر 15-نیمة اوّل عصر 16 عمر به سر برده است. از عایلة هنرمند. اصلاً از کرمان بوده، در آوان جوانی همراه پدرش به هرات آمده است. بنا به معلومات نثاری («موزکّیر-ال-احباب») سفایی در شاعری طبع بلند داشته است. او در سرودن غزل، قطعه، معمّا و غیره مهارت بلند داشته، در موضوعهای عنعنوی ادبیات فارس-تاجیک، مخصوصاً عشق، حسب حال و غیره اثرها آفریده است. نمونة غزلیات و معمّاهای سفایی در تذکره و بیاضها ثبت گردیدهاند. ابیات زیرین نمونهای از ایجادیات سفایی میباشد:
لیلی نه گره بر سر آن زلف سیه داشت،
بود آن دل مجنون، که به زنجیر نگه داشت.
ان شب، که گره از شکن زلف گشادی،
تا روز صبا غالیه در دامن مه داشت…
… سینه چه شکافی پی آزار دل من،
پیکان تو چون در دل ویرانشده ره داشت.
چون کُشتة تیغ ستمش نیک نهانند،
ز خون سفایی، که گذشتی، چه گنه داشت؟
ت. بایمتاوه.
Инчунин кобед
سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی
سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی (سال تولد و وفات نامعلوم) ، لغتنویس فارس-تاجیک (عصر 15). در …