رل عامّة خلق در تاریخ، یکی از مسئلههای اساس در نظریة انکشاف جمعیت. بر خلاف سوسیالاگیة تامرکسیستی و برجوزی امروزه، که عامّة خلق را «انبوه ناقابل» دانسته، شخصان بزرگ را ایجادکار تاریخی
خلق را قوّة اساسی حرکتدهنده و ایجادکار تاریخ میحسابد. مفهوم «خلق» مضمون کانکریتی و تاریخی دارد. در جماعه ابتدایی همة اهالی را خلق میگفتند. در فارمتسیههای صنفی و انتگانیستی خلق، پیش از همه، عامّة محنتکش، قسم زیاد اهالی میباشد، که منفعتشان به مقصدهای صنف حکمران کاملاً مخالف است. در دورههای مویین تاریخب مفهوم «خلق» صنفهای) غیریمیهنتی را (مثلاً، مبارزة برجوزیة جوان به مقابل فئودالیزم 6 موباریزة برجوزیة ملّی بر ضد امپریالیزم و موس-تملیکداری) نیز افاده میکند.
موقی حلکنندة عامّة خلق را در تعفیخ اعتراف کردن از آن پرنسیب مهمّ متریالیزم تاریخی برمیآید، که استحصالات مادّی در حیات جمعیّتی اساسی بوده، عاملهای اجتماعی و سیاسی و معنوی به آن وابستهاند. عام-مة محنتکش باشد، قوّة اساسی استحصالکولندة جمعیت است. همة ثروتهای مادّی محصول دست و خرد آنهاست.
خلق فقط قوّة اساسی استحصالکنندة نعمتهای مادّی نیست. وهای در انکشاف حیات اجتماعی و سیاسی نیز سهم ارزنده میگذارد. مبارزة خلق به مقابل سنّفهای استثمارکننده کووة انکشافدهندة همة فارمتسیههای انتگانیستی میباشد. خلق در مبارزه به مقابل صنفهای استثمارگر آزادیهای دموکراتی به دست آورده، برای پراگریسّ حیات سیاسی جمعیت شرایط فراهم میآرد. در دورة روالوتسیههای اجتماعی فعالی اجتماعی خلق به اوج) اعلی میرسد. «روالوتسیهها،-مینویسد و. ا. لنین،-عید مظلومان و استثمارشوندگانند. عامّة خلق غیر از زمان روالوتسیه در هیچ وقت قابل نیست، که همچون ایجادکار فعال ترتیبات نو جمعیّتی به میدان برآید» (لنین و. ا. ، ac. ، ج. 9، س. 105). . همه چیز پیشقدمی، که در گنجینة) تمدّن جهانی آفریده شده است، بالآخر با استعداد عامّة خلق پیوست است.
مرکسیزم به رل عامّة خلق در تاریخ مناسبت کانکریتی تاریخی میکند. موقع عامّة خلق در هر فارمتسیة جمعیّتی و تاریخی یکخِله نیست. با وجود این در تاریخ جمعیت منتظم بلند شدن مقام خلق قانونیّت ابژکتیویست. فهمش علمی رل عامّة خلق در تکعریخ برای به فعالیّت شخصیتهای تاریخی، راهبران سیاسی، خادمان علم و مدنیت بهای درست دادن اهمریت کلان دارد. عامّة خلق و شخصیتهای تاریخی دو جهت پراسیسّ یگانة تاریخیست. قانونهای ابژکتیوی تاریخ، که در فعالیّت عامّة خلق ظهور مییابند، راه انکشاف جمعیت، ماهیّت پراسیسّهای تاریخی را مویین میکنند. شخصیت جریان تاریخی را تغییر داده نمیتواند. وهای قانونهای ابژکتیوی جمعیّت را انکار کرده هم نمیتواند. ولی شرح علمی حادثههای کانکریتی تاریخی و اجتماعی به انابت گرفتن موقع شخصایی را در تاریخ تقاضا میکند. به میدان آمدن شخصان بزرگ به شرایط کانکریتی تاریخی و طلبات جمعیّتی وابسته است. شخصان بزرگ عادتاً در دورة دگرگونیهای قطعیه تاریخ جهانی پیدا میشوند. شخصیت فقط در صورت طلبات و وظیفههای صنفها و جمعیّت را نسبت به دیگران عمیقتر درک کردن، برای عملی گردیدن آنها فعالانه کوشیدن شخصیت تاریخی، بزرگ شده میتواند. شخصیت تاریخی به انکشاف تاریخ تأثیر مختلف رسانیده میتواند.
هر یک صنف در مبارزه برای منفعتهای عمده سروران سیاسی، داهیان و ادیالاگهای خود را به میان میآرد. صنف کارگر هم در رفت محاربههای شدید صنفی به مقابل برجوزیه داهیان خود را به میدان آورده است. ک. مرکس و ف. اینگیلس چون ادیالاگهای صنف کارگر وظیفة عمومیجهانی و تاریخی صنفی، کارگر را آشکار ساخته، مبارزة آن را با پراگرمّة علمی (مسلّح نمودند.
در مملکت ما تییار کردن و به عمل آوردن روالوتسیة سوسیالیستی و. ا. لنین را به میان آورد. و. ا. لنین همچون شخصیت بزرگ بنیادگذر پرتیة بلشویک، داهی روالوتسیة کبیر سوسیالیستی اکتبر، اساسگذار اوّلین دولت سوسیالیستی، داهی صنف کارگر بینلخلقی و تمام محنتکشان بود. ک. مرکس. ف. اینگیلس، و. ا. لنین به همه گله شکل ظهورات پرستش داهیان سیاسی ضد بودند.
در نتیجة غلبة روالوتسیة سوسیالیستی اوّلین بار برای اشتراک فعال عامّة خلق در حیات اقتصادی، سیاسی و معنوی جمعیّت سوسیالیستی، انکشاف استعداد و قوّة ایجادی آن شرایط فراهم آورده میشود. ساختمان سوسیالیزم مترقّی در مملکت ما، تشکّل خلق ساویتی چون عمومیت نو اجتماعی و تاریخی آدمان، طنطنة دموکراتیة سوسیالیستی و به دولت عمومیخلقی تبدل یافتن دیکتتورة پرولتاریت زمینة بااعتماد انکشاف قابلیّت ایجادی عامّة حلق و شخصیت میباشد. در نتیجة از سوسیالیزم به کمونیزم گذشتن برای انکشاف همهطرفة شخصیت هیچ گونه مانعهها باقی نمیماند.
د .: مرکس ک. ا اینگیلس ف. ، ساچ. ،
2 ند. ، ت. 29؛ پلیخناو x. و. ، ک واپراس و آ رل لیچناست و استاری، ازبر. فیلاس. پرایزو. ، ت. 2، م. ، 1956؛ فیداسییف پ. ن. ، رل نرادنыخ مسّ ا لیچناست و استاری، م. ، 1957؛ ملыشیف ا. و. ، آ رل نرادنыخ مسّ و ساو. ساتسیلیاتیچ. آب-وی، م. ، 1960. و. پریپیسنایی.
Инчунин кобед
سفارت
سفارت، نمایندگی، کار و عمل سفیر، که از طرف دولتی به پایتخت دولت دیگر میرود. …