پرواسلوی، یکی از رویههای اساسی و کهنهترین (در قطار کتالیتسیزم و پراتیستنتیزم) در مسیحیت. اساساً در اوراپة شرقی و شرق نزدیک نفوذ دارد. در سال 395 برابر دو تقسیم شودن امپراتوری ریم (به غربی و شرقی) پیدا شده است. همچون کلیسای مستقل سال 1054 تشکّل یافته است. احکامش عصرهای 9-11 در ویزنتیه مویین شده است: اعتقاد پرواسلوی، که اساس مشترک مسیحی دارد، بر پایه ا کلام مقدّس (ببلیه) و روایت مقدّس قرار گرفته است. احکام مسیحیت نکتههای اساسی دین مسیحی به شمار میرود، که آنخا را انجمنهای جهانی قبول کرده بودند. توسط کلیسای پرواسلوی احکام مذکور“الهام الهی ”-ا مطلق و ابدی، تغییرنیابنده و درکنشونده اعلان شده بود. پرواسلوی احکام کتالیتسیزم را بعد چودا شدن کلیسا (یعنی از خدا-پدر و خدا-پسر جدا شدن روح مقدّس، تعلیمات در بارة سروری پپة ریم، موجودیّت آدم برزخ، آبستنی پارسایانة مریم و گیره) نادرست و مقابل روایت و نوشتهجات مقدّس میدانست. اساس رسوم پرواسلویی را به مثل کتالیتسیزم، هفت ماراسیم تشکیل میدهد، ولی طرز گذرانیدن ماراسیمهای مذکور از هم فرق میکومند. مراسم عبادت پرواسلوی لیتورگیه (عملیبت صحنوی و موسیقی با دعاخوانی، قرائت نوشتهجات مقدّس و غیره) نامیده میشود. مراسم مذکور با زبان محل (ملّی) ، بعزة با زبانهای مُرده (ارخیستی) نیز گذرانده میشود. پرواسلوی عیدهای عمومیمسیهی، از قبیل مولود مسیح، روزه (پسخه) و غیره را پرّه اعتراف میکند، ولی عیدهای بعد چودا شدن کلیسا بوجودامده را نمیپذیرد؛ پسخة بهار «بوزورگ»، تابستان «پیتراف»، تیرهماه «اسپینسکیی» و «مولود» زمستانی نیز از عنصرهای ترکیبی آیین پرواسلوی به شمار میروپد. بر خلاف کتالیتسیزم و پراتیستنتیزم، که تقویم گریگارینی را استفاده میکنند، اکثر کلیساهای پرواسلوی از تقویم یولینی استفاده میبرند. موافق تعلیمات پرواسلوی روحانیان فقط یک بار خانهدار شده میتوانند. پرواسلوی تشکیلات یگانة کلیسایی (به مثل وتیکن در کتالیتسیزم) ندارد. انتشار مسیحیت در شکل پرواسلوی به سرزمین روس از میانة عصر 9 آغاز یافته، سال 988 دید دولتی روس کیوی اعلان شد.
با غلبة سوسیالیزم در ا.ج.ش.س. و ساختمان سوسیالیزم در بعضی مملکتهای دیگر، پرواسلوی موقعهای خود را از دست داد. در زمان حاضره ادیالوژی و فعالیّت سیاسی پرواسلوی به کلّی تغییر یافته است. با مقصد نگاه داشتن نفوذ دین در بین عامّه پرواسلوی مناسبت خود را نیسبت به شرایط کنونی دیگر کرده، سیاست صلحجویانة دولتهای سوسیالیستی را دستگیری میکند و در امنیت بینلخلقی فعالانه اشتراک مینماید. با این همه مراساکاری و زمانسازی در شرایت پراگریسّ اجتماع و معنوی، انکشاف بیمیلان اتییزم عامّوی پرواسلوی همچون باقیماندة عرف و عادتهای گذشته در شعور دینداران مملکتهای سوسیالیستی زواد یافته ایستاده است.
د .: ناویکاو م. پ. ، پرواسلوی ا ساوریمینّاست، م„ 1965؛ گاردیینکا ن. س. ، ساوریمینّایی پرواسلوی، م. ، 1968؛ تیتاو و. س. ، پرواسلوی، م. ، 1974.